تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۵:۱۲ | کد خبر : 3054

چرا از نمایشگاه کتاب متنفرم؟!

فاضل ترکمن نمایشگاه کتاب غریب‌ترین پدیده فرهنگی ایران است که هر سال به‌جای پیشرفت، پسرفت می‌کند. عقب‌افتاده‌تر می‌شود. کسل‌کننده‌تر و بی‌اهمیت‌تر. نمایشگاهی که حالا دیگر کاملا غیرقابل دسترس است. از محل دائم نمایشگاه‌های بین‌المللی در خیابان سئول به مصلی رسید که منتقدان گفتند جای نماز خواندن است نه کتاب خواندن! و بعد سقوط آزاد در […]

فاضل ترکمن
نمایشگاه کتاب غریب‌ترین پدیده فرهنگی ایران است که هر سال به‌جای پیشرفت، پسرفت می‌کند. عقب‌افتاده‌تر می‌شود. کسل‌کننده‌تر و بی‌اهمیت‌تر. نمایشگاهی که حالا دیگر کاملا غیرقابل دسترس است. از محل دائم نمایشگاه‌های بین‌المللی در خیابان سئول به مصلی رسید که منتقدان گفتند جای نماز خواندن است نه کتاب خواندن! و بعد سقوط آزاد در شهر آفتاب که زیادی اسم شاعرانه‌ای است! چون شهر گرما و عرق‌ریزان و برهوت است! بعید است کسی بتواند بیشتر از یک روز، به نمایشگاه سر بزند. آن یک روز هم هلاک و سرگردان در راهروهای A فلان و A بهمان اگر با آن تهویه بد و شلوغی بی‌جا، جان سالم به‌در ببرد، خودش کلی شانس آورده! امسال غرفه‌دارهایی را دیدم که غش کرده بودند. بچه‌هایی که بالا می‌آورند یا خون دماغ شده بودند. به‌خصوص که همیشه بدترین سالن‌ها نیز نصیب انتشاراتی‌های کودک و نوجوان می‌شود. چرا؟! مگر نمی‌شود نمایشگاه کتاب کودک و نوجوان را سوا برگزار کرد؟! مثلا در روز جهانی کودک. یا نمایشگاه کتاب‌های مذهبی را در ایام ماه رمضان و در نمایشگاه قرآن برپا کرد؟! یا برای کتاب‌های آموزشی نمایشگاهی در ایام مهرماه درنظر گرفت. تا این حجم از شلوغی بی‌خود از افرادی که هیچ ربطی به هم ندارند و هم‌چنین کسانی که زورکی برای خرج کردن بن کتاب دولتی‌شان می‌آیند، ایجاد نشود. شهر آفتاب علاوه بر جغرافیای نامناسبی که برای برگزاری نمایشگاه کتاب دارد و علاوه بر این‌که دور است و کلافه‌کننده، حتی نتوانست جواب‌گوی متراژ بیشتری برای غرفه‌ها شود. امسال تمام غرفه‌ها آب رفته بودند. به میمنت تعداد بالای ناشران بی‌خاصیتی که روزبه‌روز بیشتر می‌شوند. قدیم‌تر هر کس که از مادرش قهر می‌کرد، خواننده می‌شد. حالا همه ناشر می‌شوند! رفته بودم نشر «قطره» و از کوچکی غرفه‌اش در حیرت بودم. دنبال کتاب‌هایی که خودم در نشر قطره چاپ کرده بودم، می‌گشتم که آن را هم پیدا نکردم. از یک غرفه‌دار عصبانی در قطره پرسیدم کتاب‌های من کجاست؟! گفت: «ای‌‌بابا! ما فقط کتاب‌های پارسال و امسال را آوردیم! چون جا نداشتیم.» یعنی تصور کنید نمایشگاه کتابی با این‌همه ادعا حتی نمی‌تواند بابت کمبود جا، به ناشران اجازه بدهد تمام کتاب‌های خودشان را ارائه بدهند. پس خاصیت این نمایشگاه چیست؟! فروش اغلب ناشران هم که بین ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش پیدا کرده. دیگر چرا و با چه انگیزه‌ای در این گرما باید مسافت به این دوری و زشتی را طی کرد برای خرید کتاب؟! آن هم وقتی که شهر کتاب‌ها و کتاب‌فروشی‌های به این قشنگی هست. آن ۲۰ درصد تخفیف هم ارزانی خودشان!

شماره ۷۰۷

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟