تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۸/۲۷ - ۰۷:۱۵ | کد خبر : 1375

سلفی با کمپین

شمیم شرافت گاهی کمپینی راه می‌افتد در حمایت از سگ‌های مثله‌شده، گاهی در حمایت از کودکان کار، در حمایت از مبارزه با آلودگی هوا، رودخانه‌های خشک‌شده، خشونت‌هایی که هر روز به زنان وارد می‌شود، کمپین، کمپین، کمپین. چرا کمپین به راه می‌افتد؟ زمانی که امری مسئله اجتماعی تلقی شود. چه امری مسئله اجتماعی است؟ مسئله […]

شمیم شرافت

گاهی کمپینی راه می‌افتد در حمایت از سگ‌های مثله‌شده، گاهی در حمایت از کودکان کار، در حمایت از مبارزه با آلودگی هوا، رودخانه‌های خشک‌شده، خشونت‌هایی که هر روز به زنان وارد می‌شود، کمپین، کمپین، کمپین.
چرا کمپین به راه می‌افتد؟ زمانی که امری مسئله اجتماعی تلقی شود. چه امری مسئله اجتماعی است؟ مسئله اجتماعی هر آن چیزی است که شایع، فراگیر و دربردارنده قربانیانی باشد. درواقع مسئله اجتماعی زمانی ایجاد می‌شود که مردم آن را مسئله تلقی کنند. معیدفر مثال جالبی می‌زند. روزی یک نفر انسانی دیگر را به قتل رساند و او را خورد. آیا این مسئله اجتماعی است؟ یا آدم‌خواری مسئله است؟ نه مسلما. چون آدم‌خواری پدیده‌ای شایع و فراگیر که قربانیان فراوانی داشته باشد و شما از آن احساس تهدید کنید، نیست. شما نمی‌ترسید که روزی کسی شما را به قتل برساند و بخورد! اما زمانی که امری از اخلاق اجتماعی تخطی کند و تعداد زیادی از افراد آن را نادرست تلقی کنند، همچون کودک‌آزاری، این امر به مسئله اجتماعی تبدیل می‌شود. مسئله اجتماعی به زمان و مکان بستگی دارد. زمانی که در مدارس کودکان عادت به ترکه خوردن داشتند، این اتفاق با وجود فراگیری مسئله نبود، اما امروز در برخی کشورهای جهان بی‌احترامی کلامی نیز از مصادیق آزار کودکان است. این از مسئله اجتماعی.
معیدفر هم‌چنین اشاره می‌کند زمانی که ادعایی از مسئله اجتماعی هست، باید دیگران متقاعد شوند که مسئله وجود دارد. صرف این‌که من و شما امور ناخوشایند جامعه را برشماریم و آن را جزو مسائل اجتماعی تلقی کنیم، کافی نیست. افرادی باید باشند که بر مسئله بودن مسئله صحه گذارند. این افراد می‌توانند در هر جامعه‌ای از اشخاص صاحب نفوذ در جامعه باشند. تحقیق‌ها تاکنون اشاره‌ کرده‌اند که دانشگاهیان ازجمله گروه‌هایی هستند که از اعتمادپذیری بالایی برخوردارند، بنابراین این گروه در طرح امری به‌عنوان مسئله اجتماعی تاثیرگذارند.
حال زمان عمل است. ما امری فراگیر داریم که از اخلاقیات متداول جامعه تخطی کرده است و عده‌ای از افراد قابل اعتماد نیز آن را در زمره مسائل گنجانده‌اند. اکنون وقت آن است تا عده زیادی نسبت به این پدیده واکنش نشان دهند و با استناد و گواهی‌های منطقی مسئله بودن آن را به همگان آشکار کنند. فقر امری متداول در هر جامعه است، اما زمانی که این امر فراگیر شود، توسط گروه‌های مختلف به‌عنوان مسئله شناخته شود، نیازمند انجام کاری برای آن هستیم. در این حالت جامعه از شکل توده‌ای آن خارج می‌شود و گروه‌های میانی و واسط به دنبال آگاهی‌بخشی برای پیدا کردن راه‌کاری جهت حل مسئله اجتماعی می‌آیند، کمپین‌ها به راه می‌افتند، افراد با کمپین‌ها احساس هویت‌یابی می‌کنند. ستارگان و هنرمندان به تبلیغ برای «انجام کاری» می‌پردازند، ظرف مدت کوتاهی جامعه پر می‌شود از هشتگ و عکس و بحث و گفت‌وگو. در این حالت گروه‌های میانی جامعه (مردم، افراد سرشناس، دانشگاهیان) به صورت گروه فشاری تلنگری به سیاستمداران می‌زنند و توجه آن‌ها را به مسئله اجتماعی جلب می‌کنند. «ما نقش خودمان را ایفا کردیم. حالا نوبت شماست.»
اما چه می‌شود که همه افراد برانگیخته می‌شوند تا در کمپین‌ها و چه و چه و چه مشارکت کنند؟ دوستی چندی پیش هشتگی در اینستاگرامش گذاشته بود و از کمپینی دفاع کرده بود. از او محوریت این امر را که او آن را مسئله‌ای اجتماعی تلقی کرده و از کمپین حمایت کرده، پرسیدم. نمی‌دانست. گفت یکی از دوستانم به اشتراک گذاشته بود و من هم این کار را کردم. شرط می‌بندم دوستش هم از ماهیت کمپین به‌راه‌افتاده و واقعیت امر اطلاع نداشت. می‌توان این کار را «سلفی با کمپین» نامید. این‌که حال که جریانی به راه افتاده است، من نیز هستم. مهم نیست که من نمی‌دانم جریان چیست. مهم این است که من این‌گونه شهرت و اعتبار پیدا می‌کنم. مثال بارزش هم جریان «ای‌ال‌اس» و هجو شدنش در میان برخی افراد بود. این‌گونه حمایت از امور خیر و مسائل اجتماعی و کمپین‌ها تلاشی است برای نوعی جدید از هویت‌یابی.
حامیان دیگر کمپین‌ها نیز همان‌گونه که باز معیدفر به‌خوبی اشاره می‌کند، افرادی هستند که خود از مسئله اجتماعی آسیب‌دیده‌اند، کسانی که بستگان خود را از سرطان پستان از دست داده‌اند، دلیل موجهی برای حمایت از کمپین‌های مقابله با این سرطان دارند. این افراد بیش از هرکس دیگری از عمق مسئله باخبرند. در کنار آن هم افرادی هستند که از مسئله اجتماعی نفعی می‌برند. برای مثال تا زمانی که مسئله‌ای همچون اعتیاد باشد، فروشندگان داروهای ترک اعتیاد بقا می‌یابند!
گاهی نیز افرادی به طرح مسائل اجتماعی می‌پردازند، یا از کمپین‌ها حمایت می‌کنند، چون به دنبال نیاز به تغییرند. این افراد مسئله اجتماعی را امری می‌دانند که شاید روزی گریبان آنان را نیز بگیرد. بهتر است زودتر با کمپین مبارزه با آزار کودکان در مدرسه مقابله کنیم تا گریبان فرزند خودمان را نیز نگرفته است. برخی هم از کمپین‌ها استفاده می‌کنند تا نقد خود را از وضع موجود بیان کنند. باید مسئله اجتماعی طرح شود تا مسئولان به خود بیایند و کاری انجام دهند.
حال که مسئله و کمپین و مدافعان را طرح کردیم. شما خود را در کدام گروه می‌بینید؟ چه پدیده‌ای در اجتماع برای شما مسئله است؟ آیا از فلان کمپین حمایت می‌کنید؟
برای آگاهی بیشتر از مسائل اجتماعی می‌توانید به کتاب «نگرشی نو در تحلیل مسائل اجتماعی» از دانیلین لوزیک و ترجمه سعید معیدفرد مراجعه کنید.

شماره ۶۸۵

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟