تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۸/۲۸ - ۰۶:۵۲ | کد خبر : 1402

آیین شرقی،آیین غربی

در نسبت میان سامورایی‌ها و شوالیه‌ها معروف است که زمانی دانلد ریچی، منتقد و مورخ تاریخ سینما و بزرگ‌ترین معرف سینمای ژاپن به سینمادوستان غربی، به یکی از نویسندگان متوسط ژاپنی پیشنهاد کرده بود تا اقتباسی آزاد از روی رمان «دن‌کیشوت» انجام دهد و در آن آیین‌های سامورایی را جانشین آیین‌های شوالیه‌گری کند که دن‌کیشوت […]

در نسبت میان سامورایی‌ها و شوالیه‌ها

معروف است که زمانی دانلد ریچی، منتقد و مورخ تاریخ سینما و بزرگ‌ترین معرف سینمای ژاپن به سینمادوستان غربی، به یکی از نویسندگان متوسط ژاپنی پیشنهاد کرده بود تا اقتباسی آزاد از روی رمان «دن‌کیشوت» انجام دهد و در آن آیین‌های سامورایی را جانشین آیین‌های شوالیه‌گری کند که دن‌کیشوت را به جنون کشانده بود. ریچی معتقد بود با یک فیلمنامه درست می‌توان اقتباس چشم‌گیری از «دن‌کیشوت» به زبان ژاپنی انجام داد. گفته می‌شود او تصمیم داشت این مهم را پس از نگارش فیلمنامه به‌عنوان یک پیشنهاد به آکیرا کوروساوا ارائه دهد که در آن زمان برای تامین بودجه فیلم‌هایش به مشکل برخورده بود. (او ناچار شد با همکاری آندری تارکوفسکی به شوروی برود و در آن‌جا فیلم بسازد.) نویسنده در جواب درخواست ریچی گفته بود این کار به دو دلیل ناممکن است: نخست آن‌که آیین‌های سامورایی هیچ‌وقت آن‌قدر جدی نبوده‌اند که به شکل کتاب‌های مکتوب در آیند، پس هجو آن‌ها لطفی ندارد. دوم آن‌که آیین‌های سامورایی جدی‌تر از آن هستند که بتوان آن‌ها را هجو کرد!

گذشته از این‌که این داستان می‌تواند یک‌سره تخیلی و حاصل تمایلات اگزوتیک تاریخی غربیان برای شنیدن جملات حکیمانه و غامض از زبان شرقیان باشد، پاسخ نویسنده ژاپنی در عین پارادوکس به نکته جالبی اشاره می‌کند. آیین‌های سامورایی شرقی برخلاف آیین‌های شوالیه‌گری منجر به تولید متن‌های مکتوب جدی مشابه آن‌چه در رمانس‌های قرون وسطا برای آیین‌های شوالیه‌گری رخ داد، نشدند. شاید علت این فقدان تاریخی همان سنت شفاهی رایج در مشرق زمین باشد که بر خلاف غربیان ترجیح می‌دادند دانش‌هایی را که جنبه الوهی داشتند، سینه به سینه به برگزیدگان انتقال دهند، نه آن‌که با مکتوب کردن آن را در اختیار همه (که ممکن است نااهل هم باشند) قرار دهند. اما این حقیقت احتمالا جنبه دیگری نیز دارد. حقیقت این است که برخلاف کتاب‌های شوالیه‌گری، آیین سامورایی هرگز تمایلی به ارائه چهره آرمانی از پیروانش نداشته است. در متن هاکاگوره که به نوشتار درآمده و مجموعه درس‌گفتارهای یک سامورایی است، موارد متعددی از اشتباهات سامورایی‌ها نوشته شده است. اشتباهاتی که یاماموتو آن‌ها را بی‌رحمانه یادآوری می‌کند. یاماموتو جز نسبت به امیری که متعهد به او بود، هیچ تلاشی برای زیباتر کردن چهره همکارانش نمی‌کند، درحالی‌که رمانس‌های قرون وسطا سرشار از شرح دلاوری‌های افسانه‌ای شوالیه‌هایی است که یک‌سره از خطا و اشتباه بری هستند. شوالیه‌هایی که هیچ‌گاه به دیگران ظلم نمی‌کنند، در انجام ماموریت‌هایشان کوتاهی نمی‌کنند و حتی دچار تردید نمی‌شوند.

سینمای سامورایی ژاپن به‌درستی وام‌دار همان نگاه آرمان‌زدایی‌شده از چهره سامورایی است. برخلاف لردهای باشکوه افسانه‌های رمانس، بسیاری از امیران ژاپنی امیرانی ظالم و پیمان‌شکن از آب درمی‌آیند. شوالیه‌ها عموما چندان هم‌دلی با امیران خویش ندارند. بر خلاف رمانس‌های شوالیه‌ای که در آن‌ها شوالیه‌های آواره و بی‌سرزمین عموما شوالیه‌هایی بلاتکلیف و زشت‌خو هستند (در بسیاری از آن‌ها دشمن انسانی شوالیه اصلی تا پیش از روبه‌رو شدن با اژدها یکی از همین شوالیه‌های آواره است)، رونین‌های سرگردان سینمای ژاپن عموما هم‌دلی‌برانگیزترین سامورایی‌ها هستند.
در دو فیلم معروف و هم‌الگوی «سانجورو» و «یوجیمبو» («سانجورو» را دنباله «یوجیمبو» می‌دانند) توشیرو میفونه نقش سامورایی آواره‌ای را بازی می‌کند که با ورود به منطقه با حاکمان محلی و سامورایی‌های آن‌ها مقابله می‌کند. در «هفت سامورایی» این رونین‌های آواره هستند که بدون چشمداشت به یاری مردم آواره می‌آیند. در این فیلم‌ها کوروساوا بر وجهه مثبت سامورایی‌های آواره در برابر سامورایی‌های صاحب ارباب تاکید می‌کند.
ماساکی کوبایاشی تکیه‌اش در فیلم‌های سامورایی خود را بر وجه بیمارگون دیگری از مناسبات سامورایی‌ و ارباب می‌گذارد. در آثار کوبایاشی این نسبت میان سامورایی و ارباب است که مورد داوری قرار می‌گیرد. داستان «شورش سامورایی» بر اساس سر باز زدن یک سامورایی از فرمان اربابش شکل می‌گیرد و در «هاراکیری» تاکید عمده داستان بر شقاوت یک ارباب در قبال یک رونین است. حتی سامورایی محافظه‌کار و سنتی مانند یاماموتو اجازه انتقاد از فرامین امیر را در شرایطی خاص و از سوی سامورایی‌های خاص صادر می‌کند.
زندگی یک سامورایی بر خلاف یک شوالیه چندان مبتنی بر رعایت آداب پرهیز رسمی و دقیق نیست. درحالی‌که بسیاری از شوالیه‌ها متعهد می‌شوند هرگز ازدواج نکنند، سامورایی‌ها می‌توانند خانواده تشکیل دهند و تنها توصیه می‌شوند این کار را پس از ۴۰ سالگی انجام دهند. بر خلاف باور عام خارجی سامورایی‌ها پیرو آیین‌های معنوی رایج در ژاپن نیستند. یاماموتو بیش از حد کتاب خواندن یا بیش از حد عبادت کردن را امری پسندیده اما دور از طریقت بوشیدو می‌داند. به همین دلیل حتی سامورایی‌های نیک‌سرشت سینمای ژاپن هم چندان آداب‌دان و فرهیخته نیستند. تقریبا هیچ‌یک از سامورایی‌های شناخته‌شده سینمای ژاپن به نزاکت و آرامش معروف نیست. این دوری از آداب به حدی است که شخصیت «جین» در انیمیشن معروف «سامورایی شامپلو» به‌عنوان شوالیه کم‌حرفی که عینک می‌زند و بانزاکت رفتار می‌کند، نوعی نوآوری داستانی در گونه سامورایی محسوب می‌شود.

سیمای سامورایی در ادبیات و هنرهای بصری ژاپنی از همان آغاز به هجو آمیخته است. آیین سامورایی از همان آغاز چیزی بیش از هجو آیین سامورایی نیست. سامورایی‌ها دن‌کیشوت‌هایی هستند که خود می‌دانند هجو صورت آرمانی از خویش‌اند. سامورایی‌ها دن‌کیشوت‌هایی هستند که تنها به اندازه او خنده‌دار نیستند.

شماره ۶۸۵

برچسب ها: ,
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟