تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۱/۲۱ - ۱۴:۴۱ | کد خبر : 5663

فقط یه اسم به من بگو!*

یادداشتی درباره بازی پیمان معادی در «متری شیش و نیم»

یادداشتی درباره بازی پیمان معادی در «متری شیش و نیم»

فرنوش ارس‌خانی

پرداختن به پرسوناژهایی با شغل‌های حساس در جامعه، به خاطر برخی از محدودیت‌ها و رعایت خط قرمز‌های موجود در سینمای ایران، لزوما با معضل تک‌بعدی بودن همراه است؛ چرا که مخاطب فقط ویژگی‌های مثبت و منفعل آن‌ها را می‌بیند و بستری برای تاثیرپذیری شکل نمی‌گیرد. معمولا تصویر این نوع پرسوناژها، در فیلم‌ها کلیشه‌ای است و فراتر از یک تیپ نمی‌توانند ظاهر شوند؛ نه دچار خطا و تردیدی می‌شوند و نه اساسا دچار موقعیت‌های پرفراز و نشیب و پیچیده.

بی‌تردید، کاراکتر پلیس در اغلب فیلم‌های ایرانی، بدون اندک تاثیری بر مخاطب، طبق الگوبرداری از مدل‌های تکراری سینمای ایران، فقط به‌ صرف اینکه نمایش داده شود، حضور داشته است؛ شاید علاوه بر محدودیت‌ها و خط قرمزهای موجود که در ابتدا به آن اشاره شد، هیچ‌ فیلم‌سازی هم جسارت به خرج نداده تا تابوها را بشکند و از دلِ داستان پلیسی فیلمش، یک  پلیس واقعی و تأثیرگذار و به روز خلق کند. شاید برای همین بود که سعید روستایی در زمان ساخت دومین فیلمش، با مشکلات متعددی مواجه شد و فیلم‌نامه‌اش را چندین‌بار به شکل‌های مختلف نوشت، اما در نهایت توانست محصول جسارت‌آمیزی را تولید کند. او این بار و در فیلم جدیدش درست مقابل این اتفاق ایستاده و  فراتر از خط قرمزهای سینمای ایران قدم برداشته است. روستایی برای خلق و باورپذیری شخصیت اصلی فیلمش، موقعیت‌های یکی از پرسوناژهای بسیار حساسِ جامعه (پلیس) را به چالش کشیده است.

«متری شیش و نیم»، ساخته‌ جدید سعید روستایی، یک حرکت روبه‌جلو در سینمای ایران، به لحاظ شخصیت‌پردازی و توجه به مقوله‌ قهرمان‌محوری به حساب می‌آید. روستایی با انتخاب پیمان معادی برای بازی در نقش سرگرد اداره پلیس (قهرمان داستان)، تیر خلاصی به سمت مخاطب پرتاب کرده تا یک‌ لحظه هم فرصت این را پیدا نکند که در حین تماشا و حتی پس از پایان فیلم، به بازیگر دیگری غیر از او فکر کند.

پیمان معادی در «متری شیش و نیم» تمام ویژگی‌های لازم را برای تبدیل ‌شدن به یکی از قهرمان‌های محبوب سینمای ایران -البته از جنس خاکستری- دارد. اگرچه در نگاه اول و نیمه نخست فیلم، میان مرتضی «ابد و یک روز» و صمدِ «متری شیش و نیم» به لحاظ مشخصات رفتاری، شباهت‌هایی احساس می‌شود، اما این تصور در نیمه دوم فیلم، خودبه‌خود از ذهن مخاطب پاک می‌شود.

کاراکتر سرگردِ پلیس در فیلم‌نامه، نقطه شروع و پایان دارد و شاید برای اولین‌بار است که بعد از مدت‌ها در سینمای ایران، یک شخصیت منسجم و طبق استانداردها و اصول فیلم‌نامه‌نویسی طراحی ‌شده که با پایان‌ سردرگم و به اصطلاح «باز» مواجه نمی‌شود و رها و سرگردان نیست.

پلیسِ «متری شیش و نیم» قدم‌به‌قدم برای رسیدن به هدف و کشف حقیقت پیش می‌رود؛ از کارتن‌خواب‌ها و مصرف‌کنندگان به خرده‌فروش‌ها می‌رسد و سپس عمده‌فروش‌ها. البته برای رسیدن به هدف، اصول خاص خود را دارد و همین اتفاق موجب جلوه متفاوت این شخصیت در فیلم می‌شود. این اصول خاص، به شکلی بی‌رویه در موقعیت‌ها و سکانس‌های سرگرد پلیس به کار گرفته نمی‌شوند و اغلب ویژگی‌های رفتاری این شخصیت، مثل رفتارهای جسارت‌آمیز همراه با خشونت و خط و نشان کشیدن‌ها برای متهمین و لحن تحقیرآمیز و کنایه‌آمیز در برخورد با مظنونین و مجرمین، که اوج آن‌ها را در سکانس‌های بازجویی می‌بینیم، به اندازه و به موقع استفاده می‌شوند.

اگرچه زبانِ بدن و جنس صدای نرم و مهربانانه شخصیتِ  سرگرد پلیس در تضاد با همدیگر هستند، اما به نظر می‌رسد همین تفاوت، یکی از ارکان اولیه برای تاثیرگذاریِ نقش از نگاه فیلم‌ساز بوده است. مثلا تصور کنید اگر  پیمان معادی برای بازی در این نقش، هم لحن بسیار خشن و تندی داشت و هم ‌زبانِ بدن و رفتار فیزیکی‌اش قلدرمابانه و آکنده از خشونت بود، به یکی از منفورترین بازیگران سینمای ایران تبدیل می‌شد و مخاطب به دلیل اغراق‌آمیز بودن شیوه اجرای بازیگر، هیچ ارتباطی نمی‌توانست با شاکله نقش پیدا کند.

بازی در نقش سرگرد صمد مجیدی، نقطه‌ اوج کارنامه‌ بازیگری پیمان معادی است و قطعا «متری شیش و نیم» یکی از سخت‌ترین تجربه‌های بازیگری پیمان معادی به‌ حساب می‌آید. معادی برای نزدیک شدن به نقشش در این فیلم، ماه‌ها تمرینات فیزیکی انجام داده است.

کاراکتری که او در «متری شیش و نیم» بازی کرده به خاطر رفتارها و کنش‌های واقعی -که برای اولین‌بار در سینمای ایران شاهد چنین نقشی هستیم-، قابلیت تبدیل‌ شدن به یکی از شخصیت‌های محبوب و ماندگار سینمای ایران را دارد و قطعا اگر در زمان جشنواره فیلم فجر و اکران عمومی به این نقش توجه شود، تا سال‌های سال نقش سرگرد «متری شیش و نیم» و بازی پیمان معادی بر سر زبان‌ها خواهد بود. سرگرد صمد مجیدی شخصیتی نیست که پس از پایان فیلم به راحتی آن را فراموش کنید، چون میزان ارتباط مخاطب با او خصوصا پس از سکانس پایانی که به نوعی دچار احساس عذاب وجدان می‌شود، بیشتر خواهد شد و مخاطب را به تفکر فرو خواهد برد.

*برگرفته از تکیه کلام معروف کاراکتر سرگرد پلیس در فیلم «متری شیش و نیم» است

برچسب ها:
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟