گفتوگو با ایمان افشاریان، کارگردان نمایش «شعله ۲»
الهه حاجیزاده، سیدمهدیاحمد پناه
شهرت بعضی فیلمها و نامها در کشورهای دیگر، حتی از کشور تولیدکنندهشان هم بیشتر است. یکی از این فیلمها، فیلم «شعله» است که بنا بر دلایل مختلف در کشور ما از بیشتر فیلمهای ایرانی هم شناختهشدهتر است. حتی بعضی از این فیلمها آنقدر تاثیرگذار بودهاند که در زمان پخش شدنشان جریانساز شدهاند. فیلم «شعله» اگرچه در زمان تولید و پخشش جریان مهمی را ایجاد نکرد، اما در ذهن بسیاری برای همیشه باقی ماند. یکی از این افراد ایمان افشاریان است که لحظههای این فیلم هیچگاه رهایش نکرده تا اکنون که با تولید نمایش «شعله ۲» سعی کرده بار دیگر مفاهیم این فیلم را به مخاطبان امروز نشان دهد.
چرا فیلم «شعله» را بهعنوان موضوعی برای ساخت نمایش «شعله ۲» انتخاب کردید؟
فیلم «شعله» جزو ۱۰ فیلم برتر مورد علاقه من از کودکی است. هر وقت که دوباره میدیدمش، برایم سوال بود که چه مسئلهای از این فیلم برایم جذاب است. مسئلهای که هیچوقت نه در فیلم، نه در تئاتر تکراری نمیشود و آن روح جوانمردی و رفاقت است. همیشه باید روحیه جوانمردی و رفاقت را به مردم نشان داد. سال گذشته با توجه به اتفاقاتی که در دنیا میافتاد، تصمیم گرفتم با استفاده از فضا، زبان هندی و بستر طنز، داشتن روحیه جوانمردی و دوستی را به روی صحنه بیاورم. این نمایش «شعله ۲» است نه فیلم «شعله»، زیرا با توجه به داستان این روزهای ما بهروز شده است و مطابق شرایط این روزهای جامعه ماست.
از ابتدا تا انتهای فیلم، شخصیتهای مختلف، از افرادی که هدفشان فقط پول است، به افرادی جوانمرد و هدفمند تبدیل میشوند. علت این تغییر رویه چیست؟
زمانی که مردم با اتفاقات روبهرو میشوند و مشکلات را لمس میکنند، نگاهشان تغییر میکند. در فیلم شعله دو شخصیت اصلی داستان که در ابتدا فقط به دلیل قوای جسمانی خوب و با پرداخت پول استخدام شدهاند، کمکم به چند علت نگاهشان تغییر میکند. در ابتدا عاشق میشوند. به نظر من افرادی که قدرت عاشق شدن را دارند، آدمهای دلی هستند و زمانی که خودشان را جزئی از مردم میدانند، نگاهشان دیگر مادی نیست و انسانی فکر میکنند و تصمیم میگیرند از شرف و انسانیت محافظت کنند.
دو کاراکتر این نمایش، فیلم «شعله» را بارها دیدهاند و معمولا در لحظات مختلف نمایش از فیلم روایت میکنند. این افراد چه نسبتی با کاراکترهای فیلم دارند؟
این دو نفر، دو دوست هستند که یکی تلاش میکند آرزوی دیدن آمیتا باچان دیگری را اجابت کند. در این نمایش بدمن فیلم، به جای یک فرد، یک جریان و یک تفکر است؛ جریانی که تمام دنیا را تهدید میکند. این افراد برای رسیدن به رویاهایشان تلاش میکنند، اما این جریان رویاها را خراب میکند. این نمایش نگاهی متفاوت و امروزی به جریان فیلم «شعله» است.
در فیلم «شعله» کدام کاراکتر را بیشتر دوست دارید؟
در فیلم کاراکتری هست به نام جی دو که آمیتا باچان نقش او را بازی میکند. بهخاطر اتفاقاتی که برای او در فیلم میافتد، او را بیشتر دوست دارم.
یکی از کاراکترهای شما بیماری اوتیسم دارد، چرا این بیماری را انتخاب کردید؟
افرادی که بیماری اوتیسم دارند، افرادی هستند که اگر روی یک مسئلهای تمرکز کنند، تمام دغدغه آنها همان مسئله میشود. مثل شخصیت داستان ما که ۲۵۲ بار این فیلم را دیده و همه چیز را از حفظ کرده است. حتی هر رویایی که میبیند نیز کاملا به فیلم «شعله» برمیگردد. این خصوصیات کاملا برای تماشاگر باورپذیر میشود. درضمن زمانی که کاراکتر نقطه ضعف دارد، موجب میشود تماشاگر با او همذاتپنداری کند و موجب میشود تماشاگر روحیه جوانمردی دوست دیگر را که تمام تلاشش را میکند که دوستش موفق به دیدن آمیتا باچان بشود، درک میکند.
در نمایش شما صحنههایی از حرکات هندی میبینیم. آیا طراحی این حرکات هم برعهده خودتان بوده است؟
بله، من طراحی کردم. البته خانم ادیبی هم این حرکات را روتوش کردند و بسیار به من کمک کردند. برای طراحی این حرکات و ساخت نمایش «شعله ۲» مدتها فیلمهای هندی را تماشا میکردم تا حرکاتی را که در بیشتر این فیلمها استفاده میکنند، بشناسم. فرهنگ هند را بشناسم. تماشاگر برایش این رقصها آشناست.
در این نمایش شعرهایی به زبان هندی و ایرانی خوانده میشود، آیا این شعرها ترجمه شعرهای ایرانی است؟
نه، این شعرها معنی شعرهای «شعله» نیست، بلکه شاعر گروه ما آقای رسول ادهمی این شعرها را براساس تم داستان و اتمسفر لحظهها نوشته است. این شعرها مربوط به نمایش «شعله ۲» است، نه فیلم «شعله». تم اصلی این نمایش عشق و رفاقت است، اما تمهای فرعی دارد که تماشاگر باید نمایش را ببیند تا درک کند.
شماره ۶۹۹