تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۲/۲۶ - ۰۶:۲۷ | کد خبر : 2940

نوشتن با دوربین

فیلم‌هایی در خدمت سیاستمدارها مریم عربی این روزها تماشای سریال‌های تلویزیونی پربیننده‌ای مثل «خانه پوشالی» یا «جناح چپ» میل وافر عاشقان عالم سیاست را به دانستن پشت پرده داستان‌های سیاسی ارضا می‌کند؛ فضاهایی پر از توطئه و نیرنگ و رمز و راز که هرچند ممکن است بیش از حد دراماتیک و خیال‌انگیز به نظر برسد، […]

فیلم‌هایی در خدمت سیاستمدارها
مریم عربی

این روزها تماشای سریال‌های تلویزیونی پربیننده‌ای مثل «خانه پوشالی» یا «جناح چپ» میل وافر عاشقان عالم سیاست را به دانستن پشت پرده داستان‌های سیاسی ارضا می‌کند؛ فضاهایی پر از توطئه و نیرنگ و رمز و راز که هرچند ممکن است بیش از حد دراماتیک و خیال‌انگیز به نظر برسد، اما چندان از واقعیت دور نیست. بااین‌حال، برای این‌که کمی عمیق‌تر وارد عالم سیاست شویم، بد نیست نگاهی به بهترین مستندهای سیاسی و تبلیغاتی سیاستمداران بزرگ دنیا بیندازیم؛ مستندهایی که برخلاف ورژن‌های داخلی ماه‌ها و حتی سال‌ها برای ساخت آن‌ها زمان صرف می‌شود و هدف آن‌ها نه بالا بردن رأی کاندیدا در کوتاه‌مدت، بلکه ترسیم چهره‌ای کاریزماتیک و توانمند از او به مرور زمان است. در این مستندها نه خبری از تعریف و تمجیدهای مرسوم فیلم‌های تبلیغاتی ایرانی است و نه نامزدهایی که به تصنعی‌ترین شکل ممکن رو به دوربین به مخاطب وعده و وعید می‌دهند، یا بازیگر نقش اصلی دم‌دستی‌ترین و متظاهرانه‌ترین سناریوهای تبلیغاتی موجود می‌شوند. مستندسازان تبلیغاتی آن سر دنیا حالا فهمیده‌اند که تبلیغ حتی برای انتخابات ریاست جمهوری هرچه زیرپوستی‌تر و ناملموس‌تر باشد، اثرگذارتر است. در ادامه به مستندهایی اشاره شده که به باور اغلب کارشناسان رسانه‌ای، بهترین و موثرترین مستندهای سیاسی در سال‌های اخیر هستند.

«پرایمری»؛ هنرنمایی تبلیغاتی
به سبک سینما وریته
مستند «پرایمری» یک مستند بسیار تاثیرگذار در سبک سینما وریته است. این مستند جان اف. کندی و هوبرت ‌هامفری را در جریان راه‌اندازی کمپین انتخاباتی برای پیروزی در پرایمری یا انتخابات مقدماتی نامزدهای حزب دموکرات در ویسکانسین و در سال ۱۹۶۰ دنبال می‌کند. این فیلم از تکنیک‌ها و تجهیزات مدرن فیلم‌برداری سیار استفاده می‌کند و شکل متفاوتی از تعقیب سوژه‌ها را به نمایش درمی‌آورد. در این فیلم هیچ مصاحبه‌ای با کاندیداها یا با عموم مردم درباره کاندیداها وجود ندارد و وقایع در ظاهر به شکلی مستند، با کمترین دخل و تصرف فیلم‌ساز ارائه می‌شود. دوربین فیلم‌برداری در هوا به پرواز درمی‌آید و و پنج روز منتهی به انتخابات مقدماتی را به تصویر می‌کشد. نتیجه کار، آشنایی نزدیک‌تری با دو کاندیدا در جریان کمپین‌های انتخاباتی‌شان است. هم‌چنین در این فیلم واکنش‌های احساسی رأی‌دهندگان در جریان رأی‌گیری به شکلی تاثیرگذار ترسیم شده است. به گفته سازندگان «پرایمری» به هر دو کاندیدا تاکید شده که فراموش کنند دوربین آن‌ها را تعقیب می‌کند و فقط کار خودشان را دنبال کنند. این فیلم درواقع قرار بوده تبلیغی برای حزب دموکرات باشد.

بیل کلینتون در «اتاق جنگ»
مستند «اتاق جنگ» پشت صحنه کمپین انتخاباتی بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲ را نشان می‌دهد. خود کاندیدا در اغلب صحنه‌های فیلم غایب است؛ به جای آن بر استراتژیست‌هایی تمرکز شده که مغز متفکر ستاد انتخاباتی کلینتون هستند و کمپین تبلیغاتی او را برنامه‌ریزی می‌کنند. این مستند آن‌قدر درگیر فعالیت‌های سنگین و پراسترس اعضای اصلی ستاد انتخاباتی کلینتون شده که نتیجه آن خیره‌کننده از کار درآمده است. با دیدن این مستند دستگیرمان می‌شود که یک کمپین چطور طراحی می‌شود و قرار است چه تاثیری روی مخاطب بگذارد. دو کاراکتر اصلی «اتاق جنگ» جیمز کارویل و جورج استفانوپولوس هستند. کارویل جزو مشهورترین منتقدان سیاسی و از چهره‌های برجسته رسانه‌ای آمریکاست که استراتژیست ارشد کمپین موفق ریاست جمهوری بیل کلینتون بود.
در طول ۲۰ سال از ۲۴ سال منتهی به انتخابات سال ۱۹۹۲ در آمریکا، حزب جمهوری‌خواه قدرت را در دست داشت. بیل کلینتون در حالی برای انتخابات این سال به میدان آمده بود که رقبا او را به روابط نامشروع و تخلفات مالی متهم می‌کردند. کارویل و استفانوپولوس به‌عنوان شخصیت‌هایی کاملا متضاد باید با این شرایط پیچیده مقابله می‌کردند و کلینتون را به کاخ سفید می‌رساندند. فیلم این دو شخصیت را از انتخابات مقدماتی در نیوهمپشایر تا روز انتخابات اصلی دنبال می‌کند؛ روزی که آن‌ها موفق شدند رئیس‌جمهور بوش را با جمله «احمق جان داریم درباره اقتصاد حرف می‌زنیم!» شکست دهند. «اتاق جنگ» صحنه به صحنه این نبرد نفس‌گیر را به شکلی تماشایی ترسیم کرده و نشان می‌دهد چطور می‌توان با ترفندهای سیاسی، آتش را خاموش کرد و هیزم به آتش دشمن ریخت.

برند ما بحران است
یک مستند سیاسی مشهور دیگر هم از جیمز کارویل، استراتژیست سرشناس آمریکایی، ساخته شده که طرفداران زیادی در بین علاقه‌مندان مستندهای سیاسی دارد. «برند ما بحران است» مستند جذابی است که کارویل را در حال هدایت کمپین تبلیغاتی یک کاندیدای ریاست جمهوری در بولیوی نشان می‌دهد. مستند ریچل بولتون انتخابات ریاست جمهوری بولیوی در سال ۲۰۰۲ را زیر ذره‌بین گرفته است. شرکت خدمات مشاوره استن گرین‌برگ، جیمز کارویل و باب شروم به بولیوی آمده تا کمک کند گونزالو سانچز دلوزادا مشهور به «گونی» با استفاده از تکنیک‌های کمپین‌سازی سیاسی آمریکایی به قدرت برسد. مشکل این‌جاست که سانچز دلوزادا به‌خاطر ثروتمند بودن و متمایز بودن از قشر محروم بولیوی، مورد نفرت بخش اعظم مردم این کشور قرار دارد. گروه مشاوران بعد از بررسی‌های دقیق تصمیم گرفت روی پیامی تمرکز کند که تاکید دارد بولیوی در بحران است و سانچز دلوزادا تنها کسی است که می‌تواند مردم این کشور را از این بحران بیرون بکشد. بااین‌حال تاریخ نشان داد حقیقت این است که سانچز از پس نگه داشتن یک فنجان قهوه هم برنمی‌آید، چه برسد به اداره یک کشور.
این مستند نشان می‌دهد که چطور سیاسی‌کاری آمریکایی یک آدم نادرست را در یک جایگاه نامناسب قرار داد و به قدرت نشاند. داستان این مرد آن‌قدر جذاب است که بعدها دست‌مایه یک فیلمنامه داستانی به تهیه‌کنندگی جورج کلونی هم قرار گرفت.

سفر با جورج
الکساندرا پلوسی و آرون لوبارسکی از اعضای تیم رسانه‌ای جورج دبلیو بوش که در همه سفرها با او همراه بودند، در سال ۲۰۰۰ و در جریان کمپین انتخاباتی بوش مستندی را به نام «سفر با جورج» برای تبلیغ این کاندیدا ساختند. در این مستند از بوش چهره یک آدم خوش‌مشرب و باشخصیت و جذاب ترسیم می‌شود که همه دوست دارند در دورهمی‌ها و مهمانی‌ها و سفرها با او معاشرت کنند. در این مستند بر توانایی‌های بوش در اداره امور سیاسی هیچ تاکیدی نشده و فقط تلاش شده شخصیتی خاص و کاریزماتیک از او ترسیم شود.
این مستند در حالی ساخته شده که در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۰، رسانه‌ها به شکل مشهودی با ال گور نامهربان بودند. رسانه‌های آمریکایی نسبت به ال گور مثل گروهی از بچه‌دبیرستانی‌های قلدر رفتار کردند که می‌خواهند یک کودک تازه‌وارد را مورد تمسخر قرار دهند و هر کلمه‌ای را که از دهان او خارج می‌شود، مسخره می‌کنند. هر رفتار و هر حرف ال گور به شکلی اغراق‌آمیز در رسانه‌ها منعکس می‌شد تا از ال گور چهره یک احمق و نادان را ترسیم کند.

هم‌پای مردم؛ انتخاب باراک اوباما
دو فیلم‌ساز آمریکایی، امی رایس و آلیشیا سامز، در مستند تبلیغاتی‌شان باراک اوباما را از شب انتخابات سال ۲۰۰۶ تا شب انتخابات ۲۰۰۸ دنبال می‌کنند. این فیلم که به تهیه‌کنندگی ادوارد نورتون مشهور ساخته شده، بیننده را با زیر و بم اولین کمپین انتخاباتی اوباما آشنا می‌کند. رایس و سامز درواقع از مدت‌ها قبل از ساخت فیلم، اوباما را زیر نظر داشتند و برای ایده‌پردازی و تولید مستندشان برنامه‌ریزی می‌کردند؛ تا این‌که بالاخره اعتماد اوباما و تیمش را در سال ۲۰۰۶ جلب کردند و ۷۰۰ ساعت از او فیلم گرفتند. یکی از شخصیت‌های اصلی این مستند رونی چو از اعضای جوان ستاد انتخاباتی اوباماست. انتخاب این شخصیت یک حرکت هوشمندانه از سمت دو فیلم‌ساز بوده، چراکه چو بسیاری از مضامین مورد نظر فیلم‌سازان و هم‌چنین کمپین تبلیغاتی اوباما را نمایندگی می‌کند؛ امید، جوانی، تغییر، چندفرهنگی‌گرایی و خوش‌بینی بدون حد و مرز.

نزدیک‌تر با «میت»
مستند خوش‌ساخت شبکه نت‌فلیکس به نام «میت» برای میت رامنی کاری کرد که استراتژیست‌ها و اعضای ستاد انتخاباتی‌اش از پس انجام آن برنیامدند؛ این‌که چهره‌ای انسانی از نامزد حزب جمهوری‌خواه ترسیم کند. میت رامنی که در کمپین سال ۲۰۱۲ مثل یک ربات و با رفتاری تصنعی و عجیب و غریب ظاهر شده بود، در فیلم گرگ وایتلی موفق می‌شود تا حدی نظر مخاطب را به خود جلب کند. فیلم از سال ۲۰۰۶ و در جمع خانواده خشک و عصاقورت‌داده رامنی شروع می‌شود؛ یعنی زمانی که میت برای اولین بار تصمیم گرفت برای ریاست جمهوری کاندیدا شود. در انتها هم با سخنرانی آخر او در سال ۲۰۱۲ به پایان می‌رسد. مستند «میت» هرچند بسیار صمیمی و خودمانی است و داستان زندگی این سیاستمدار آمریکایی را از نزدیک روایت می‌کند، اما مثل بسیاری از مستندهای تبلیغاتی فاقد هر نوع نگاه انتقادی است.

ضدتبلیغ به سبک «قلب‌ها و اذهان»
مستند مشهور «قلب‌ها و اذهان» در حالی فیلم‌برداری و اکران شد که جنگ ویتنام در جریان بود. «قلب‌ها و اذهان» که جایزه اسکار هم گرفته، تضاد فاحشی را به نمایش درمی‌آورد که میان انگیزه لفظی سیاستمداران آمریکایی از جنگ‌افروزی در ویتنام و حقایق رخ‌داده در این کشور وجود دارد. پیتر دیویس کارگردان در یکی از به‌یادماندنی‌ترین و تاثربرانگیزترین صحنه‌های فیلم چند نمای خیره‌کننده را به هم کات می‌زند: صحنه‌ای که یکی از ژنرال‌های مشهور آمریکایی به نام ژنرال ویلیام وست‌مورلند ادعا می‌کند آسیایی‌ها به اندازه غربی‌ها برای زندگی ارزش قائل نیستند، به تصاویر منقلب‌کننده‌ای از مراسم ترحیم یک سرباز ویتنامی کات می‌خورد. این فیلم یک فیلم ضدتبلیغاتی است علیه لیندون جانسون سی‌وششمین رئیس‌جمهور آمریکا که معاون جان اف. کندی بود و بعد از قتل او به ریاست جمهوری رسید. عنوان فیلم هم به شکلی طعنه‌آمیز به یکی از مشهورترین اظهار نظر‌های جانسون اشاره دارد که گفته بود: «کلید پیروزی بر ویتنامی‌ها این است که «قلب‌ها و اذهان» آن‌ها را تسخیر کنیم.»

مه‌آلودگی جنگ
مستند ارول موریس درباره رابرت مک‌نامارا وزیر دفاع مشهور جان اف. کندی و لیندون جانسون از دیگر مستندهای خوش‌ساختی است که به سیاست خارجی آمریکا در ویتنام نگاهی انداخته است. در این مستند به نام «مه‌آلودگی جنگ» موریس حدود ۲۰ ساعت با مک‌نامارا مصاحبه می‌کند؛ گفت‌وگویی جذاب و بی‌پرده که چهره متفاوتی را از وزیر دفاع آمریکا ترسیم می‌کند؛ یکی از جنجالی‌ترین و فریب‌کارترین چهره‌های قرن بیستم که میراث ماندگاری را از خود در زمینه سیاست خارجی برجا گذاشت.

روزولت‌ها: تاریخ محرمانه
مستند «روزولت‌ها» یک مستند ۱۴ ساعته هفت‌ قسمتی است که زندگی سه نفر از مشهورترین چهره‌های خاندان روزولت را به نمایش درمی‌آورد؛ تئودور، فرانکلین و النور. این مستند حال‌وهوای سیاست آمریکا را در بیش از یک قرن روایت می‌کند. فیلم کن برنز فقط درباره خانواده روزولت‌ها نیست، بلکه به‌خوبی نشان می‌دهد که چطور ایالات متحده زیر سایه رهبری این خانواده به‌تدریج شکل عوض کرد.

شماره ۷۰۵

 

برچسب ها:
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظرات شما

  1. […] به نظر برسد، اما چندان از واقعیت دور نیست. هفته نامه چلچراغ – مریم عربی: این روزها تماشای سریال‌های تلویزیونی […]

  2. […] هفته نامه چلچراغ – مریم عربی: این روزها تماشای سریال‌های تلویزیونی پربیننده‌ای مثل «خانه پوشالی» یا «جناح چپ» میل وافر عاشقان عالم سیاست را به دانستن پشت پرده داستان‌های سیاسی ارضا می‌کند؛ فضاهایی پر از توطئه و نیرنگ و رمز و راز که هرچند ممکن است بیش از حد دراماتیک و خیال‌انگیز به نظر برسد، اما چندان از واقعیت دور نیست. […]

  3. […] هفته نامه چلچراغ – مریم عربی: این روزها تماشای سریال‌های تلویزیونی پربیننده‌ای مثل «خانه پوشالی» یا «جناح چپ» میل وافر عاشقان عالم سیاست را به دانستن پشت پرده داستان‌های سیاسی ارضا می‌کند؛ فضاهایی پر از توطئه و نیرنگ و رمز و راز که هرچند ممکن است بیش از حد دراماتیک و خیال‌انگیز به نظر برسد، اما چندان از واقعیت دور نیست. […]

  4. […] – توسط admin هفته نامه چلچراغ – مریم عربی: این روزها تماشای سریال‌های تلویزیونی […]

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟