تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۷/۱۲ - ۰۵:۱۳ | کد خبر : 972

رساله دلگشاد

این وجیزه رساله‌ای است در معنای واژه‌ها؛ آن طور که کتاب‌های لغت از نوشتن‌شان پرهیز دارند. سبکتکین سمین پیشرفت ۱- (اسم) یکی از شاخصه‌های علوم انسانی مرکز مطالعات دکترینال که بر اساس فرکانس و شدت صدای مداحان، طول مانتوی دختران و فاق شلوار پسران و میزان توفیق در نابود کردن هنر موسیقی سنجیده می‌شود. مثال: […]

این وجیزه رساله‌ای است در معنای واژه‌ها؛ آن طور که کتاب‌های لغت از نوشتن‌شان پرهیز دارند.

سبکتکین سمین

پیشرفت
۱- (اسم) یکی از شاخصه‌های علوم انسانی مرکز مطالعات دکترینال که بر اساس فرکانس و شدت صدای مداحان، طول مانتوی دختران و فاق شلوار پسران و میزان توفیق در نابود کردن هنر موسیقی سنجیده می‌شود.
مثال: عده‌ای سعی دارند پیشرفت را امری اقتصادی تلقی کنند، درحالی‌که پیشرفت بیشتر یک مسئله ناموسی است.

دانشگاه
۱- (اسم) وسیله‌ای است تجملی که از آن جهت افزایش میزان غرور خانوادگی، تفاخر و زینت دادن به خانه استفاده می‌شود. از اسباب سرگرمی روزمره طبقه مرفه جامعه. وسیله‌ای لوکس، زیبا، کم‌کاربرد و خاص که در میان قشر خاصی از ایرانیان کاربرد روزمره دارد.
مثال: درست نیست که بین بچه‌هایم فرق بگذارم. همان‌طور که برای پسرم دانشگاه خریده‌ام، باید یکی هم برای دخترم بگیرم.
طرف حسابی پولش از پارو بالا می‌رود. از همین حالا روی سیسمونی بچه‌اش یک دانشگاه هم گذاشته است.
۲- (اسم) از وسایل سنتی مراسم خواستگاری که در کنار گل، شیرینی و کت و شلوار استفاده می‌شود.
مثال: معلوم بود کت و شلوار را عاریه گرفته است، چون به تنش زار می‌زد، اما در عوض دانشگاهش مال خودش بود.
[کاربرد آرکاییک] در گذشته‌ این واژه از مشتقات اسم دانش بود و به محلی اطلاق می‌شد که در آن به متقاضیان بااستعداد گزینش‌شده خدمات آموزشی عالیه ارائه می‌شد. این کاربرد واژه در حال حاضر منسوخ شده است و باید از به کار بردن آن پرهیز شود.

سازمان ملل
۱- (صفت) محلی را گویند که مذاکرات و مکالمات جاری در آن ارزشی برابر هیچ داشته باشد.
مثال: کمیته فنی در فوتبال ایران کشک است. از کشک هم بی‌تاثیرتر است. اصلا سازمان ملل است.
۲- (اسم) وسیله‌ای برای تبدیل پرطمطراق‌ترین حرف‌ها به باد هوا.
مثال: جدا که حرف‌های امروز آقای ایکس خیلی وحشت‌آور بود. شانس آوردیم آن‌ها را در سازمان ملل گفت، وگرنه پدرمان در می‌آمد.
۳- (صفت) گاه به مجاز به شخصی اشاره دارد که به صورت مداوم چیزهایی را محکوم کند.
مثال: در یک سال اخیر به قدری حملات تروریستی مختلف را محکوم کرده‌ایم که برای خودمان یک پا سازمان ملل شده‌ایم.

فیس‌پوک
۱- (اسم) محل متروکه‌ای را گویند که از فرط عدم استعمال دیگر ارزش ممنوع کردن نداشته باشد. جزیره‌ای خالی از سکنه در دل اینترنت که در آن تنها نشانه‌هایی از یک تمدن منقرض‌شده باقی مانده باشد. ساختمانی است شبیه خانه سالمندان که جوانان تنها گاهی جهت رفع عذاب وجدان از ترک کردن آنان به این ساختمان سرک می‌کشند.
مثال: در سه سال و نیم گذشته تنها یک عضو جدید به این مجموعه اضافه شده است. در صورت ادامه این روند ناچاریم آن را فیس‌پوک اعلام کنیم.
میانگین سنی اعضای این مجلس بالای ۷۰ سال است. در عمل تفاوتی با فیس‌پوک ندارد.
تمام در و دیوارها تار عنکبوت گرفته‌اند. به نظر می‌رسد کل بنا در حال تبدیل شدن به فیس‌پوک است.

عزت‌الله ضرغامی
۱- (اسم) نوع خاصی از تب است که بعد از آن‌که بیماران از وحشت مرگ رهایی می‌یابند، به آن راضی می‌شوند. سردرد خفیفی است که اگرچه دردناک است، اما همگان آن را به بیماری هولناکی که در انتظارشان بوده ترجیح می‌دهند.
مثال: طبق این نظرسنجی مردم خشک‌سالی را به سفر استانی انتخاباتی ترجیح می‌دهند. حتی خشک‌سالی هم نسبت به سفر استانی، عزت‌الله ضرغامی است.

هتل
۱- (اسم) وسیله‌ای است پیچیده و تخصصی که سازمان‌های اطلاعاتی از آن برای نفوذ به کشور استفاده می‌کنند. از خطرناک‌ترین آلات نفوذ به کشور در کنار شلوار، عروسک و قانون منع و جلوگیری از پول‌شویی.
مثال: اخیرا از طریق ای‌میلی که از یکی از سازمان‌های خیلی پیشرفته جاسوسی خیلی غربی لو رفت، متوجه شدیم که غربی‌ها قصد دارند از طریق استفاده هتل‌مانند اتاق‌های اجاره‌ای روستاییان زرین‌کلا و محمودآباد به کشور نفوذ کنند.
متاسفانه در سفر اخیر آقای رئیس جمهور به استان هرمزگان ایشان در یک هتل پنج ستاره اقامت کردند و اجازه دادند دشمن با پنج ستاره به ایشان و از طریق ایشان به کشور نفوذ کند.
با توجه به ابعاد خباثت دشمنان پیشنهاد می‌شود جهت رفع همه خطرات علاوه بر ممنوعیت هتل، متل، مسافرخانه، مهمانپذیر، سوییت و اتاق اجاره‌ای استفاده از چادرهای مسافرتی نیز ممنوع شود.

شماره ۶۸۰

تهیه نسخه الکترونیک

کتابفروشی الکترونیک طاقچه

برچسب ها:
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟