تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۵/۰۳ - ۱۴:۵۹ | کد خبر : 8374

فرزندان شیطان

مرور «چلچراغ» بر دانستنی‌های قتل‌های زنجیره‌ای به بهانه تولد و مرگ یک قاتل هشدار: خشونت این گزارش بالاست و امکان دارد برای برخی خواننده‌ها ناراحت‌کننده باشد! نسیم بنایی سال ۱۸۶۱ در یکی از همین روزهای بهاری بود که نوزادی به نام هرمان در خانواده وبستر ماجت در آمریکا به دنیا آمد. او سومین فرزندِ این […]

مرور «چلچراغ» بر دانستنی‌های قتل‌های زنجیره‌ای
به بهانه تولد و مرگ یک قاتل

هشدار: خشونت این گزارش بالاست و امکان دارد برای برخی خواننده‌ها ناراحت‌کننده باشد!

نسیم بنایی

سال ۱۸۶۱ در یکی از همین روزهای بهاری بود که نوزادی به نام هرمان در خانواده وبستر ماجت در آمریکا به دنیا آمد. او سومین فرزندِ این خانواده کشاورز بود و باید مثل خواهر و برادر جوانش روی زمین کار می‌کرد. بعضی‌ها می‌گویند پدرِ هرمان در خانه رفتاری خشونت‌بار با او داشت و او هم با دستان کوچک و کودکانه‌اش، این خشونت‌ها را سرِ حیوانات تلافی می‌کرد. بعضی‌ها هم می‌گویند این‌ها حرف است و اصلا سند و مدرکی وجود ندارد که تایید کند هرمان مورد شکنجه واقع می‌شده و حیوانات را هم شکنجه می‌داده ‌است. اما اسناد و مدارک دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد هرمان در ۱۶ سالگی مدرک تحصیلی‌اش را می‌گیرد و در شهر آلتون مشغول به تدریس می‌شود. بعد هم به دانشگاه پزشکی و جراحی میشیگان راه پیدا می‌کند و از یک خانواده کشاورز به مدارج عالی می‌رسد. اما این مدارج عالی نیست که نام هرمان را در تاریخ ماندگار کرده ‌است، آن‌چه نام هرمان هولمز را بر سر زبان‌ها انداخته و باعث شده خیلی‌ها او را بشناسند، «قصر قتل» است؛ جایی که او جان انسان‌ها را می‌گرفته ‌است. هرمان هولمز یکی از نخستین قاتلان زنجیره‌ای به معنای مدرن آن است.
تاریخ مملو از پرونده‌های قتل‌های زنجیره‌ای است؛ انسان‌هایی که مثل هرمان در خانواده‌ای معمولی به دنیا می‌آیند و دست به جنایت‌های باورنکردنی می‌زنند. اما چه چیزی باعث می‌شود قاتلان زنجیره‌ای آدم بکشند؟ این افراد عموما چطور جان قربانیان خود را می‌گیرند؟ قربانیان این قتل‌های زنجیره‌ای اغلب چه کسانی هستند؟ و آیا در دنیای امروز تعداد قاتلان زنجیره‌ای در حال افزایش است؟ وب‌سایت تحلیلی ووکس در گزارش مفصلی به همراه چندین نمودار با بررسی بیش از سه‌هزار قاتل زنجیره‌ای و ۱۰ هزار قربانی، پرونده‌ای مفصل و خواندنی از قتل‌های زنجیره‌ای دارد که در آن به همه این پرسش‌ها پاسخ داده ‌است. «چلچراغ» به بهانه تولد هرمان هولمز و البته درگذشت او که هر دو در همین روزهای اردیبهشتی بوده، مروری بر گزارش ووکس و پرونده‌های قاتلان زنجیره‌ای داشته ‌است. ناگفته نماند که همین روزها خبر آمد یکی از قاتلان زنجیره‌ای معروف فرانسوی به اسم مایکل فورنیرت هم در ۷۹ سالگی از دنیا رفته ‌است. او که به قتل هشت زن و دختر متهم شده، از سال ۲۰۰۸ به حبس ابد محکوم شده بود و دوران محکومیتش را سپری می‌کرد. حالا وقت آن رسیده که بیشتر از قاتلان زنجیره‌ای و قربانیان آن‌ها سر دربیاوریم.

چرا قاتلان زنجیره‌ای آدم می‌کُشند؟

حتمالا اکثر افراد وقتی می‌خواهند به قاتلان زنجیره‌ای فکر کنند، افرادی را تصور می‌کنند که روانی هستند و بابت مشکلات روحی‌شان دست به قتل و جنایت می‌زنند. مثلا فردی مانند اد تئودور گین را به خاطر می‌آورند؛ قاتل زنجیره‌ای آمریکایی که به او می‌گفتند قصاب پلینفیلد، چون کسی بود که جنایت‌های عجیبی می‌کرد. مثلا پوست قربانیانش را می‌کند و اثاث خانه‌اش را از پوست اجساد آن‌ها می‌ساخت. برخی هم به قاتلان زنجیره‌ای فیلم‌ها فکر می‌کنند و درنتیجه خیال می‌کنند قاتلان زنجیره‌ای افراد روانی هستند که لباس‌های دلقک‌ها را می‌پوشند و گوشت قربانیانشان را می‌خورند.
اما اجازه دهید همین‌جا جلوی فکر شما را بگیریم. از این خبرها هم نیست. اتفاقا بررسی‌ها نشان می‌دهد بخشی از قاتلان زنجیره‌ای برای لذت شخصی و به همان نسبت، بخش دیگر به دلایل مالی دست به قتل‌های زنجیره‌ای زده‌اند. نموداری که می‌بینید، نشان می‌دهد قاتلان زنجیره‌ای عموما با چه انگیزه‌هایی دست به جنایت می‌زنند.

قاتلان زنجیره‌ای چطور قربانیان خود را می‌کشند؟

تصور عموم از شیوه قتل در قتل‌های زنجیره‌ای، استفاده از تکنیک‌ها و روش‌های آزاردهنده و ناراحت‌کننده است. مثلا جفری دامر در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی، ۱۷ مرد جوان را به قتل رساند، شیوه کارش این بود که با دریل مغز قربانیانش را سوراخ و به مغزشان اسید تزریق می‌کرد و بعد هم دستش را دور گردنشان می‌گذاشت تا خفه شوند.
راستش را بخواهید، اکثر قاتلان زنجیره‌ای این‌قدر به خودشان زحمت نمی‌دهند و معمولا از روش‌های آسان‌تری استفاده می‌کنند. مطالعات بر قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در آمریکا نشان می‌دهد تقریبا نیمی از آن‌ها به ضرب گلوله کشته شده‌اند. عده‌ای دیگر هم با خفگی یا ضربات چاقو از دنیا رفته‌اند.

قاتلان زنجیره‌ای باهوش چطور آدم می‌کُشند؟

در مورد شیوه به قتل رساندن آدم‌ها، یک مسئله مهم دخیل است؛ هوش. عموما در صورت دستگیری قاتلان زنجیره‌ای، از آن‌ها تست هوش هم گرفته می‌شود. نتیجه این تست‌ها نشان می‌دهد که قاتلان باهوش‌تر از چه شیوه‌هایی برای جنایت خود بهره می‌گیرند. در واقع رابطه‌ای معنادار میان سطح هوش قاتلان و شیوه‌ای که مرتکب قتل شده‌اند، وجود دارد.
در آمریکا بهره هوشی بین ۸۵ تا ۱۰۰ در حقیقت وضعیتی متوسط و معمولی را نشان می‌دهد. عموما قاتلان زنجیره‌ای زیر این استاندارد قرار دارند. اما آن دسته از قاتلان زنجیره‌ای که دست به بمب‌گذاری زده‌اند، متوسط بهره هوشی‌‌شان بالای ۱۴۰ بوده‌ است، یعنی در واقع هوشی فراطبیعی داشته‌اند. عموما هرچه قتل آشفته‌تر و شیوه قتل مستقیم‌تر باشد، نمره قاتل در بهره هوشی هم پایین‌تر خواهد بود.

قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای زن هستند یا مرد؟

نگاهی بر پرونده‌های موجود می‌تواند به ما نشان دهد که قربانیان عموما چه کسانی هستند. اگر بخواهیم به لحاظ جنسیتی قربانیان را بررسی کنیم، تقریبا دو جنس سهم مساوی دارند. البته تمایل قاتلان زنجیره‌ای به میزان خیلی کمی به زنان بیشتر است که البته می‌تواند به دلیل بیشتر بودن جمعیت زنان در آمریکا نسبت به مردان هم باشد.

آدم‌ها در چه سنی بیشتر در معرض خطر قتل‌های زنجیره‌ای هستند؟

قربانیان فقط زن یا مرد نیستند، آن‌ها می‌توانند به گروه‌های نژادی و قومی مختلفی هم تعلق داشته باشند. بررسی‌ها نشان می‌دهد در آمریکا عموم قربانیان را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دهند. درحالی‌که در سال ۲۰۱۶ تنها ۱۳.۳ درصد از جمعیت آمریکا را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دادند، ۲۴ درصد از قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای این افراد بوده‌اند.
گروه‌های مختلف سنی هم جزو دسته‌بندی‌های مهم قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای است. بررسی‌ها نشان می‌دهد قاتلان زنجیره‌ای تمایل بیشتری به قتل افراد جوان دارند. حدود ۱۸ درصد از قربانیان را افراد زیر ۱۸ سال تشکیل می‌دهند، درحالی‌که فقط ۱۰ درصد از قربانیان بالای ۶۰ سال بوده‌اند. در واقع به محض این‌که افراد ۲۹ سالگی را رد می‌کنند و قدم به ۳۰ سالگی می‌گذارند، بخش عمده خطر قاتل زنجیره‌ای از بیخ گوششان می‌گذرد!

خبر خوب: قتل‌های زنجیره‌ای کاهش یافته ‌است

همه این‌ها را گفتیم، اما نگران نباشید. بررسی‌ها نشان می‌دهد تعداد قاتلان زنجیره‌ای نسبت به گذشته در حال کاهش است. نگاهی به پرونده‌ها نشان می‌دهد تعداد کسانی‌که مرتکب دو یا بیش از دو قتل می‌شوند، از دهه ۸۰ میلادی تا کنون کاهش یافته ‌است. یافتن نمونه‌های خیلی قدیمی از قتل‌های زنجیره‌ای کار ساده‌ای نیست، اما از دهه ۵۰ میلادی موارد ثبت قتل‌های زنجیره‌ای بیشتر شده و درنتیجه راحت‌تر می‌توان آن‌ها را پیدا کرد و بر اساس همان اسناد و مدارک موجود می‌توان گفت که تعداد قاتلان زنجیره‌ای از دهه ۹۰ میلادی رو به افول گذاشته ‌است. این می‌تواند خبر خوبی باشد که فعلا آرامش خود را حفظ کنیم و دست‌کم نگران قاتلان زنجیره‌ای نباشیم!

شاید خشونت جذاب باشد

آشنایی با چند فیلم و سریال درباره قاتل‌های زنجیره‌ای
سریال «کیلرها» یا همان «قاتل‌های زنجیره‌ای» همیشه سوژه‌ای جذاب برای فیلم و سریال‌سازی بوده و اتفاقا به دلیل داشتن انگیزه‌ها، ابعاد روانی پیچیده و توانایی‌های هوشی و ذهنی به شخصیت‌هایی جذاب برای تماشاچیان تبدیل شده‌اند. در ادامه با سه فیلم و سه سریال که با چنین محوری ساخته شده‌اند، بیشتر آشنا می‌شویم.
قطعا هیچ قاتلی در فیلم و سریال به اندازه هانیبال لکتر معروف و محبوب نیست. به همین دلیل اولین فیلمی که در این زمینه همیشه به ذهن می‌آید، «سکوت بره‌ها» است. البته نکته جالب درباره این فیلم این است که قاتل زنجیره‌ای اصلی آن خود شخصیت هانیبال نیست، اما داستان قوی، شخصیت‌پردازی جذاب و بازیگری فوق‌العاده آنتونی هاپکینز این فیلم را به یکی از پرکشش‌ترین آثار تاریخ سینما پیرامون قاتل‌های زنجیره‌ای تبدیل می‌کند.
دیوید فینچر به‌تنهایی جایی ویژه برای قاتلان زنجیره‌ای در سینما ایجاد کرده و دو فیلم «هفت» و «زودیاک» طرفداران پروپاقرص خود را دارند. ما هم به صورت کاملا تصادفی «هفت» را از این بین انتخاب کردیم. فیلم «هفت» داستانی کارآگاهی از یک قاتل زنجیره‌ای را به تصویر می‌کشد که بر اساس هفت گناه قربانی‌های خود را انتخاب می‌کند. کوین اسپیسی، کوئنیت پالترو، مورگان فریمن و برد پیت ستاره‌هایی هستند که این فیلم را به یکی از ماندگارترین آثار دهه ۹۰ میلادی تبدیل می‌کنند.
نمی‌توان فیلمی معرفی کرد و سراغ استاد بزرگ، آلفرد هیچکاک، نرفت. همین مسئله باعث می‌شود که به‌راحتی در این زمینه هم سراغ «روانی» او برویم و نورمن بیتسی که قطعا نگاه وحشت‌آورش در انتهای فیلم از ذهن هیچ مخاطبی پاک نمی‌شود. «روانی» به لحاظ تغییر مسیر در روایت به خودیِ خود یک شاهکار سینمایی حساب می‌شود، اما در زمینه بررسی قاتل زنجیره‌ای، در این‌جا با شخصی روبه‌رو هستیم که به دلیل مشکلات حاد روانی وارد این داستان شده است.
بعضی از قاتلان زنجیره‌ای آن‌قدر برجسته هستند که خود را به عنوان سریال تبدیل می‌کنند. از آن‌جایی که در زمینه فیلم قبلا هانیبال را معرفی کردیم، سراغ سریال «هانیبال» نمی‌رویم و این جایگاه برای «دکستر» می‌ماند. دکستر شخصیتی باهوش، وسواسی و البته با ابعاد ذهنی مخوف دارد که با نفوذ در شبکه پلیس نیاز به آدم‌کشی خود را در مسیری نسبتا قابل توجیه، یعنی کشتن قاتل‌های زنجیره‌ای، استفاده می‌کند.
دیوید فینچر در سریال‌ها هم ردپای خود را دارد، البته در این مورد به‌خصوص در قالب تهیه‌کننده. سریال «شکارچی ذهن» یا همان «مایندهانتر» از زاویه‌دید تیم ویژه اف‌بی‌آی به پدیده قتل و به طور کل جنایت زنجیره‌ای می‌پردازد. در این سریال به الگوهای روانی و رفتاری جنایت‌کاران زنجیره‌ای پرشماری نفوذ می‌کنیم و با آن‌ها بیشتر آشنا می‌شویم.
آخرین سریال هم «کشتن ایو» یا همان «کیلینگ ایو» است که برخلاف عمده داستان‌های مربوط به قتل‌های زنجیره‌ای تمرکز بسیار بیشتری روی شخصیت‌های زن دارد. در این سریال در نگاه اول نه با یک قاتل زنجیره‌ای، بلکه با یک آدم‌کش روبه‌رو می‌شویم که طبق ماموریت‌هایی که به او می‌سپارند، قتل‌هایی را در سطوح بالا انجام می‌دهد. با پیشرفت سریال بیشتر متوجه می‌شویم که این آدم‌کش به لحاظ ابعاد روانی بیشتر مشابه قاتل‌های زنجیره‌ای است تا آدم‌کشی حرفه‌ای مانند لئون در فیلم «حرفه‌ای».

چلچراغ ۸۱۳

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟