تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۶/۲۵ - ۰۹:۰۴ | کد خبر : 793

دمی با نرودا

خاطرات پابلو نرودا چهار دهه پس از مرگش به فارسی منتشر شد میلاد بابایی خاطرات و زندگی پابلو نرودا، دیپلمات، سناتور و شاعر شیلیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات بعد از حدود چهار دهه از درگذشت او در ایران با ترجمه احمد پوری و با عنوان «اعترافات به زندگی» منتشر شده است. «اعترافات به زندگی» […]

خاطرات پابلو نرودا چهار دهه پس از مرگش به فارسی منتشر شد

میلاد بابایی

خاطرات و زندگی پابلو نرودا، دیپلمات، سناتور و شاعر شیلیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات بعد از حدود چهار دهه از درگذشت او در ایران با ترجمه احمد پوری و با عنوان «اعترافات به زندگی» منتشر شده است.
«اعترافات به زندگی» خاطرات تاریخ ادبیات از دهه ۲۰ تا ۷۰ میلادی به قلم نروداست و از این نظر کتاب بسیار مهمی است. نرودا در این کتاب خاطرات خود با سران ادبیات در آن دوره را آورده است، به جریان‌های ادبی روزگار خود پرداخته است و خاطراتی از جنگ‌های داخلی اسپانیا و نویسندگان و هنرمندان آن دوره، ماجرای شیلی، انقلاب کوبا، آزاد شدن هند و… را در کتاب آورده است. کتاب او پر از اطلاعات ادبی و تاریخی است و از این نظر کتاب بسیار مهمی به حساب می‌آید.
نرودا تنها در طول حیاتش آدم بحث‌برانگیزی نبود. پس از گذشت حدود ۴۰ سال از مرگش مقامات شیلی تصمیم گرفتند علت مرگ او را بررسی ‌کنند. این بازنگری به دنبال ادعای مانوئل آرایا اوسوریو، رفیق تمام‌عیار، منشی و راننده و دستیار شخصی نرودا، مبنی بر به قتل رسیدن این شاعر توسط رژیم ژنرال آگوستو پینوشه، دیکتاتور سابق شیلی و تحت فشار حزب کمونیستی این کشور و درخواست گوئیرمو تئیر، رئیس حزب کمونیست که نرودا به آن تعلق داشت، انجام ‌شد. نرودا که از دوستان سالوادور آلنده بود، ارتش شیلی را خائن به کشورش می‌دانست و از منتقدان سخت آن‌ها بود. به همین سبب نقدی اهانت‌آمیز از دیکتاتوری پینوشه منتشر کرد که آلنده را ستایش و سربازان شیلی را محکوم به خیانت به کشور می‌کرد.
او ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۳ در سن ۶۹ سالگی و دو هفته پس از کودتای نظامی علیه دولت آلنده و روی کار آمدن ژنرال پینوشه درگذشت. علت مرگ او ابتلا به سرطان پروستات اعلام شده بود، اما مانوئل آرایا که تا چند ساعت پیش از مرگ نرودا در کنار بسترش بود، شک و شبهه مقامات شیلی را با این ادعا برانگیخت که نرودا نه به‌خاطر بد‌تر شدن وضعیت سلامتی‌ که به دلیل حفظ امنیتش در بیمارستان سانتا ماریا، بستری شده بود، چراکه او نگران بود و باور داشت حکومت جدید می‌خواهد نابودش کند. آرایای ۶۵ ساله اطمینان می‌دهد که ماموران پینوشه به شکم نرودا سم تزریق کردند و نرودا شبِ قبل از مرگش یعنی ۲۲ سپتامبر، به او گفته از آمپولی که توسط یک پزشک در بیمارستان به او تزریق شده، احساس خطر می‌کند.
هم‌چنین کنزالو مارتینز کوربا، سفیر مکزیک در شیلی هم ادعا می‌کند نرودا را روز قبل از مرگش در سلامت کامل دیده است. به این ترتیب نرودا روز ۲۳ سپتامبر در حالی درگذشت که قرار بود فردای آن روز با هواپیمایی عازم مکزیک شود. تشییع پیکر او ۲۵ سپتامبر با حضور انبوه مردم و شعارهای آنان علیه دیکتاتوری پینوشه برگزار شد. آرایا می‌گوید: «پینوشه قاتل نرودا بود و می‌خواست او را تحت عنوان مخالف رده بالا تبعید کند، اما او را کشت تا نتواند کشور را ترک کند، چون او روشن‌فکری بود که پینوشه نمی‌خواست به‌‌عنوان یک مخالف سرسخت در مقابلش قرار گیرد.» اما موسسه نرودا که مسئول دارایی و میراث اوست، گفته که هیچ سند و مدرکی مبنی بر این‌که او بنا به دلایلی غیر از سرطان مرده باشد، نیست و علت مرگ این شاعر سرطان پیشرفته و پریشانی‌های عاطفی حاصل از سرنگونی دوستش آلنده به دست دشمنش پینوشه بوده است.
این موسسه معتقد بود که درست نیست پس از چند دهه نسخه جدیدی از مرگ او ساخته شود. این در حالی است که گوئیرمو تئیر، رئیس حزب کمونیست، به دادگاه استینافی در سانتیاگو گفت: این یک الزام اخلاقی بود که مشخص شود نرودا به‌خاطر این‌که منتقدان خودش را ساکت کند، کشته شده یا نه. تحقیق درباره مرگ نرودا به عهده قاضی ماریو کاروزا است که علت مرگ آلنده و ۷۲۵ نفر دیگر را نیز بررسی می‌کند. به دنبال این تحقیقات ۷۰۰ عضو پیشین مقامات پلیس و ارتش تحت تعقیب قانون برای جرم و جنایت پینوشه قرار گرفتند. پابلو نرودا با نام اصلی نفتالی ریکاردو ریه س باسوآلتو در سال ۱۹۷۱ به‌خاطر شعرهای عاشقانه و سرودهای عمومی‌اش که درباره تاریخ و بردگان آمریکای جنوبی بود، نوبل ادبیات را گرفت.
شاید گزافه نباشد اگر او را از پرخواننده‌ترین شاعران معاصر جهان بدانیم. کمتر کسی را در عرصه شعر معاصر جهان می‌شود یافت که مانند پابلو نرودا محبوب باشد. چاپ میلیونی آثار او حتی پس از مرگش به زبان‌های گوناگون، نام او را در فهرست شاعران پرفروش جهان در سال‌های اخیر قرار داده است. از کتاب‌های شعر او که به فارسی ترجمه شده‌اند، می‌توان به آثاری چون: «ما بسیاریم»، «ناآرام در آرامش»، «هوا را از من بگیر، خنده‌ات را نه»، «یادها و یادبودها»، «ابدیت یک بوسه»، «بانوی اقیانوس و صد غزل عاشقانه»، «دریا»، «کتاب سوال‌ها»، «عاشقانه‌ها»، «دریا و ناقوس‌ها»، «خاطرات من»، «بیست غزلواره و غم‌آوا» و«اسپانیا در قلب من» اشاره کرد.

شماره۶۷۷

کتابفروشی الکترونیک طاقچه

برچسب ها:
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟