تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۹/۰۴ - ۲۰:۲۴ | کد خبر : 8557

در احوال محتاجان

روضه الانوار عباسی نوشته محقق سبزواری؛ قرن ۱۱ خورشیدی اینکه در منظومه زبان فارسی، ادبیات مطبوعاتی ما چه نسبتی با ادبیات کهن دارد چیزی نیست که به این راحتی بشود درباره‌اش نظر داد. اما قدر مسلم اینکه جای خالی ادبیات کهن آن‌قدر توی ذوق می‌زند که هوشنگ ابتهاج، سایه عزیز ادبیات ایران، در دیدار کوتاهی […]

روضه الانوار عباسی نوشته محقق سبزواری؛ قرن ۱۱ خورشیدی

اینکه در منظومه زبان فارسی، ادبیات مطبوعاتی ما چه نسبتی با ادبیات کهن دارد چیزی نیست که به این راحتی بشود درباره‌اش نظر داد. اما قدر مسلم اینکه جای خالی ادبیات کهن آن‌قدر توی ذوق می‌زند که هوشنگ ابتهاج، سایه عزیز ادبیات ایران، در دیدار کوتاهی که با چند تن از تحریریه چلچراغ داشت سفارش کرد چنین صفحه‌ای به مجله اضافه شود. این صفحه را به سفارش سایه ایجاد کردیم تا فراموش نکنیم که ادبیات کهن چه سهمی در امروز ما دارد.

بزرگی را پرسیدم از سیرت اِخوان‌الصّفا(۱)، گفت کمینه آن‌که مراد خاطر(۲) یاران بر مصالح(۳) خویش مقدم دارد که گفته‌اند برادر که در بند خویش است، نه برادر و نه خویش است.
همراه اگر شتاب کند زمره تو نیست
دل در کسی مبند که دلبسته تو نیست
چون نبود خویش را دیانت(۴) و تقوی(۵)
قطع(۶) رحم بهتر از مودّت(۷)قربی(۸)

یاد دارم که مدّعی(۹) در این بیت بر قول من اعتراض کرده(۱۰) حقّ جلّ و علا در کتاب مجید از قطع رحم نهی(۱۱) کرده و به مودّت ذوی‌القربی(۱۲) امر فرموده و آن‌چه تو گفتی مناقض(۱۳) آن است. گفتم غلط کردی که موافق قرآن است.
قالَ اللّهُ تعالی وَ اِنْ جاهَداکَ علی اَنْ تُشرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِه علمٌ فَلا تُطِعْهُما.

هزار خویش که بیگانه از خدا باشد
فدای یک تن بیگانه کآشنا باشد

آورده‌اند یکی از ملوک شام شب‌ها با غلامی بیرون آمدی و در مساجد و مقابر و خرابه‌ها گشتی و از حال هر یک از محتاجان تفحّص نمودی. اتّفاقا شبی در زمستان به مسجدی رسید. درویشی را دید که از برهنگی همی ‌لرزید و همی گفت الهی پادشاهان نعمت تو را سرمایه خطوط نفس ساخته‌اند و خاطر از احوال ضعیفان و محتاجان پرداخته، اگر ایشان فردای قیامت در بهشت خواهند بود و به انواع نعمت متنعّم، به جلال و قدر تو که قدم در بهشت ننهم. پادشاه چون این سخن بشنید بر خود بلرزید و گفت ای درویش امروز که ما پادشاهیم با شما از صلح و رأفت درآمدیم، فردا که پادشاهی از آن شماست، بر ما از درِ خصومت مگشایید و نظر عنایت از ما باز مدارید.

۱.درویشان
۲.دل
۳.نیکویی‌ها
۴. دینداری
۵.پرهیزکاری
۶.ترک و بریدن خویش
۷.دوستی
۸.خویشاوندی
۹.ادعاکننده و منکر
۱۰.ایراد و خرده‌گیری
۱۱.منع
۱۲.خویشان
۱۳.ضد و مخالف

چلچراغ ۸۱۸

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟