تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۱/۲۶ - ۰۲:۴۷ | کد خبر : 2659

خیلی دور خیلی نزدیک

گزارش چلچراغ از عزم جهانی برای ریشه‌کنی فقر مفرط نسیم بنایی «هفت نفر از هر ۱۰ نفری که در آفریقا زندگی می‌کنند، به برق دسترسی ندارند»، «روزانه ۸۰۰ کودک در آفریقا جان خود را به‌خاطر مالاریا از دست می‌دهند»، «شش میلیون و ۲۰۰ هزار معلم دیگر در آفریقا نیاز است تا مردم این کشور تا […]

گزارش چلچراغ از عزم جهانی برای ریشه‌کنی فقر مفرط

نسیم بنایی

«هفت نفر از هر ۱۰ نفری که در آفریقا زندگی می‌کنند، به برق دسترسی ندارند»، «روزانه ۸۰۰ کودک در آفریقا جان خود را به‌خاطر مالاریا از دست می‌دهند»، «شش میلیون و ۲۰۰ هزار معلم دیگر در آفریقا نیاز است تا مردم این کشور تا سال ۲۰۳۰ به اهداف بین‌المللی در زمینه تحصیل دست پیدا کنند». این‌ها بخشی از آماری است که در یکی از سایت‌های فعال در مورد فقر آورده شده است. اعضای این سایت در کمپینی تلاش می‌کنند فقر را در آفریقا ریشه‌کن کنند. از آن‌جا که آفریقا بیش از سایر نقاط دنیا درگیر فقر است و کمتر از دیگر نقاط جهان در این زمینه به موفقیت دست پیدا کرده، این کمپین تمامی تمرکز خود را روی آفریقا قرار داده است. اما فقر پدیده‌ای جهانی است که توسعه‌یافته‌ترین کشورها نیز با آن دست‌به‌گریبان هستند. راه‌حل‌ها برای ریشه‌کنی فقر مشخص است؛ ایجاد شغل‌های خوب و جدید، آموزش به زنان، افزایش میزان دستمزدها، برابری جنسیتی، شفافیت مخارج دولتی و دسترسی به نظام بهداشتی و آب سالم ازجمله کارهایی است که می‌تواند به کاهش فقر در جهان کمک کند. اما این راه‌حل‌ها که ظاهرا ساده و مشخص هستند، در عمل بسیار دشوارند. دولت‌ها باید تحت فشار قرار بگیرند تا در این زمینه اقدام کنند؛ کمپین‌ها نیز مسئولیت تحت فشار قرار دادنِ آن‌ها را به‌عهده گرفته‌اند. عزم عمومی که برای کاهش فقر در این سال‌ها شکل گرفته، باعث شده میزان فقر مفرط تا حد زیادی کاهش پیدا کند. بر اساس برخی از آمارها فقر مفرط به‌زودی ریشه‌کن می‌شود، اما فقر به‌صورت اساسی هم‌چنان مهمان بسیاری از مردم دنیاست.
در سال ۱۹۸۱ تقریبا ۴۲ درصد از جمعیت کره زمین در فقر مطلق زندگی می‌کردند؛ بر اساس آمار بانک جهانی این افراد با بدترین نوع فقر دست‌وپنجه نرم می‌کردند، یعنی در بهترین حالت قدرت خرید لباس نداشتند و در بدترین حالت چیزی برای خوردن به دست نمی‌آوردند. اما این عدد از همان سال در مسیر نزولی قرار گرفت. یعنی تعداد افرادی که در فقر مطلق زندگی می‌کردند، به کمتر از یک میلیارد نفر رسید. در سال ۲۰۱۳ اوضاع کمی بهتر شد و بر اساس داده‌هایی که نسبت به گذشته قابل اعتمادتر است، تنها ۱۰.۷ درصد از جمعیت زمین فقیر بودند. (بر اساس خط‌کش‌های امروزی، کسی که روزانه کمتر از یک دلار و ۹۰ سنت به قدرت برابریِ خرید سال ۲۰۱۱ مصرف کند، فقیر است.) از سال ۲۰۱۳ روند بهبود تسریع شده و افراد بیشتری از فقر رها شده‌اند. برآوردهای بانک جهانی نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۶ تنها حدود ۹.۱ درصد از افراد در فقر زندگی کرده‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که هر ۱.۲ ثانیه، یک نفر از فقر نجات پیدا می‌کند. در گذشته در بریتانیا حدود یک قرن طول کشید تا تعداد جمعیت فقیر از ۴۰ درصدِ کل جمعیت به ۱۰ درصد برسد؛ یعنی از سال ۱۸۲۰ میلادی تلاش‌ها برای ریشه‌کنی فقر آغاز شد و تا سال ۱۹۲۰ ادامه پیدا کرد و نتیجه اختلافی ۳۰ درصدی بود. اما ژاپن که فرایند ریشه‌کنی فقر را بعد از بریتانیا آغاز کرد، زودتر از این کشور به نتیجه رسید. در سال ۱۸۷۰ حدود ۸۰ درصد از جمعیت ژاپن در فقر مطلق زندگی می‌کردند، اما به فاصله کوتاهی تعداد آن‌ها به صفر نزدیک شد. حالا دو کشور بزرگ آسیایی یعنی چین و اندونزی به دنبال راه‌هایی هستند که ژاپن دنبال کرده تا بتوانند خود را از فقر نجات بدهند و رکورد جدیدی را ثبت کنند.

پایان فصل شیرین سقوط فقر
اما فصل شیرین کاهش شدید فقر مطلق در جهان به‌زودی به پایان می‌رسد. در آینده فقر به سرعتی که در گذشته کاهش پیدا می‌کرد، کم نخواهد شد. هنوز هم انتظار می‌رود که در برخی از کشورها و مناطق دنیا جمعیت افراد فقیر ثابت بماند، یا حتی افزایش پیدا کند. تا همین چند وقت پیش افراد فقیر به سه دسته تقسیم می‌شدند؛ چینی‌ها، هندی‌ها و سایر مردم دنیا. ۶۶۰ میلیون نفر در سال ۱۹۸۷ در چین جزو افراد فقیر بوده‌اند، هند نیز در آن زمان ۳۷۴ میلیون فرد فقیر داشت. جمعیت این کشورها در ۳۰ سال گذشته افزایش چشم‌گیری داشته و متعاقب آن تعداد افراد فقیر نیز افزایش یافته است که به تلاش‌های بیشتر برای ریشه‌کنی فقر انجامیده ‌است. بر اساس گزارش اکونومیست، بخش زیادی از کاهش فقر در چین و هند، مصنوعی است و با ابزارهای گول‌زننده انجام شده است. هر دو کشور رشد اقتصادی را تجربه کرده‌اند که به نفع جمعیت فقیر تمام شده است.
امروز حدود چهارپنجم از کل افراد خیلی فقیر در دنیا، در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند و حدود نیمی از آن‌ها متعلق به آفریقا هستند. آفریقایی‌ها موفق نشده‌اند مانند آسیایی‌ها قصه‌های موفقیت‌آمیزی در مبارزه با فقر خلق کنند. نیجریه یکی از بدترین نمونه‌هاست که زمانی جمعیت فقیر آن کمتر از آسیا بود، اما اکنون جمعیت فقیر آن از چین و اندونزی هم بیشتر است. سازمان خواروبار جهانی بر اساس برنامه، کیسه‌های غلات را به این کشور ارسال می‌کند تا مردم را از خطر مرگ بر اثر فقر نجات بدهد. البته واقعیت این است که آفریقا پس‌رفت نکرده؛ این منطقه پیشرفت بسیار کمی داشته‌است؛ یعنی جمعیت فقیر آن‌که در سال ۱۹۹۰ حدود ۵۴درصد از جمعیت کل را تشکیل می‌داد در سال ۲۰۱۳ به حدود ۴۱ درصد رسیده است که رقم دندان‌گیری به‌شمار نمی‌آید. علاوه بر آن نرخ افزایش جمعیت در آفریقا بسیار بالاست و به همین خاطر پیشرفت‌ها در این منطقه به خوبی دیده نمی‌شود. در آفریقا نرخ تولد ۲.۵ درصد است، درحالی‌که در آسیا این نرخ تنها یک درصد است و همین باعث شده تلاش‌های آفریقایی‌ها نسبت به آسیایی‌ها برای حذف فقر کمتر به چشم بیاید. همه این مسائل دست‌به‌دست هم داده و باعث شده آفریقا این روزها یک‌تنه بار اصلی فقر را در دنیا به دوش بکشد. یعنی بخش اصلی فقرا در جهان مربوط به آفریقا است.

قاره سیاه زیر خط فقر
این برای آفریقایی‌ها اصلا خبر خوبی نیست، چراکه رشد اقتصادی در این منطقه بسیار ضعیف است؛ علاوه بر آن منطقه قاره سیاه با افزایش جمعیت در حال انفجار است. به این ترتیب نمی‌توان امیدواری چندانی به وضعیت مردم در این منطقه داشت. کشورهایی که به کمک نفت پول به دست می‌آورده‌اند و در واقع نفت منبع درآمد اصلی آن‌ها بوده اکنون با کاهش قیمت نفت با مشکل روبه‌رو شده‌اند که باز هم آنگولا و نیجریه از کشورهای آفریقایی جزو آن‌ها هستند. این مسائل باعث می‌شود آن‌ها در اجرای برنامه‌های ریشه‌کنی فقر موفق عمل نکنند. در کنار آن مشکل دیگری نیز دامان آفریقایی‌ها را گرفته که باعث می‌شود در ریشه‌کنی فقر موفق نباشند و آن هم دولت‌های آفریقایی است که بویی از انعطاف در سیاست‌های خود نبرده‌اند. این منطقه شاید مانند سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با جنگ درگیر نباشد، اما خون و خونریزی هنوز قصه هر روزه‌اش است؛ جنگ نیز منشا اصلی فقر به شمار می‌رود. خشونت از یک‌سو فقر را به همراه خود می‌آورد و از سوی دیگر دولت‌ها را از انعطاف خارج می‌کند که خود باز منشا فقر است. نکته بعدی که در مورد آفریقا باعث نگرانی می‌شود این است که مردم فقیر آفریقا نسبت به مردم فقیر سایر دنیا، فقر بیشتری را تحمل می‌کنند. درواقع فقرِ آن‌ها بیشتر است. این کشورها به نظام‌های رفاهی جدید و ویژه‌ای برای نجات مردم خود از فقر نیاز دارند. درواقع دولت‌ها باید به‌صورت جدی به فکر نجات آن‌ها باشند و برای آن‌ها اقدام کنند، اما در سایر کشورها، اقدامات دیگری به راحتی جواب می‌دهد که یکی از آن‌ها کمپین‌های ریشه‌کنی فقر است.

کمپین‌هایی برای رهایی
«فراخوان جهانی برای اقدام علیه فقر» یکی از چندین کمپینی است که برای مقابله با فقر راه‌اندازی شده و اکنون نیز فعال است. این کمپین در سرتاسر جهان فعالیت می‌کند و جزو موفق‌ترین کمپین‌ها در این زمینه است. بر اساس بیانیه‌ای که در سایت رسمی این کمپین آمده، هدف اصلی این گروه ایجاد برابری است؛ آن‌ها برای بهبود وضعیت حقوق ‌بشر و برابری میان انسان‌ها تلاش می‌کنند. آن‌ها در سال ۲۰۱۶ به‌صورت رسمی اعلام کردند که به دنبال ریشه‌کنی فقر هستند. نخستین روزی که این کمپین آغاز به کار کرد یعنی در سال ۲۰۰۵ حدود ۳۸ میلیون نفر در سرتاسر جهان با آن همکاری می‌کردند. اکنون تعداد افرادی که برای این کمپین فعالیت می‌کنند چند برابر شده‌است. شعار افراد در این کمپین «همه با هم برای برابری» است و قصد دارند دولت‌ها را تحت فشار قرار بدهند تا برای ریشه‌کنی فقر سریع‌تر اقدام کنند. این کمپین به‌صورت یک اتحاد جهانی عمل می‌کند و بیش از ۱۹۰۰ سازمان عضو آن هستند، اما تصمیماتی که برای هر کشور گرفته می‌شود به‌صورت مستقل و توسط گروه‌ها و اتحادهای ملی انجام می‌شود؛ درواقع اولویت با گروه‌های ملی است. تمام فعالیت‌های این گروه‌ها نوعی قیام در برابر فقر به‌شمار می‌آید.
«فقر را تاریخی کنید» نام یکی دیگر از کمپین‌های ضد فقر است که در بسیاری از کشورها در قالب سازمان فعالیت می‌کند. در این گروه افراد در آژانس‌های کمک‌رسانی فعالیت می‌کنند. یکی از اهداف اصلیِ آن‌ها افزایش آگاهی در مورد فقر است؛ آن‌ها تلاش می‌کنند سیاست‌های دولتی را در این زمینه تغییر دهند و به بهترین شکل تبدیل کنند. این جنبش در ابتدا در استرالیا، کانادا، دانمارک و فنلاند شکل گرفته و رفته‌رفته به دیگر کشورها نیز راه یافت. امروز کمپین‌های بسیاری زیرمجموعه این کمپین قرار دارند. در بریتانیا و ایرلند این کمپین درحقیقت از سوی گروه‌های خیریه‌ای و مذهبی تشکیل شده است. در برخی نقاط، تعدادی از مشاهیر دور هم جمع شده‌اند و برای مقابله با فقر فعالیت می‌کنند. این گروه‌ها از طریق رسانه‌هایی مانند تلویزیون برای ترویج عقاید خود اقدام کرده‌اند و نتایج مثبتی نیز به‌دست آورده‌اند. یکی از خواسته‌های اصلیِ این کمپین، کمک‌های بیشتر و بهتر است. یکی از مهم‌ترین کارکردهای این کمپین این بوده که گروه‌های بسیاری از آن شکل گرفته؛ گروه «غذای کافی برای همه» یکی دیگر از این گروه‌هاست. البته انتقاداتی نیز به این کمپین صورت گرفته‌است، بیشتر این انتقادات نیز مربوط به هدف «کمک‌رسانی» بوده است. منتقدان معتقدند این کمک‌رسانی‌ها نمی‌تواند برای ریشه‌کنیِ فقر موثر باشد.
کمپین «ONE» یکی دیگر از کمپین‌های نامی برای ریشه‌کنی فقر است که از هشت میلیون نفر در سرتاسر جهان تشکیل شده و تمرکز اصلیِ آن روی کشورهای آفریقایی است. افرادی که در این کمپین فعالیت می‌کنند بیشتر برای ریشه‌کنیِ فقرِ مفرط تلاش می‌کنند. از آنجا که فقر به دو دسته فقر مفرط و فقر تقسیم‌بندی می‌شود، این افراد به دنبال ریشه‌کنی دسته نخست هستند؛ فقر مفرط نیز اغلب در کشورهای آفریقایی به‌صورت انبوه به چشم می‌خورد. آن‌ها معتقدند که فعالیت‌های‌شان خیریه‌ای نیست، بلکه به برابری و عدالت مربوط می‌شود. یکی از فعالیت‌های اصلی این کمپین، مبارزه با بیماری‌های مهلکی مانند ایدز است. افراد در این گروه نیز سعی دارند دولت‌ها را تحت فشار قرار بدهند تا از این طریق برای ریشه‌کنیِ فقر مفرط اقدام کنند. اعضای کلیدی و اصلیِ این کمپین در واشنگتن‌دی‌سی، نیویورک و لندن زندگی می‌کنند، اما در سایر نقاط دنیا نیز اعضایی برای این گروه فعالیت می‌کنند. این گروه اغلب از طریق بنیادهای خیریه و نوع‌دوستی مخارج خود را تامین می‌کند و برای مقابله با فقر اقدام می‌کند. یکی از کمپین‌های جالبی که از این کمپین منشعب شده کمپین «RED» یا قرمز است. برندهای معروفی مانند اپل در این کمپین عضو شده‌اند و بخشی از بودجه‌های مورد نیاز برای مبارزه با فقر را تامین می‌کنند.
گروه‌های بسیاری برای مبارزه با فقر در سرتاسر دنیا وجود دارند که هر کدام در کاهش میزان فقر مفرط موثر بوده‌اند. با وجود همه این تلاش‌ها و خوش‌بینی‌ها هنوز هم تصور آینده‌ای بدون فقر قدری دشوار است. هرچند آمار و ارقام نشان می‌دهد میزان فقر در جهان کاهش یافته اما هنوز هم کارهای بسیاری باید انجام شود تا فقر برای همیشه ریشه‌کن شود.

شماره ۷۰۱

برچسب ها: ,
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟