تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۱/۰۴ - ۰۷:۲۱ | کد خبر : 2032

مطالعه با تم پادکست و چت

پرونده(وقتی وبگردها کتاب‌گرد میشوند) مروری بر مصارف فرهنگی ۱۸ تا ۳۴ ساله ها نسیم بنایی تنبل هستند، در دنیای دیجیتال زندگی می‌کنند، به والدین خود وابسته هستند، با رسانه‌های سنتی ارتباط برقرار نمی‌کنند، به دنبال سرگرمی و برند هستند و سلیقه‌ای مرموز دارند؛ این‌ها جملاتی است که معمولا در توصیف جوان‌های امروزی گفته می‌شود. ۱۸ […]

پرونده(وقتی وبگردها کتاب‌گرد میشوند)

مروری بر مصارف فرهنگی ۱۸ تا ۳۴ ساله ها

نسیم بنایی

تنبل هستند، در دنیای دیجیتال زندگی می‌کنند، به والدین خود وابسته هستند، با رسانه‌های سنتی ارتباط برقرار نمی‌کنند، به دنبال سرگرمی و برند هستند و سلیقه‌ای مرموز دارند؛ این‌ها جملاتی است که معمولا در توصیف جوان‌های امروزی گفته می‌شود. ۱۸ تا ۳۴ ساله‌هایی که به آن‌ها نسل ایکس و ایگرگ می‌گویند؛ کسانی که به نظر می‌رسد به‌درستی درک نشده‌اند. فرضیاتی در مورد جوانان شکل گرفته که بدون بررسی علمی و دقیق بازنشر شده، ولی گویا این فرضیات آن‌قدر هم دقیق نبوده است. درحالی‌که تصور می‌شود نسل جدید تمایلی به مصرف محصولات فرهنگی ندارد، بررسی‌ها چیز دیگری را نشان می‌دهد. ۶۴ درصد از شنوندگان امروزی رادیو را همین ۱۸ تا ۳۴ ساله‌ها تشکیل می‌دهند. آن‌ها هم کتاب می‌خوانند و اتفاقا اخیرا تمایل زیادی به مصرف کتاب‌های کاغذی پیدا کرده‌اند. حالا نوبت ناشران است که با سلیقه این نسل بیشتر آشنا شوند و محتوایی متناسب با سلیقه آن‌ها تولید کنند.
نسل جدید، متولد دنیای دیجیتال است، یعنی در عصری به دنیا آمده که در آن تکنولوژی بیشترین پیشرفت را داشته است، اما آن‌ها الزاما خود را در این دنیا حبس نکرده‌اند. بر اساس گزارش واشنگتن‌پست، ۷۹ درصد از جوانان ۱۸ تا ۳۴ ساله در آمریکا هم‌چنان به کتاب‌های چاپی علاقه‌مند هستند. ۴۶ درصد از آن‌ها کتاب‌های الکترونیکی را با تبلت خود می‌خوانند و ۳۶ درصد هم از موبایل برای مطالعه کتاب استفاده می‌کنند. به این ترتیب، خواندن در دنیای جوانان تعطیل نشده و حتی تغییر چندانی هم پیدا نکرده است. این‌که جوانان امروزی همیشه آن‌لاین هستند، باعث شده این‌طور برداشت شود که آن‌ها علاقه‌ای به کتاب‌ها و نشریات چاپی ندارند و محصولات فرهنگی را الزاما به صورت دیجیتال مصرف می‌کنند. البته محبوبیت برخی کالاها مثل پادکست‌ها تا حدودی نشان می‌دهد که تمایل به شکل‌های جدید مصرف فرهنگی هم وجود دارد، اما این تمایل تنها مختص جوانان نیست، هرچند در میان آن‌ها بیشتر به چشم می‌خورد.

اقیانوسی که جای موسیقی را می‌گیرد
دنیای قصه به بزرگی اقیانوس است که هر روز محبوبیت بیشتری نسبت به گذشته پیدا می‌کند. این محبوبیت در میان جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله بیشتر است. آن‌ها به‌تازگی یاد گرفته‌اند که وقتی مشغول رانندگی هستند، یا وقتی در خانه کارهای روزانه خود را انجام می‌دهند، به چیزی غیر از موسیقی گوش بدهند: «پادکست». تمام کسانی که علاقه دارند با فرهنگ جلو بروند، ولی صبر کافی برای خواندن اخبار یا تماشای خبرگزاری‌ها را ندارند، به پادکست روی آورده‌اند. در این بین برخی از پادکست‌ها برای جوانان محبوبیت بیشتری دارد. یکی از آن‌ها پادکست سریال (Serial) است که گروهی از روزنامه‌نگاران سرشناس آمریکایی به رهبری سارا کانیگ آن را راه‌اندازی کرده‌اند. کانیگ در این پادکست داستانی واقعی را تعریف می‌کند. این داستان برآمده از ماجراجویی‌های روزنامه‌نگاران است؛ یعنی حاصل روزنامه‌نگاری تحقیقی، پادکست سریال است که ماجرا را در قالب داستان برای مخاطب بازگو می‌کند. کانیگ هر ماجرا را به بخش‌های مختلف تقسیم می‌کند و در قسمت‌های کوتاه و بلند برای مخاطب روایت می‌کند. این پادکست خیلی زود به شهرت دست پیدا کرد و حتی به‌خاطر شیوه‌های خلاقانه بیان ماجراها، جایزه پیبادی را در آوریل ۲۰۱۵ ازآنِ خود کرد. آن‌طور که کانیگ به‌عنوان مغز خلاق این پادکست می‌گوید، سریال درحقیقت در مورد عشق، مرگ، عدالت و حقیقت است. درواقع آن‌ها داستان‌هایی مستند را شبیه به نویسنده‌ای مثل دیکنز برای مخاطبان بازگو می‌کنند و به این ترتیب او را با خود درگیر می‌کنند. این پادکست به چنان شهرتی دست یافته که قرار است به‌زودی پشت‌صحنه‌ای از ماجراهای آن تولید و در تلویزیون پخش شود. نخستین ماجرای این پادکست که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، مربوط به قتل دانشجوی ۱۸ ساله‌ای در سال ۱۹۹۹ در بالتیمور است. تهیه‌کنندگان در فصل بعدی به ماجرای زندگی یک سرباز آمریکایی در مبارزه با طالبان پرداختند. اما سریال تنها پادکست محبوب جوانان نیست. «این زندگی آمریکایی» یکی دیگر از پادکست‌های محبوب است.
«این زندگی آمریکایی» (This American Life) هر هفته فضایی متفاوت به خود می‌گیرد و یک داستان واقعی از مردم آمریکایی را روایت می‌کند. درواقع این پادکست یک «قصه» است. سازندگان این پادکست دریافته‌اند که نسل جدید هر چیزی را که به داستان یا ماجرا گره خورده باشد، می‌بلعند. پس خیلی راحت قصه می‌گویند، اما این قصه هر بار محتوا و حال‌وهوای مشخصی دارد. نکته اصلی در مورد «این زندگی آمریکایی» این است که داستان‌ها در مورد آدم‌های معمولی و واقعی است و به این ترتیب به افراد کمک می‌کند هر بار بخشی از خود واقعی‌شان را در این داستان‌ها کشف کنند، به همین خاطر به آن علاقه نشان می‌دهند. «چیزهایی که باید بدانید» یکی دیگر از پادکست‌های مخصوص جوانان است که برای آن سرودست می‌شکنند. در این پادکست هر بار چیزی با این قالب مطرح می‌شود: «… چطور عمل می‌کند»؛ مثلا «جاذبه چطور عمل می‌کند»، «ورزش چطور عمل می‌کند.» محتوای جذاب و سرگرم‌کننده این پادکست باعث شده جوانان به آن علاقه نشان بدهند.
در کنار چیزهایی که باید بدانید، چیزهایی از تاریخ هم وجود دارد که ممکن است از دست داده‌ باشید و می‌توانید با این پادکست به سراغ آن‌ها بروید. اکثر جوانانی که به تاریخ علاقه دارند، پادکست «چیزهایی از تاریخ کلاسیک که از دست داده‌اید» را گوش می‌دهند. در این پادکست بسیاری از وقایع تاریخی با جزئیات مطرح می‌شود و دلایل وقوع آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. درواقع این پادکست مثل یک کلاس تاریخ جذاب و جوان‌پسند است. چهار موردی که مطرح شد، تنها قطره‌ای در اقیانوس پادکست‌هاست که مورد توجه جوانان قرار گرفته‌ است. اغلب آن‌ها متناسب با سبک زندگی و سلیقه جوانان آمریکایی طراحی و تهیه شده‌اند و هر روز بیش از گذشته جای خود را در دل آن‌ها باز می‌کنند.
واقعیت این است که نسل جدید دیگر مانند گذشته رادیو گوش نمی‌دهد و به شکل دیگری از مصرف رسانه روی آورده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد ۳۵درصد از مصرف‌کنندگان اصلی پادکست‌ها، جوانان ۱۸ تا ۳۴ ساله هستند که به واسطه ارتباط با دنیای مجازی و گوشی‌های مدرن از پادکست‌ها استقبال می‌کنند. هرچه مخاطب جوان‌تر باشد، علاقه بیشتری به پادکست نشان می‌دهد، به‌طوری‌که ۱۲ تا ۱۷ساله‌ها دو برابر جوانان از پادکست‌ها استفاده می‌کنند. برنامه‌های پادکست مثل رژیم مواد غذایی در دستور کار این افراد قرار گرفته، هر روز برنامه مورد نظر خود را دانلود می‌کنند و در موقعیت‌های مختلف گوش می‌دهند. افراد هرچه جوان‌تر باشند، بیشتر به این ابزار وابسته می‌شوند و هم‌چنین علاقه بیشتری به داستان‌های واقعی دارند. به همین سادگی، پادکست‌ها به بخشی از زندگی جوانان امروزی تبدیل شده است.

چت می‌کنند و می‌خوانند
به موبایل‌های خود قلاب شده‌اند؛ دائم در شبکه‌های اجتماعی پرسه می‌زنند، اما بی‌نیاز از مجله‌ها و نشریات نیستند. حدودا ۳۷ درصد از جوانان ۱۸ تا ۳۴ از نشریات دیجیتال استفاده می‌کنند. آن‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی با نشریات محبوب خود ارتباط برقرار می‌کنند. اما نکته جالب این است که اغلب آن‌ها عشق و علاقه‌ای به محتوای نشریات ندارند. آن‌ها درحقیقت به کمک نشریات به یک چیز حقیقی در فضای شبکه‌های اجتماعی دست پیدا می‌کنند. گاهی این چیز حقیقی در قالب تخفیف ظاهر می‌شود و گاهی هم به فرصتی برای برنده شدن در یک مسابقه تبدیل می‌شود. درواقع نیمی از کسانی که در توییتر یک نشریه دیجیتال را دنبال می‌کنند، صرفا به دنبال چنین اهدافی هستند و هدف دیگری را دنبال نمی‌کنند. اکثر جوان‌ها از طریق فیس‌بوک یا توییتر در مسابقات مجله‌ها شرکت می‌کنند و درنتیجه نشریات را هم دانلود می‌کنند. موسسه‌ای آمریکایی مطالعه‌ای انجام داده و نشان داده که ۴۲ درصد از جوانان وقتی سرگرم خواندن یک نشریه الکترونیکی هستند، هم‌زمان با دوست خود نیز چت می‌کنند. آن‌ها از فیس‌بوک و توییتر به‌عنوان سکوی خود برای دسترسی به این نشریات استفاده می‌کنند. هرچند کاربران زیادی سردبیرها و روزنامه‌نگاران را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند، اما رسانه آن‌ها باید نقشی قوی‌تر از این داشته باشد. البته کسانی هستند که ادعا می‌کنند جوانان هنوز مجلات را می‌خوانند و محتوا نیز سقوطی نداشته است؛ نمونه‌اش تحلیل‌گر ‌هافینگتن‌پست که ادعا می‌کند ۶۲درصد از خوانندگان مجلات را جوانان ۱۸ تا ۳۴ساله تشکیل می‌دهند. بر اساس این تحلیل، هنوز در بازفید و ایلایت‌دیلی نشریات آن‌لاینی وجود دارد که مخاطب اصلی آن جوانان هستند.

جنبش کتاب‌های کاغذی
حدودا یک دهه از الکترونیکی شدنِ همه‌ چیز می‌گذرد؛ از کتاب‌ها گرفته تا مجلات، همه‌ چیز شکلی دیجیتال و امروزی به خود گرفته، اما با این وجود هنوز هم جوانان کتاب می‌خوانند. آن‌ها نه‌تنها مصرف‌کننده کتاب‌های الکترونیکی هستند، بلکه به‌تازگی به کتاب‌های کاغذی هم علاقه‌مند شده‌اند. بر اساس گزارش مجله فورچون، اخیرا جنبشی در میان جوانان به راه افتاده که دوباره کتاب‌های کاغذی را خریداری می‌کنند. از نظر آن‌ها کتاب‌های کاغذی با جلدهای مقوایی جذابیت زیادی دارد. نکته دیگری که در این گزارش آمده، این است که آن‌ها مثل سابق تمایلی به خرید آن‌لاین مثلا خرید از آمازون ندارند، بلکه اخیرا میل دارند در قالب گروه‌های مختلف به فروشگاه‌ها سر بزنند و کتاب‌های مورد علاقه خود را بر اساس ظاهر آن خریداری کنند. آن‌ها ۸۲ درصد از بودجه خود را برای خرید کتاب، روی کتاب‌هایی می‌گذارند که بتوانند آن را به صورت فیزیکی داشته باشند و با دیگران نیز شریک شوند. یکی از کتاب‌هایی که در این بین از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است، «جنایت و مکافات» از داستایوسکی است. «آناکارنینا» از لئو تولستوی نیز دیگر رمان محبوب جوان‌های امروزی است. البته همیشه هم کتاب‌های رمان یا داستان‌های طولانی محبوب نیستند. «شازده کوچولو» از آنتوان دوسنت اگزوپری یک نمونه نقض است که نشان می‌دهد این علاقه الزاما به کتاب‌های قطور یا رمان‌ها نیست. اغلب داستان‌های کلاسیک و قدیمی هنوز برای جوانان اهلِ مطالعه جذابیت دارد، «سپیددندان» یکی از مواردی است که این علاقه را ثابت می‌کند. هرچند اغلب این کتاب‌ها داستان و رمان هستند، اما در بین آن‌ها کتاب‌هایی با رویکرد روان‌شناختی نیز پیدا می‌شود که ظاهرا از محبوبیت بسیار زیادی در میان جوانان برخوردار است. آن‌چه اهمیت دارد، این است که خواندن و مطالعه هنوز به‌عنوان بخشی از سبک زندگی جوانان امروزی رواج دارد. آن‌ها کتاب می‌خوانند، خبرها را دنبال می‌کنند و هنوز نسبت به نشریات علاقه دارند، اما نحوه مصرفشان تغییر کرده، چراکه متولد عصر دیجیتال هستند.

شماره ۶۹۴

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟