تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۰/۰۹ - ۰۸:۰۷ | کد خبر : 1774

شب عاشقان بیدار؟

هاتف مطهری جابه‌جایی زمان خواب از شب به روزِ جوانان و نوجوانان در جامعه ما به قول بهرام شفیع «می‌ره که کم‌کم به بزرگ‌سالان هم سرایت کنه!» بیدار ماندن تا پاسی از شب، آن هم در کنار ابزارهای نوین ارتباطی و شبکه‌های روزافزون اجتماعی نوظهور -که البته پیدایی این ابزارها به‌خودی‌خود پدیده‌ای خجسته است- نگرانی […]

هاتف مطهری

جابه‌جایی زمان خواب از شب به روزِ جوانان و نوجوانان در جامعه ما به قول بهرام شفیع «می‌ره که کم‌کم به بزرگ‌سالان هم سرایت کنه!»
بیدار ماندن تا پاسی از شب، آن هم در کنار ابزارهای نوین ارتباطی و شبکه‌های روزافزون اجتماعی نوظهور -که البته پیدایی این ابزارها به‌خودی‌خود پدیده‌ای خجسته است- نگرانی بسیاری را برانگیخته است. آیا این نگرانی بجاست؟
در سال‌های نه‌چندان دور و قبل از شروع دهه ۷۰ شمسی از ساعت ۱۱ شب به بعد برای ما نوجوانان فلک‌زده دهه شصتی(۱) بهانه و انگیزه خاصی برای بیدار ماندن وجود نداشت. برنامه‌های تلویزیونی ساعت ۱۱ شب به پایان می‌رسید و پس از آن برفک با صدای «فششششِ» غلیظ پخش می‌شد. دو شبکه تلویزیونی وجود داشت که از آن دو فقط «شبکه یک» سراسری بود. سهمیه برنامه تلویزیونی برای کودک و نوجوان دهه ۶۰ روزانه یک ساعت، یعنی از پنج تا شش بعدازظهر، بود که نیمی از همین زمان هم به دیدن نقاشی‌های زیبای مثلا حمید.ر شش ساله از روستای تهران(۲) می‌گذشت! روشن است که با این شرح وضعیت، در آن سال‌ها اساسا خبری از ابزارهای ارتباطی، اینترنت، گیرنده ماهواره‌ای و… نبود که علت خاص و مهمی برای شب‌بیداری وجود داشته باشد! معدود خانواده‌هایی هم که دسترسی به ویدیو – از ممنوع شده‌های دهه ۶۰، مثل مواد مخدر- و رادیو پخش و نوارهای کاست فرد اعلای لس‌آنجلسی داشتند، توجه ویژه‌ای به درس و مشق فرزندان خودشان نشان می‌دادند و شاید همان‌ها هم دید مثبتی به بیدار ماندن فرزندان تا پاسی از شب نداشتند. در آن سال‌ها عملا پدیده شب‌بیداری و شب‌زنده‌داری جز در موارد معدود، به واسطه شغل یا مسائل شخصی، آن‌چنان فراگیر نشده بود.

دهه ۷۰، اینترنت، چت، موبایل و شب‌بیداری!
با ورود به دهه ۷۰ اوضاع به‌طور کلی تغییر کرد. شبکه‌های تلویزیونی گسترش یافت. گیرنده‌های ماهواره‌ای به دلیل جذابیت برنامه‌های صدا و سیما به خانه‌ها راه پیدا کرد و در اواخر دهه ۷۰ به همت سیاست‌های ضد تورمی مهندس غرضی، موبایل و به تبع آن اس‌ام‌اس بازی هم به کانون پرمهر خانواده ایرانی راه یافت. (خود ایشان از ربط دادن همه چیز ازجمله موبایل به تورم رضایت دارند ان‌شاءالله.)
تداوم این روند در دهه ۸۰ و رشد سریع ساخت و فروش ابزارهای ارتباطی و گسترش اینترنت، شب‌بیداری را به یک پدیده رایج تبدیل کرد. اما آیا گسترش ابزارها به خودی خود موجب این پدیده شده است؟
علت بیدار از علت‌ها جداست!
اما گذشته از این‌ها آیا شب‌بیداری صرفا به تکنولوژی و ابزار بستگی دارد؟
بگذارید کمی توضیح دهم!
اول این‌که شروع فرایند خواب در انسان به ترشح غددی در مغز در ابتدای شب وابسته است که این ترشحات دو سه ساعت بعد از ترشح، تمایل به خواب را در انسان پدید می‌آورد. در بعضی از افراد این ترشح از ساعت ۱۱ شب آغاز می‌شود. در افرادی هم که از کشوری به کشور دیگر مهاجرت کرده‌اند، به دلیل بر هم خوردن دوره خواب امکان «شب‌بیداری» وجود دارد.
اما علت بعدی شب‌بیداری یا اختلال خواب مربوط به کسانی است که درگیر بازی‌های رایانه‌ای و موبایلی هستند. این بازی‌ها برای بسیاری از گیمرها پس از مدتی تبدیل به اعتیاد شبانه می‌شود. علت سوم که موضوع مهم بحث «شب‌بیداری» است، به ویژگی‌های روانی افراد شب زنده‌دار برمی‌گردد.
یک واقعیت در مورد جامعه ایرانی این است که افسردگی و عصبیت در روح جامعه تنیده شده و به جان مردم افتاده است. از تبعات این افسردگی به وجود آمدن ویژگی جدیدی در افراد، به‌خصوص در میان نوجوانان و جوانان است که بر اساس این خصوصیت، افراد تمایلی به ایجاد ارتباط و دیده شدن ندارند. آن‌ها انگیزه‌ای برای پذیرش مسئولیت ندارند و از زندگی با زندگان -اگر کسی هنوز واقعا زنده باشد!- دوری می‌کنند. بنابراین هنگام روز به قصد گریز از مسئولیت و نگرانی از حضور در جمع به استراحت مشغول‌اند و شب‌ها که از شلوغی شهر و محیط اطراف کاسته شده و در اصطلاح مزاحمی ندارند، بیدارند. البته این فعالیت‌ها به‌طور کلی منفی و بیهوده نیستند. خود بنده دوست روزنامه‌نگار شناخته‌شده‌ای دارم که شب مشغول فعالیت حرفه‌ای است. در هر صورت به دلیل ساختار فیزیکی و بیولوژیک بدن انسان، خوابیدن در طول روز که نور خورشید مشغول تابیدن به زمین است، مناسب نیست. ناگفته پیداست که بخش عمده‌ای از زمان فعالیت‌های شبانه در میان جوانان و نوجوانان به امور خیری مثل «عشق چت!»، بازی‌های پرفایده رایانه‌ای، جدل‌های بسیار ضروری در فیس‌بوک، تلگرام، اینستاگرام و لاین می‌گذرد. خب اگر این شب‌بیداری‌ها نباشد، پس چه کسی اموات هنرپیشه‌ها، فعالان سیاسی، ورزشکاران و سلبریتی‌ها را از آرامگاه درآورده و پس از ماساژ به آرامگاه دیگری منتقل کند؟ لابد التفات دارید که بسیاری از فرمان‌های یورش به پیج افراد سرشناس در همین ساعات مقدس شب صادر شده است. گذشته از این‌ها موارد شاید یک دلیل دیگر گسترش اپیدمی «شب‌بیداری» هم دلیل اقتصادی باشد. نبود کار مناسب و انگیزه کافی برای کار کردن هم مزید بر علل فوق است. در روزگار نه‌چندان دور کارهای سنگین روزانه مجالی برای بیدار ماندن در طول شب را به افراد نمی‌داد. اکنون ولی تلاش‌های شبانه‌روزی مسئولان گرامی به‌خصوص تلاش‌های شبانه‌روزی دولت مهرورز در تشویق جامعه جهانی به وضع تحریم‌های سنگین اقتصادی علیه ایران (۳) نه‌تنها وضع اقتصادی را به مرز بحران رسانده، بلکه وضعیت در سایر حوزه‌ها، به‌خصوص حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی را نیز به سوی تنش سوق داده است. نادیده گرفتن عوامل اقتصادی در شیوع پدیده‌های منفی اجتماعی، نه‌تنها عاقلانه نیست، بلکه از حل ریشه‌ای مشکلات هم جلوگیری می‌کند. با توجه به وجود این مشکلات می‌توان گفت ابزارهای ارتباطی صرفا عوامل شتاب‌دهنده پدیده و معضل «شب‌بیداری» هستند. این پدیده ریشه در عوامل و مشکلات روانی، اقتصادی و مدیریتی دارد که هر کدام از آن‌ها واکاوی و بحث مفصل را می‌طلبد. البته شاید این پدیده وجوه مثبتی هم داشته باشد که «فعلا» از آن بی‌خبریم.
۱. دهه شصتی بودن به قدری دردناک و غصه‌آور است که یکی از خوانندگان فقید سال‌ها پیش از اصطلاح دردناک «ننه شصتی» در توصیف کودکان آینده استفاده کرده بود. فکر می‌کنم متن شعر این بود: «تو ‌ای ساغر هستی، به کامم ننه‌شصتی».
۲. روستای تهران زادگاه بسیاری از بزرگان و نمایندگان مجلس است.
۳. البته همه تلاش‌ها هم بی‌فایده نیست. مثلا چند سال قبل یکی از مسئولان پرتلاش دولت مهروز سعی در تمیز کردن هوای آلوده تهران با چند فروند هواپیمای آب‌پاش را داشت که به دلیل گرای اصلاح‌طلبان به دشمن، این پروژه حکیمانه به ثمر ننه‌شصت! (ننشست؟!)

شماره ۶۹۰

برچسب ها: ,
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟