تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۰/۲۸ - ۰۷:۰۸ | کد خبر : 1974

شهر در دست سامورایی‌ها

چاپ چند اثر مهم ادبیات ژاپن اتفاق خوب این روزهای کتاب‌فروشی‌ها سینا قلیچ‌خانی تصویر: کتابفروش دوره گرد، ژاپن ۱۸۷۰ ژاپنی‌ها بی‌شک خوب موتورسیکلت می‌سازند. کامپیوتر هم همین‌طور. اما ادبیات هم می‌سازند. ژاپن ادبیات کلاسیک دارد و در این اواخر بر پایه ۱۲۰ سال زجر، ادبیاتی نو ساخته‌ایم. کنزابورو اوئه ژاپن نویسنده‌هایی داشته است که افسرده […]

چاپ چند اثر مهم ادبیات ژاپن اتفاق خوب این روزهای کتاب‌فروشی‌ها

سینا قلیچ‌خانی

تصویر: کتابفروش دوره گرد، ژاپن ۱۸۷۰

ژاپنی‌ها بی‌شک خوب موتورسیکلت می‌سازند. کامپیوتر هم همین‌طور. اما ادبیات هم می‌سازند. ژاپن ادبیات کلاسیک دارد و در این اواخر بر پایه ۱۲۰ سال زجر، ادبیاتی نو ساخته‌ایم.
کنزابورو اوئه
ژاپن نویسنده‌هایی داشته است که افسرده بودند، از بیماری رنج می‌بردند و درنهایت خودکشی می‌کردند. داستان‌های افسانه‌ای می‌نوشتند از موجودی که در رودخانه‌ها و برکه‌ها و دریاچه‌ها و دریاها زندگی می‌کند و به تصور عامه، کم‌وبیش به کودکی سه تا ۱۰ ساله شباهت دارد. جنگ جهانی و بمباران شیمیایی وارد داستان‌های عجیبشان شد تا غمگینی عمیقی را که تجربه کرده بودند، بازتاب دهند. آن‌ها کیمونو می‌پوشیدند و در خانه‌هایی که با چوب و ساقه برنج درست می‌شد، آناتول فرانس و ایبسن می‌خواندند.
در چند سال گذشته ادبیات ژاپن با هایکو و موراکامی در ایران شناخته شده است. موراکامی با سبک مدرن و داستان‌های سبکش توانست دل خیلی‌ها را به دست بیاورد. اگر صحبت از نویسنده‌های ژاپنی می‌شد، اولین اسمی که آورده می‌شد، موراکامی بود، یا ایشی گورو که اصلا به زبان مادری‌اش هم نمی‌نویسد. کمتر کسی شناختی نسبت به نویسنده‌های دیگر ژاپنی دارد.
امسال اما انگار بخت نویسنده‌های دیگر ژاپن باز شده است. با ترجمه کتاب‌های «شکار و تاریکی» و مجموعه داستان «اتاق قرمز» از ادو گاوا رانپور و «کیوتو» از یاسوناری کاواباتا که کتاب مهمی است، دریچه‌ای دیگر برای کشف ادبیات ژاپن رو به ما گشوده شده است. جلال امانت در این شماره درباره کتاب‌های ادو گاوا رانپور نوشته است. از کاواباتا تا به حال «آوای کوهستان»، «هزار درنا» و «خانه خوب‌رویان خفته» به چاپ رسیده بود که مارکز در جایی گفته بود تنها رمانی است که آرزو داشته نویسنده‌اش باشد، اما «کیوتو» بود که عمر او را تمام کرد. او هنگام نوشتن این کتاب آن‌قدر دارو مصرف کرد که کارش به بیمارستان کشید و در آخر خودکشی کرد. فضای داستان‌های کاواباتا نزدیکی خوشایندی با ژاپن چندین سال گذشته دارند و همین موضوع او را مهم‌ترین نویسنده این کشور کرده است که در سال ۱۹۶۸ هم نوبل ادبیات را نصیبش کرد. از دیگر نویسنده‌های مطرح ژاپن که کارهایشان در ایران ترجمه شده، می‌شود به ریونوسکه آکتاگاوا، ماسوجی ایبوسه وکنزابورو اوئه اشاره کرد.
خواندن آثار این نویسنده‌ها می‌تواند لذتی و شناختی را به خواننده بدهد که شیفته نثر و فضاسازی‌ها و الگوهای ذهنی نویسندگان ژاپنی بشود. می‌تواند دایره شناخت ما را نسبت به ادبیات یک کشور دستخوش تغییر کند. کافی است تا «روزی که او خود اشک‌های مرا پاک خواهد کرد» یا «پرده جهنم» را بخوانید. آن‌ها قبل از این‌که موراکامی و موتورسیکلت داشته باشند، نویسنده‌های بزرگی داشتند.

شماره ۶۹۳

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟