تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۶/۲۲ - ۰۴:۴۱ | کد خبر : 3779

وفاداران

نگاهی به هشت بازیکنی که رنگ عوض نکردند احمد تقی‌زاده همه ساله در چنین روزهایی در بازار نقل و انتقالات در لیگ برتر و لیگ دسته اول اخبار و شایعات زیادی پیرامون جدایی یا پیوستن بازیکنان و مربیان به تیم‌های مختلف منتشر می‌شود. خیلی از بازیکنان برای تیم‌های خواهان خود کلاس می‌گذارند، بعضی‌ها هم جواب […]

نگاهی به هشت بازیکنی که رنگ عوض نکردند
احمد تقی‌زاده

همه ساله در چنین روزهایی در بازار نقل و انتقالات در لیگ برتر و لیگ دسته اول اخبار و شایعات زیادی پیرامون جدایی یا پیوستن بازیکنان و مربیان به تیم‌های مختلف منتشر می‌شود. خیلی از بازیکنان برای تیم‌های خواهان خود کلاس می‌گذارند، بعضی‌ها هم جواب قاطع و روشنی نمی‌دهند و به امید دریافت پیشنهادهای بهتر، از پاسخ‌گویی و مصاحبه کردن طفره می‌روند. خلاصه این‌که هواداران تیم‌های پرطرفدار و محبوب همه ساله در این ایام یا نگران عدم جدایی ستاره تیمشان هستند، یا چشم انتظار فلان بازیکنی که به اصطلاح بمب نقل و انتقالات خواهد بود. اما بازیکن ستاره‌ای که مشتریان زیادی را به دنبال خود می‌بیند، به فکر چشم انتظاری هوادار یا نگرانی طرفدار نیست؛ بلکه به فکر این است که چه کار کند تا صفرهای قراردادش بیشتر و بیشتر شود! مدام برای هوادار، مدیرعامل، مربی و تیم‌های مختلف ناز می‌کند و آن‌ها را در برزخ دلواپسی‌شان منتظر می‌گذارد تا سر فرصت جواب آخر را بدهد. قبل از انتخاب تیم، اگر در مواقعی صلاح ببیند تا مطلبی را رسانه‌ای کند، خودش که نه، بلکه از طریق مدیر برنامه‌ها یا همان ایجنت‌شان، مراتب را به اطلاع می‌رسانند. بعضی بازیکنان آن‌قدر تیم عوض می‌کنند که حساب آن از دست خودشان هم خارج می‌شود؛ از این تیم به آن تیم، از این باشگاه به آن باشگاه. هنوز عرق پیراهن یک تیم خشک نشده، آن را از تن بیرون می‌کنند و پیراهن تیم دیگری را به تن می‌کنند. به جای گل‌زنی و ثبت آمارهای فنی، از نظر تغییر تیم رکورددار می‌شوند. نمونه عینی آن، آندرانیک تیموریان، کاپیتان سابق تیم ملی، است که چند هفته پیش با پیوستن به گسترش فولاد، رکورد عجیبی را به نام خود ثبت کرد. آندو در هفت نیم فصل اخیر در هفت تیم مختلف بازی کرده؛ یعنی هر نیم فصل را در یک تیم بوده و حضور در یک تیم حتی به یک سال هم نمی‌رسد. دوستی می‌گفت در زمان بچگی که در کوچه‌مان فوتبال بازی می‌کردیم، بیشتر از بعضی بازیکنان امروزی در تیم محله‌مان حضور داشتیم.

وفادران

 وقتی ساختار نداریم
درست است که به‌خاطر نداشتن سیستم و ساختار مناسب باشگاه‌داری در ایران، اکثر بازیکنان و مربیان از باشگاه‌های خود طلبکارند، اما بازیکنان به‌اصطلاح ستاره امروزی برای هر معضلی در این فوتبال، راه‌کار خاص خودش را پیدا می‌کنند، و جدیدترین راه‌کار بازیکنان برای رسیدن به مطالباتشان، ارسال نامه و شکایت به کنفدراسیون فوتبال آسیاست. تقاضانامه‌ای که در آن قید شود لطفا به دلیل عدم پرداخت پول‌های من، این باشگاه را محروم کنید، مجوزشان را بگیرید و اگر می‌شود، از آن‌ها امتیاز هم کم کنید. از این طرف هم به گوش مسئولان می‌رسانند که جلوی نقل و انتقالات شما را خواهم گرفت و با حکم AFC نمی‌گذارم بازیکن جذب کنید. این‌ها همه حکایات فوتبال حرفه‌ای است که هنوز دو دهه از عمر آن نمی‌گذرد؛ یعنی همیشه وضع به همین منوال بوده و فوتبال ما همین‌طور درگیر این مسائل بوده؟ آن‌ها که فوتبال دهه ۶۰ و حتی ۷۰ را به خاطر دارند، اصلا چنین چیزهایی را ندیده بودند، اما تا دلتان بخواهد، از فوتبال لذت دیده بودند و شادی وصف‌ناپذیر.

چرا باوفا شدند؟
با وجود این همه جابه‌جایی بازیکنان و مربیان در تیم‌های مختلف، اما در تاریخ فوتبال ایران برخی بازیکنانی هم بودند که هیچ‌گاه به فکر جدایی از تیم محبوب خود نیفتادند و اگر هم اقدام به چنین کاری می‌کردند، از روی اجبار، نه با میل باطنی، تیمشان را تغییر می‌دادند، یا این‌که باشگاه با آن‌ها قطع همکاری می‌کرد. هیچ‌گاه هواداران از بابت آن‌ها نگرانی به دل راه نمی‌دادند و از حضور بازیکن متعصب و وفادار تیمشان کاملا مطمئن بودند. آن‌هایی که چشمشان را به روی رقم‌های نجومی بستند و دل به هواداران سپردند و تمام دوران بازی خود را با یک رنگ پیراهن در مستطیل سبز حاضر شدند. در ادامه با ۱۰ بازیکن فوتبال ایران آشنا می‌شویم که همواره نسبت به تیم محبوبشان وفادار مانده و دست رد به پیشنهاد وسوسه‌انگیز سایر تیم‌ها زدند. این دسته از بازیکنان انگار فقط یک تیم را می‌شناختند؛ یعنی تیم دیگری برای آن‌ها وجود نداشت که بخواهند حتی برای رفتن به آن‌جا فکر کنند. شاید مثل با لباس سفید عروسی آمدن و با کفن سفید رفتن، به نوعی در مورد آن‌ها صدق می‌کرد. همه آن‌ها را با یک رنگ پیراهن می‌شناختند؛ آبی یا قرمز. همیشه همان لباسشان بود، لباس عزا بود، لباس شادی هم بود. پیراهن تمرین بود، پیراهن بازی هم بود. اما هرچه بود، همان یک پیراهن بود و همان یک رنگ؛ پیراهن و رنگی که برایشان حرمت داشت و قداست، و بی‌خود نبود که آن را به هر بهایی عوض نمی‌کردند و همیشه همان را بر تن خود داشتند.

لیست وفاداران
بعضی‌ها با همان یک پیراهن بزرگ و بزرگ‌تر شدند؛ بعضی‌ها هم باعث شدند که پیراهن باشگاه عظمت بیشتری به خود بگیرد و باشگاه هویت پیدا کند. هویت آن‌ها و باشگاه به هم گره خورده بود و این‌چنین بود که جدایی از تیم محبوب و دل کندن از هواداران واقعی‌شان را نوعی ناجوانمردی و دور از مروت می‌دانستند. این‌چنین بود که هوادار فقط یک رنگ پیراهن به چشم می‌دید، اما رنگ واقعی جامه این بازیکنان، رنگ دل بود و دل‌دادگی. و این‌گونه بود که حکایت فوتبال در روزهای جنگ، حکایتی بس زیبا و لذت‌بخش و تماشایی بود که با وجود انبوهی از مشکلات، مردم و هواداران به عشق پیراهن تیم مورد علاقه و بازیکن محبوبشان به ورزشگاه می‌رفتند و در یک بازی معمولی هم استادیوم آزادی در آستانه لبریز شدن قرار می‌گرفت. این عده بازیکنان گرچه خیلی زیاد نیستند، اما کم هم نبودند؛ خالی از لطف نیست که با برخی از آن‌ها بیشتر آشنا شویم، و با آن‌ها که آشنا هستیم، کمی خاطره‌بازی کنیم.
نادر دست‌نشان از معدود بازیکنان فوتبال ایران است که همه دوران فوتبال خود را در یک باشگاه سپری کرد. دست‌نشان از سال ۱۳۵۹ به عضویت نساجی درآمد و تا سال ۱۳۷۲ که فوتبال را کنار گذاشت، فقط در تیم محبوب نساجی توپ زد. او که ۱۳ سال برای نساجی بازی کرد، صاحب رکورد گل‌زنی در هشت بازی متوالی در رقابت‌های لیگ آزادگان است و موفق شد در هشت دیدار متوالی ۹ بار گل‌زنی کند. این رکورد هم‌چنان در اختیار دست‌نشان است
محمود خوردبین که سال‌هاست او را به‌عنوان سرپرست تیم پرسپولیس می‌شناسیم، از دیگر بازیکنانی است که همه دوران فوتبال خود را در تیم سرخ‌پوش پایتخت بازی کرد. خوردبین از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۹ یعنی به مدت ۱۶ سال فقط در تیم محبوبش بازی کرد و هیچ‌گاه پرسپولیس را ترک نکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خوردبین سال‌های زیادی را در کنار سرخ‌پوشان بود؛ علی پروین او را شناسنامه پرسپولیس توصیف کرده بود.
غلامحسین پیروانی مثل نادر دست‌نشان در سال ۱۳۷۲ از فوتبال خداحافظی کرد، اما تفاوت این دو در این بود که شاغلام فوتبال شیراز ۱۱ سال زودتر از دست‌نشان فوتبال خود را از تیم برق شیراز آغاز کرد. پیروانی در حدود ۲۴ سال برای برق شیراز بازی کرد و البته در مقاطعی هم به‌عنوان بازیکن – مربی در این تیم مشغول به کار بود. شاغلام که تا ۳۹ سالگی برای برق شیراز توپ می‌زد، در همان تیمی که فوتبالش را شروع کرده بود، به دوران بازی خود خاتمه داد.
حسین عبدی هم از بازیکنان وفادار به تیم باشگاهی‌اش بود. عبدی از سال ۱۳۶۶ پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد و تا خرداد ۱۳۷۹ در جمع سرخ‌پوشان بود. البته عبدی پس از پرسپولیس، یک نیم فصل را هم در فولاد خوزستان بازی کرد، اما همه دوران اوج فوتبالی خود را در تیم محبوبش پرسپولیس پشت سر گذاشت. عبدی ۱۳ سال برای پرسپولیس بازی کرد و سومین بازیکن تاریخ این باشگاه از نظر تعداد بازی در پرسپولیس شناخته می‌شود.
اصغر حاجیلو مدافع سابق استقلال و تیم ملی بود که تمام دوران فوتبالی خود را با پیراهن آبی استقلال بازی کرد. حاجیلو که از سال ۱۳۵۵ به تیم بزرگ‌سالان استقلال پیوسته بود، در سال ۱۳۶۷ از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. حاجیلو پس از دوران بازی در چند مقطع به‌عنوان دستیار مرحوم ناصر حجازی، سرپرست تیم و رئیس آکادمی فوتبال در باشگاه محبوبش فعالیت داشت.
ابراهیم صادقی از سال ۱۳۷۹ به سایپا پیوست و تا آخر دوران فوتبال حرفه‌ای خود در جمع نارنجی‌پوشان بازی کرد. صادقی که با ۴۳۸ بازی در ۱۶ فصل متوالی لیگ برتر رکورددار بازی در لیگ برتر ایران به حساب می‌آید، در پایان لیگ شانزدهم از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. باشگاه سایپا در مراسمی از کاپیتان بااخلاق خود تجلیل به عمل آورد و به او لقب نارنجی وفادار را داد. صادقی سابقه یک قهرمانی در لیگ برتر همراه با سایپا را در کارنامه خود دارد.
محرم نویدکیا به‌عنوان پرافتخارترین بازیکن تاریخ لیگ برتر ایران مثل ابراهیم صادقی در میانه‌های لیگ شانزدهم از فوتبال حرفه‌ای خداحافظی کرد. نویدکیا با پنج قهرمانی در لیگ برتر و چهار قهرمانی در جام حذفی پرافتخارترین بازیکن ایران شناخته می‌شود. محرم که در دوران بازی خود با برخی از مربیان سپاهان هم حاشیه‌هایی داشت، در طول ۱۸ سال فوتبال حرفه‌ای با پیراهن طلایی سپاهان در میادین حاضر بود. البته او یک نیم فصل را هم در فوتبال آلمان و در تیم بوخوم بازی کرد.
همایون شاهرخی جزو نفراتی بود که در سال ۱۳۴۳ در اولین بازی تاریخ پاس برابر باشگاه کوروش پیراهن این تیم را برتن کرد. همایون شاهرخی تا سال ۵۶ که کفش‌هایش را آویزان کرد، ۱۳ سال تمام برای پاس بازی کرد و یک متعصب تمام‌عیار نشان داد. شاهرخی که سابقه مربی‌گری در تیم‌های پاس و تیم ملی را هم دارد، همراه با پاس دو قهرمانی جام تخت جمشید را به دست آورد.

شماره ۷۱۶

برچسب ها:
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟