عاطفه مشتری
بازگشت به کیلی بگز، نویسنده: سورژ شالاندن، ترجمه: مرتضی کلانتریان، انتشارات آگاه، چاپ اول ۱۳۹۵، برنده جایزه بزرگ ادبی ۲۰۱۱ آکادمی فرانسه
کیلی بگز پایتخت ماهیگیری ایرلند و یکی از بنادر مهم و قدیمی شمال ایرلند است. کیلی بگز وطن تایرون میین است. تایرون پسر پتریک میین، فرزند پدری که برای استقلال ایرلند میجنگید، اما وقتی مشروبات الکلی مصرف میکرد، اصلا پدر خوبی نبود و تایرون را که پسری کوچک بود، با کتک زدنهای بیدلیل زخمی میکرد و بعد از احساس پشیمانی دوباره پسرش را در آغوش میفشرد و از او معذرتخواهی میکرد. وقتی پدرش مرد، تایرون بهناچار و بهخاطر فقر فراوان به همراه مادرش به شهر بلفاست مهاجرت کردند. مادرش با ۹ فرزند پیش برادرش رفت. تایرون با دیدن صحنه بمباران آلمانیها و تکه پاره شدن یک زن، احساس کرد که دیگر کودک نیست و وقتی ۱۷ساله بود، به صفوف مبارزان پیوست. او نیز مانند پدرش وطنش را دوست میداشت و برای استقلال ایرلند از انگلیس به همراه جوانان زیادی میجنگید. او در زندان انگلیسیها تحت شرایط سخت در بدترین و فجیعترین وضعیت همراه با دوستانش تاب آورد. در شرایطی که حتی حیوانات هم نمیتوانند زندگی کنند، چند سال تحمل کرد و برای رسیدن به استقلال ایرلند تعداد زیادی از دوستانش را از دست داد. تام که یکی از بهترین دوستانش و فرمانده نیز بود، اعدام شد. او تام را دوست میداشت، چراکه موقع آتشسوزی خانهشان تنها کسی بود که به کمک آنها آمد. تایرون یک همسر شجاع و فداکار به نام شیلا داشت؛ همسری که همراهش میجنگید، اما تایرون میین در یکی از روزهای مبارزات دست به اشتباهی بزرگی زد. یک اتفاق جبرانناپذیر که باعث شد تا آخرین لحظه زندگیاش او را خائن بنامند و پسرش جک از اینکه فرزند چنین پدری است، احساس شرمندگی کند و همسرش شیلا ناچار شد از او جدا زندگی کند. تایرون میین در روزهای صلح بین ایرلند و انگلیس نیز حتی در آرامش نبود، چراکه همچنان تاوان آن اشتباه را میپرداخت. او عاشق ایرلند بود. او خانه پدریاش کیلی بگز را دوست داشت؛ خانهای که خاطرات کودکیاش، مادرش و خواهر و برادرانش را به همراه داشت. او در هر لحظه برای رسیدن به آرامش به کیلی بگز برمیگشت. این کتاب قصه میلیونها انسانی است که برای آزادی وطنشان میجنگند و روزهای دردناکی را میبینند از آوار شدن بمبها و تکه پاره شدن عزیزانشان تا روزهایی که به خانه برمیگردند و تنها با خاطرات خانوادهشان زندگی میکنند.
شماره ۷۰۷