تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۹/۱۰ - ۰۸:۵۲ | کد خبر : 1482

مشت مافیای جدید پوچ است!

نگاهی به بازی مافیا ۳ نیما امامی نمی‌دانم نظر شما نسبت به دهه‌های ۳۰ تا ۷۰ میلادی چیست، اما من آرزو دارم در آن زمان می‌زیستم و می‌توانستم به چشم زیباترین دوره‌های تاریخ را ببینم؛ البته این نظر من است و شاید شما تا نهایت وجودتان از این زمان متنفر باشید. ۱۴ سال پیش بازی‌ای […]

نگاهی به بازی مافیا ۳

نیما امامی

نمی‌دانم نظر شما نسبت به دهه‌های ۳۰ تا ۷۰ میلادی چیست، اما من آرزو دارم در آن زمان می‌زیستم و می‌توانستم به چشم زیباترین دوره‌های تاریخ را ببینم؛ البته این نظر من است و شاید شما تا نهایت وجودتان از این زمان متنفر باشید. ۱۴ سال پیش بازی‌ای عرضه شد که در این دوران و در شهری خیالی در آمریکا روایت می‌شد؛ سری بازی «مافیا» متولد شد تا من بتوانم در آن زمان و دوره زندگی کنم. سال‌ها از عرضه اولین شماره بازی گذشت و سرانجام چند هفته‌ گذشته سومین مافیا پا به عرصه وجود گذاشت تا ما را غرق فضای زیبای آن دوره کند. چیز عجیبی در مورد «مافیا ۳» وجود دارد؛ شهر بازی، نیو اورلئان، و موسیقی‌های خاص دهه ۶۰ با روایتی ناب ترکیب شده تا حسی را به ارمغان بیاورد که آن را در کمتر بازی‌ای می‌توان یافت.
اوایل بازی صحنه‌هایی می‌بینید که بهتان تلقین می‌کند با یک اثر خوب و شاخص طرف هستید و این فکر مستتان می‌کند، اما متاسفانه این حس به بقیه زمان بازی گسترش نمی‌یابد و در نطفه خفه می‌شود. با این‌که داستان «مافیا ۳» شامل موارد جذاب و به‌یادماندنی‌ای می‌شود، اما ماموریت‌های تکراری و گیم‌پلی از تاریخ گذشته بازی، که هیچ ‌چیز خاصی نسبت به یکی دو جین عنوان موجود در این سبک -تیراندازی سوم شخص در محیطی جهان‌باز- اضافه نمی‌کند، حس فوق‌العاده ابتدایی را زیر پای خود له می‌کند. به این مورد اشکالات بی‌شمار بازی را هم اضافه کنید تا متوجه شوید این عنوان چگونه قرار است شما را ناامید کند.
شخصیت اصلی داستان، لینکلن کلی نام دارد؛ مردی که از کودکی با مشکلات زیادی چون بی‌سرپرست بودن و حضور در جنگ ویتنام دست‌وپنجه نرم می‌کرده است. حال این فرد را سیاه‌پوستی در نظر بگیرید در شرایط آمریکای آن زمان! به لینکلن توسط باند تبه‌کاری‌ای که در آن فعالیت می‌کرد، خیانت می‌شود و داستان به صورت شکسپیرواری حول انتقام او از این گروه شکل می‌گیرد. داستان بازی با صحنه‌هایی از دوران سیاسی آن زمان روایت می‌شود تا مخاطب بتواند با حسی نزدیک به واقعیت با بازی ارتباط برقرار کند و آن را ادامه دهد. راستش از زمان معرفی بازی نتوانستم ارتباطی میان یک جوان سیاه‌پوست آمریکایی و مافیای ایتالیایی پیدا کنم و به نظرم همین مورد را می‌توان یکی از ضعف‌های بازی و شخصیت‌پردازی آن دانست.
«مافیا ۳» شخصیت‌های فرعی زیادی را به داستان تزریق می‌کند. شما می‌توانید با کمک به این دوستان آن‌ها را در انتقام خود شریک کنید، یا به ‌قدری به آن‌ها بی‌توجهی کنید تا رویشان را ازتان برگردانند و علیه‌ شما فعالیت کنند. متاسفانه ماموریت‌های کمک به این شخصیت‌ها به قدری زیاد و تکراری هستند که شما را در همان ابتدای مسیر خسته می‌کند و شاید به‌اجبار بعضی از آن‌ها را به پایان برسانید تا بلکه متحدانی داشته باشید. اتحاد با هر یک از شخصیت‌های فرعی هم مزیت‌هایی برایتان خواهد داشت، ولی بعضی از این مزیت‌ها به قدری مضحک و ناچیز هستند که شما را از دنبال کردن خط داستانی‌شان پشیمان می‌کند.
«مافیا ۳» برخلاف گذشتگان خود در بخش گیم‌پلی هم می‌لنگد؛ یک تیراندازی سوم شخص که به‌شدت شبیه بازی‌های دیگر است و بخش مخفی‌کاری آن را هم گویی از بازی هیتمن برداشته و درونش گنجانده‌اند. قسمت بد ماجرا این‌جاست که مافیا در اجرای این بخش‌های مهم و در عین حال کپی‌شده هم نتوانسته خوب کار کند و مشکلات زیادی در آن‌ها وجود دارد. تمامی این مشکلات باعث شده «مافیا ۳» عنوانی متوسط و کمبود‌دار باشد، برخلاف شماره‌های قبلی بازی که تجربه‌ای شگفت‌انگیز را به مخاطبان پیشکش می‌کرد. گرافیک بازی نیز چیز زیادی در خود ندارد و شما کم‌کاری در این زمینه را در جای‌جای بازی مشاهده می‌کنید. در زمانی که بازی‌های بزرگ حداقل از لحاظ بصری خوب کار می‌کنند، مشت «مافیا ۳» پوچ است تا زنجیره مشکلاتش را کامل کند.
با وجود این همه مشکل و کمبود مهم‌ترین دلیل بد بودن تجربه بازی این است که بعد از یک شروع خوب به دور تکرار می‌افتد و ماموریت‌های خسته‌کننده‌اش را پشت سر هم مقابل مخاطب می‌گذارد؛ بازی با این‌که جهان‌باز است، اما به جز خط اصلی داستان چیز دیگری برای ارائه ندارد و شما احساس می‌کنید در یک زندان گرفتار شده و راه فراری ندارید. البته این مشکلات به‌خاطر داستان نسبتا خوب بازی قابل چشم‌پوشی است، ولی باگ‌های بازی را به‌هیچ‌وجه نمی‌توان فراموش کرد. از بدی‌های «مافیا ۳» زیاد گفتیم و بی‌انصافی است اگر به خوبی‌های آن اشاره نکنیم. ماشین‌های خوب و سیستم رانندگی جذاب در ترکیب با یک انتخاب موسیقی فوق‌العاده حس محشری را ایجاد کرده که از چشیدنش خسته نمی‌شوید.
تمام جنبه‌های داستانی «مافیا ۳» – از دیالوگ‌های آن گرفته تا داستان ماموریت‌ها- خیلی خوب کار شده‌اند. نحوه روایت هم مانند چسبی قوی این بخش‌ها را در کنار یکدیگر نگه می‌دارد تا بتواند تاثیر مناسبش را روی مخاطب بگذارد. ولی گیم‌پلی بازی که به نحوی ارائه‌دهنده تمام جنبه‌های بازی به شماست، به ‌قدری بد و مشکل‌دار است که بازی را از یک تجربه قابل قبول به ورطه نابودی می‌کشد.
اگر از عناوین قبلی سری خاطره دارید، سراغ «مافیا ۳» نروید، اگر دوست دارید تجربه‌ای جذاب از ستینگ دهه ۶۰ داشته باشید، سراغ «مافیا ۳» نروید، سراغ «مافیا ۳» نروید و بگذارید این بازی در گذشته‌ها بماند و فراموش شود…

شماره ۶۸۶

برچسب ها: ,
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟