تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۰۵ - ۱۲:۲۹ | کد خبر : 8708

بازگشت به دوران نئاندرتال‌ها

الهه حاجی زاده تئاتر این روزها شرایط سخت‌تری را نسبت به سال‌های گذشته از سر می‌گذراند. این‌بار علاوه بر دولت و مسئولین کرونا هم به بدنه ضعیف تئاتر آسیب می‌زند. در این زمان که اجرا رفتن تئاتر سرشار از ریسک‌های مختلف است، به جای حضور بیشتر هنرمندان سرشناس و بازیگران حرفه‌ای که همیشه ادعای حمایت […]

الهه حاجی زاده

تئاتر این روزها شرایط سخت‌تری را نسبت به سال‌های گذشته از سر می‌گذراند. این‌بار علاوه بر دولت و مسئولین کرونا هم به بدنه ضعیف تئاتر آسیب می‌زند. در این زمان که اجرا رفتن تئاتر سرشار از ریسک‌های مختلف است، به جای حضور بیشتر هنرمندان سرشناس و بازیگران حرفه‌ای که همیشه ادعای حمایت از تئاتر را دارند، گروه‌های جوان با روحیه خستگی‌ناپذیر در تلاش‌اند تا چراغ تئاتر را روشن نگه دارند. یکی از این گروه‌های جوان، گروه نمایش «نئاندرتال‌ها» است به کارگردانی متین اوجانی، و وحید الهویی هم یکی از بازیگران این نمایش است.

برای مخاطبانی که هنوز نمایش «نئاندرتال‌ها» را ندیده‌اند، از داستان این اثر و کاراکترهای آن بگویید.


متین اوجانی:
داستان این نمایش در مورد یک زوج جوان است؛ مرد خانواده نویسنده و فیلمنامه‌نویس و زن خانه‌دار و اهل شمال کشور است. این زوج از طبقه متوسط جامعه به حساب می‌آیند. مرد خانه نزدیک به ۴۰ سال سن دارد و خیلی آمال و آرزوها در ذهنش داشته که هنوز به آن‌ها نرسیده. البته خیلی دور نیست که به آرزوهایش برسد، ولی هنوز هیچ اتفاق ویژه‌ای در زندگی‌اش نیفتاده است. این کاراکتر طبق برنامه‌ریزی‌ای که داشته، می‌خواسته در سنی مشخص صاحب فرزند شود و مثل بقیه آدم‌ها با زندگی طبیعی سلسله مراتب زیستش را سپری کند. مثلا در یک سن مشخصی عاشق شده و تا سنی تحصیل کرده و دوست دارد معروف شود و… اما متاسفانه در مورد برنامه بچه‌دار شدن با همسرش به مشکل برخورده است و به دکتر رجوع کرده‌اند تا ببینند چرا بچه‌دار نمی‌شوند. این زوج درنهایت به این نتیجه می‌رسند که نطفه اجاره کنند، به این دلیل که برای بچه‌دار شدن مشکل دارند. اما اجاره کردن نطفه باعث دردسرهایی می‌شود و ماجراهای خاصی را در زندگی‌شان رقم می‌زند.
وحید الهویی: کاراکتری که من در «نئاندرتال‌ها» برعهده دارم، صادق، نویسنده‌ای در آستانه ۴۰ سالگی است که در این برهه سنی به‌شدت درگیر بحران‌هایی است که بخشی از آن حاصل طرز تفکر او نسبت به زندگی، موفقیت و… و هم‌چنین مقایسه خودش با رفقا و نزدیکانی است که به چیزی غیر از هنر مشغول هستند. بخشی از این بحران‌های شخصیت مربوط به سن اوست و کارهایی که نکرده و خطاهایی که داشته و در محاسباتش در زندگی به آن رسیده است. او ماحصل فشارهایی است که یک مرد در جامعه‌ای مثل ایران در چنین سن و سالی با آن مواجه می‌شود. صادق در این فشارها و سختی‌ها قرار گرفته، اما هم‌چنان دنبال امید و تقویت خودش است. او در جست‌وجوی راه‌حل است و حتی به راه‌هایی می‌رسد که با ذاتش هم‌خوانی ندارد و در جبر روزگار تلاش می‌کند خودش را نجات دهد و به سطح بالاتری برسد، اما همیشه آن‌چه او فکر می‌کند، رقم نمی‌خورد و این‌جاست که کمدی ساخته می‌شود.


با توجه به این‌که «نئاندرتال‌ها» یک کمدی تلخ است و شما نویسنده این نمایش هستید، توضیح دهید که چرا تصمیم گرفتید این نمایش را بنویسید و اجرا کنید؟


متین اوجانی: چند موضوع ذهنم را درگیر کرده بود و دغدغه‌هایی داشتم که در جامعه هم نمودش را می‌دیدم؛ اولین و مهم‌ترین نکته این بود که آدم‌هایی را می‌دیدم که با توجه به صحبت‌هایی که از قدیمی‌ها می‌شنیدند، مبنی بر این‌که اگر بچه‌دار شوید، همه چیز خودش درست می‌شود، اقدام به فرزندآوری می‌کنند و با این کار نه‌تنها مشکلات حل نمی‌شود، بلکه اوضاعِ خیلی بدتری رقم می‌خورد. وقتی این مشکلات را ریشه‌یابی کردم، فهمیدم اشکال اصلی آن‌جاست که این افراد هنوز به بلوغ مالی و ذهنی نرسیده‌اند که بخواهند تولیدمثل کنند و یک انسان دیگر را به جامعه بیاورند. مغز این آدم‌ها یعنی زن و مرد هنوز بالغ نشده و صرفا به خاطر حرف بزرگ‌ترها بچه‌دار می‌شوند. درنتیجه بچه حاصل از چنین زوجی می‌شود همین نسل‌های جدید که معادلات نسل‌های قبل از نظر ادب، حرمت نگه داشتن، استفاده از تکنولوژی، پرسش‌گری و… را به هم می‌زنند. نسل تازه اصلا شبیه گذشتگان خود نیستند و خیلی حق‌به‌جانب مطالبه‌گری می‌کنند. بیشترین دغدغه من این بود که چنین مسئله‌ای را در نمایشنامه بیان کنم. شاید خیلی از این حرف‌ها تکراری و کلیشه‌ای باشد و قبلا آن را شنیده باشیم، اما بیان آن در قالب یک کمدی سیاه شاید جالب باشد و باعث خنده و تفکر می‌شود.


با توجه به این‌که این کمدی «نئاندرتال‌ها» یک کمدی تلخ است، به عنوان بازیگر چرا تصمیم گرفتید در این نمایش بازی کنید؟


وحید الهویی: برای من این‌طور است که فکر می‌کنم فعلا موظف هستم ژانرهای مختلف و مدیوم‌ها و اصول و شیوه‌هایی را که مطالعه کرده‌ام، مثل سیستم استانیسلاوسکی، تکنیک‌های امروزی مثل سیستم تنفسی آلبا، مایزنر، گرتوفسکی و… به عنوان هنرجو تجربه کنم، که البته هر یک مقتضیات خودشان را دارند. بر همین اساس بازی در یک نمایش کمدی محترم که به لودگی نزدیک نشود، به‌ویژه در مدیوم تئاتر سخت‌تر از کار رئال است. البته این نظر من است و فکر می‌کنم اگر در این نمایش موفق باشم، اندوخته خوبی برایم خواهد بود و چالش بزرگی است.


اسم «نئاندرتال‌ها» برای این نمایش از کجا گرفته شده است؟


متین اوجانی: عنوان نئاندرتال‌ها مربوط به یک دوره تاریخی است که بشر بسیار وحشی و بدوی بوده و نئاندرتال‌ها اولین قومی بودند که ابزارآلات را دست گرفتند و وحشیانه حمله و شکار می‌کردند و با تقسیم شکار زنده می‌ماندند. این انسان‌ها وقتی از غارها بیرون آمدند، مردهایشان که زور بازوی قوی‌تری داشتند، دنبال شکار می‌رفتند و زنان در غار منتظر می‌ماندند و وقتی شکارها می‌رسید، آن را آماده خوردن می‌کردند. دوست داشتم در این نمایش بگویم احتمالا ما از نوعی زیست بدوی شروع کردیم و بعدها به زندگی مدرن رسیدیم، اما دوباره از تکنولوژی و زندگی مدرن به سمت بدویت می‌رویم و این در حالی است که تکنولوژی مدام پیشرفت می‌کند.
در این اثر به زندگی هنرمندان در ایران پرداخته شده است. کمی در مورد دغدغه این روزهای هنرمندان و دو سال سختی که به آن‌ها گذشته است، بگویید.
متین اوجانی: این دو سال خیلی سخت بود. من چون هم در تئاتر فعالیت می‌کنم و هم در فیلم‌سازی، لااقل در این دو سال، سه تله فیلم به عنوان نویسنده و کارگردان ساختم که هنوز پخش نشده است. هم‌چنین از آن‌جایی که خاستگاهم تئاتر بوده و دغدغه اجرای صحنه دارم، نمایش «رهایی از شائولین» را در جشنواره تئاتر فجر سی‌و‌هشتم اجرا بردم و مقام نخست بخش فجر پلاس را به دست آوردیم. در این مدت دیدم دوستانی که جز کار تئاتر فعالیت دیگری نداشتند، خیلی اذیت شدند و از نظر روحی احساس ضعف کردند. هنرمندان دوست دارند دیده شوند و خودشان را تخلیه کنند و این حس مورد تشویق قرار گرفتن رمز پویایی هنرمندان در هر شاخه‌ای است. هنوز خیلی از هنرمندان ناامید هستند و ما امیدواریم هرچه سریع‌تر واکسیناسیون عمومی انجام شود تا افراد بدون ترس به فعالیت بپردازند. کشور ما ثروت کمی ندارد و سخت نیست که خیلی سریع با خرید واکسن همه مردم را واکسیناسیون کنند. مسئولان تئاتری که همه می‌شناسیم چه کسانی هستند و لازم نیست نامشان را بیان کنم، در این مدت اصلا اهمیت نمی‌دادند که تئاتری‌ها در این مدت چه می‌کنند! واقعا متاسفم برای مسئولی که در مسند و صدر ماجراست و تئاتری‌ها برایش اهمیتی ندارند. آن‌ها نمی‌دانند تئاتر کار کردن چه سختی‌ها و هزینه‌هایی دارد و شکست‌ها چه صدمات مالی و روحی به افراد می‌زند.


شما به عنوان بازیگر در این دوسال درگیری با کرونا چه سختی‌هایی را متحمل شدید؟


وحید الهویی: یکی از ویژگی‌های متنی که اوجانی نوشته، این است که او نقش اول نمایشنامه‌اش را یکی از هنرمندان همین جامعه انتخاب کرده و در این نمایش ما به زندگی آدمی نزدیک می‌شویم که شاید برای ما الگو باشد و می‌بینیم او چطور در این ماراتن زندگی کم آورده و تصمیماتی گرفته که مطابق اندیشه و وجدانش نیست. پرداختن به چنین موضوعی خیلی محترم و ستودنی است. ما در نمایش سعی می‌کنیم بخشی از ترس‌ها و نگرانی‌های یک هنرمند را نشان ‌دهیم و در واقع مظلومیت او را در این مسابقه پیوسته زندگی برای رسیدن به مادیات می‌بینیم. آن‌چه در نمایش نشان داده شده، تلاش‌های یک هنرمند تنها برای رسیدن به حداقل‌هاست. خیلی خوشحالم که در قصه به این نویسنده و شخصیت نزدیک می‌شویم. اگر ما بتوانیم درست آن را اجرا کنیم، ادای دینی به همه بزرگانی است که در عرصه سختی کشیده‌اند.


تمرین کردن تئاتر در شرایط امروز چه سختی‌هایی دارد؟


متین اوجانی: تمرین کردن تئاتر در این شرایط سخت است؛ اول نیاز است فضایی برای تمرین پیدا کنیم که بتوان پروتکل‌های بهداشتی را در آن رعایت کرد. به نظرم بهتر است در این شرایط نمایش‌هایی کم‌پرسوناژ انتخاب کنیم. تئاترهایی با پرسوناژ زیاد همیشه سختی‌های خودش را داشته است. قبلا بیشتر درگیر هماهنگ کردن زمان افراد بودیم که بتوانند سر تمرین حاضر شوند. امروز با این بیماری خیلی از همکاران می‌ترسند از خانه خارج شوند و کار کردن با این همه‌گیری سخت است. در این زمانی که ما برای نمایش «نئاندرتال‌ها» تمرین می‌کردیم، تماشاخانه دیوار چهارم واقعا به ما کمک کرد و از آن‌ها تشکر می‌کنم.
وحید الهویی: کرونا در کشور ما بیش از یک سال است که در حالت همه‌گیری است و هیچ‌گاه در این مدت یک قرنطینه اجباری نداشتیم و همه در برزخ هستیم. بازیگران در هر مرحله‌ای که باشند، چه حرفه‌ای، چه تازه‌کار، چه تئاتری و چه بازیگر تلویزیون و سینما، به‌هرحال دور بودن از کار برایشان آزاردهنده است و چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ روحی که بدتر است، تحت فشارند، و این هنرمند را نابود می‌کند. یک سال و نیم منتظر ماندیم و دیدیم کرونا تمام نمی‌شود و من هم بعد از یک سال و چند ماه کار نکردن بعد از سریال «زمین گرم» دیدم که کرونا تمام نمی‌شود و هیچ‌جا برای یادگیری بهتر از تئاتر نیست و با صحبت‌هایی که در گروه انجام شد، تصمیم گرفتیم همان‌طور که برای حفظ سلامت خانواده‌هایمان پروتکل‌ها را رعایت می‌کنیم، بیرون از فضای تمرین برای حفظ سلامت اعضای گروه هم این کار را بکنیم، و فکر می‌کنم همین‌طور هم بوده و دوستان همه رعایت می‌کنند. اگر گروه‌های نمایش چنین دیدگاهی داشته باشند و رعایت کنند، با این‌که خطر بیماری همیشه وجود دارد، اما احتمال خطر بسیار کمتر می‌شود. سالن‌های نمایش هم اگر فاصله اجتماعی را رعایت کنند، می‌توانند به گروه‌ها کمک کنند و این روزهای گذار را طی کنیم تا به شرایط عادی برگردیم.


اجرا با این شرایط چگونه پیش می‌رود؟


متین اوجانی: در چهار روز اولی که نمایش را اجرا بردیم، به این دلیل که نمایش ما کمدی سیاه است، یعنی مخاطب هم می‌خندد و هم مفهومی به او منتقل می‌شود، فکر می‌کنم استقبال خیلی خوبی از کار شد و ظرفیت سالن کاملا پر می‌شد و حتی یک شب شرمنده برخی دوستان شدیم و نزدیک به هشت نفر نتوانستند وارد سالن شوند و قرار شد شب دیگری به دیدن نمایش بیایند. جمعیت تماشاچی‌ها فقط همان صندلی‌های پری که در سایت تیوال دیده می‌شود، نیست و برخی از دوستان تلفنی بلیت رزرو می‌کنند، یا حضوری برای خرید بلیت به تماشاخانه می‌آیند. امیدوارم باز هم بتوانیم اجراهای خوب داشته باشیم و با رعایت موازین بهداشتی و بدون مشکل اجراهایمان را ادامه دهیم.


اگر به عقب برگردید، باز هم تئاتر را به عنوان حرفه زندگی خود انتخاب می‌کنید؟


متین اوجانی: صددرصد این کار را می‌کنم، به این دلیل که هیچ هنری به نظرم جذاب‌تر از داستان، فیلم، سینما و تئاتر نیست، چراکه می‌توان به واسطه این هنرها حرف‌های زیادی با مخاطب زد و تجربیات مختلفی از طریق زندگی شخصیت‌های مختلف خلق‌شده در این آثار هنری، به دست آورد.
بازی در یک کمدی تلخ برای بازیگر چه سختی‌هایی دارد؟
وحید الهویی: به نظرم سختی کمدی سیاه در مقایسه با کمدی‌ای که این عنوان را یدک نمی‌کشد، در این است که کمدی سیاه به بحران‌ها، معایب و سیاهی‌های حاکم بر زندگی بشر می‌پردازد که بعد فردی و جمعی را در بر می‌گیرد و به معنا و مفاهیمی می‌پردازد که امروز به تباهی کشیده شده‌اند و اتفاقا در زندگی عزیز است. شاید از بیرون دیدن چنین وضعیتی دردناک نباشد، اما وقتی این شرایط را زندگی کنی و ببینی آن‌چه سال‌ها به دنبالش بودی، رنگ باخته، کار سخت‌تر می‌شود. بشر در این شرایط بسیار درمانده و مستاصل است و این برای بازیگر خیلی دردناک است. سختی در اجرای کمدی سیاه با دیگر انواع کمدی مطرح نیست، حداقل از نگاه من این‌گونه است و سختی در آن وجهی است که توضیح دادم.


انتظار دارید تماشاگر چه مفهومی را با خود به خانه ببرد؟


متین اوجانی: انتظار دارم مخاطب وقتی از سالن خارج می‌شود، اگر قرار است بچه‌دار شود، کمی فکر کند. واقعا نباید یک نفر را بی‌دلیل به دنیا بیاوریم. این‌که مادرم و پدرم نوه می‌خواهند و… توجیه درستی نیست. بچه آوردن بد نیست، اما باید دید شعور، پول، فرهنگ و توان بچه‌داری داریم؟ بچه وقتی بزرگ می‌شود، مطالبه‌گری می‌کند. حالا یا بچه پررویی است و رودرروی خانواده‌اش می‌ایستد و خواسته‌اش را بیان می‌کند، یا شاید هم عقده‌هایی در دلش جمع شود و اتفاقی را شبیه آن‌چه در زندگی مرحوم بابک خرمدین رخ داد، ایجاد کند، یا اصلا پدر و مادر را به خانه سالمندان بسپارد و از کشور خارج شود. امیدوارم بزرگ‌ترها برای بچه‌دار شدن به جوانان اصرار نکنند و جوانان هم اول خودشان را بسنجند که آیا به آن حدی از شعور رسیده‌اند که بتوانند انسان دیگری را به این دنیا بیاورند و تربیت کنند، بعد اقدام به بچه‌دار شدن کنند.


تاثیر شرایط کرونا و محدودیت رفت‌وآمد بر کار تئاتری‌ها را چطور می‌بینید؟


متین اوجانی: این محدودیت‌ها به‌هرحال بر مخاطبانی که می‌خواهند به دیدن تئاتر بیایند، تاثیر دارد، ولی من کلا نفهمیدم که این زمانی که شب‌ها به عنوان محدودیت در نظر گرفته شده، اصلا چه تاثیری دارد؟ فکر می‌کنم یک قانون من‌درآوردی است. اکثر آدم‌ها شب در خانه هستند و می‌خواهند استراحت کنند و اگر قرار است ویروس به کسی منتقل شود، در طول روز و رفت‌وآمدها این اتفاق می‌افتد، و این ماجرا منوط به شب نیست! این محدودیت تئاترها را اذیت می‌کند و نمایش‌ها باید زود اجرایشان را تمام کنند و آن‌هایی که دیرتر اجرا می‌شوند هم ریزش مخاطب دارند. کسی که بخواهد در این شرایط به مهمانی برود، این ‌کار را می‌کند و حتی حاضر است جریمه تردد با ماشین در شرایط محدودیت را هم بپردازد.


در پایان نکته‌ای هست که دلتان بخواهد به آن اشاره کنید؟


متین اوجانی: اول این‌که مجله چلچراغ را خیلی دوست دارم و همیشه پی‌گیر آن هستم. هم‌چنین امیدوارم زودتر واکسیناسیون انجام شود تا زندگی‌ها به حالت عادی برگردد. مردم ما خیلی تفریح خاصی ندارند. فقط تئاتر و سینما هست و کافه و رستوران و گاهی فوتبال که طرفداران خودش را دارد. همین که زودتر به زندگی طبیعی برگردیم، اتفاق خوبی است.

چلچراغ۸۲۴

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟