تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۲/۰۷ - ۰۳:۳۸ | کد خبر : 2368

کشتی برجامی

امیررضا احمدی دیپلماسی روی تشک ادامه داشت جام جهانی کشتی آزاد در دیار فرهاد، شیرین شد به قهرمانی تیم ملی کشتی ایران. اما یک سکانس از این مسابقات آن‌قدر ناراحت‌کننده بود که همه را متاثر کرد و حتی شادی قهرمانی را تحت‌الشعاع قرار داد. کشتی در وزن ۷۴ کیلوگرم با برد جردن باروز افسانه‌ای به […]

امیررضا احمدی

دیپلماسی روی تشک ادامه داشت

جام جهانی کشتی آزاد در دیار فرهاد، شیرین شد به قهرمانی تیم ملی کشتی ایران. اما یک سکانس از این مسابقات آن‌قدر ناراحت‌کننده بود که همه را متاثر کرد و حتی شادی قهرمانی را تحت‌الشعاع قرار داد.
کشتی در وزن ۷۴ کیلوگرم با برد جردن باروز افسانه‌ای به پایان رسید تا هم‌چنان ببر نیوجرسی در برابر نمایندگان ایران شکست‌ناپذیر باشد. اما همه چشم به مسابقه وزن ۸۶ کیلوگرم دوخته بودند تا حسن یزدانی دیوید تایلور را شکست دهد و با پنج برد قهرمانی ایران مسجل کند. اما حسن آن حسن همیشگی نبود. به‌نظر این نبرد جدی‌ترین محک برای او پس از صعود به یک وزن بالاتر بود. یل جویبار مثل همیشه با شگرد خاص خود به روی تشک آمد و با ورود به دایره طلایی سالن تا سرحد انفجار پیش رفت. اما یزدانی آن طراوت همیشگی را نداشت. یزدانی در اواسط کشتی در یک کش و قوس به پل رفت. تلاش زیادی کرد تا ضربه نشود. احساس بیم و امید در دل همه به تناوب در نوسان بود. صحنه‌ای غیرقابل باور رقم خورد. شانه‌های حسن به تشک چسبید و ضربه فنی شد. سالن در بهت و حیرت غرق شد و خودش هم نای بلند شدن نداشت. اما این شکست از دو منظر قابل واکاوی است.
اول این‌که حسن یزدانی آن حسن همیشگی نبود و آمادگی لازم را نداشت. هرچند که در مقابل نمایندگان ترکیه و مغولستان به پیروزی رسید، اما این شکست از نظر فنی قابل پیش‌بینی بود. بدن او با شرایط کشتی در یک وزن بالاتر وفق پیدا نکرده بود و هنوز در این وزن جا نیفتاده و نیازمند کار بیشتری است.
اما دلیل دوم را باید خود هواداران و ما مردم و همه کشتی‌دوستان دانست. پس از طلای المپیک ریو که یزدانی آن را از دهان شیر بیرون کشید و به ایران آورد، توقعات از یزدانی بالا رفت و همه از او انتتظار برد در تمامی نبرد‌ها را داشتند.
تفکر نابجایی است که گمان کنیم یک قهرمان می‌تواند همیشه در شرایط آرمانی باشد و نسخه تمامی رقبا را بپیچد. همین تفکر غلط کار یزدانی را سخت کرد. این بار سنگین مطمئنا اصلی‌ترین ضربه را بر قهرمانان وارد می‌کند و آن‌ها را از پا درمی‌آورد. همه از یزدانی انتظار برد داشتند و در یک تیم ملی که در هر وزن عنوان‌داران جهان و المپیک را دارد، تنها یزدانی را می‌دیدند و همین وظیفه سنگینی بر دوش او نهاد که استرس زیادی را بر او وارد کرد و شرایط سختی را برایش رقم زد.

,,

یک باخت به‌موقع
همان‌طور که در میان‌تیتر خواندید، این باخت به‌موقع بود و یک تلنگر لازم. یک زنگ خطر برای یزدانی تا بداند که دوران قهرمانی زود می‌گذرد و نباید غرق در روزهای خوش گذشته بود. باید برای آینده جنگید و تلاش کرد. این یک زنگ خطر بود تا یل جویبار بداند که کشتی همیشه روی خوشش را نشان نمی‌دهد، پس باید منتظر روزهای سخت بود و به خود مغرور نشد. این یک سیلی به‌موقع بود تا حسن از خواب بیدار شود و البته ما هم از لاک غفلت سرمان را بیرون بیاوریم که همیشه انتظار برد و موفقیت صددرصد را نداشته باشیم. این برد به‌موقع لازم بود تا یزدانی بار سنگین توقعات مردم و مسئولان را زمین بگذارد و نفس راحتی بکشد. او حالا می‌تواند به دور از هیاهو و انتظارات همیشگی و بدون توقعات بالا آرام و بی‌صدا کارش را ادامه دهد. چه بسا اگر این بار سنگین را در این آوردگاه زمین نمی‌گذاشت، در مسابقات جهانی سال آینده این کار را می‌کرد و مشکل دوچندان می‌شد. حالا یزدانی می‌تواند با خیال راحت نفس آسوده‌ای بکشد و با تجربه این شکست به فکر ساخت آینده باشد. باید از این شکست درس بگیرد و آینده را با آن بسازد. مطمئنا این سکانس تلخ آخرین برگ دوران حرفه‌ای او نیست. شکست جزئی از ورزش حرفه‌ای است و در این مواقع کاملا لازم است. همان‌طور که حمید سوریان باخت، اما بعد آن مدال المپیک و جهان را صید کرد. همان‌طور که سایتی اف افسانه‌ای در تورنمنت‌های مختلف طعم شکست را چشید، اما بعد‌ها افسانه‌ای شد تکرارنشدنی. حسن یزدانی مطمئنا از این شکست درس می‌گیرد و حالا با خیالی آسوده و دور از انتظارات نابجای مردم، خودش را آماده می‌کند و مطمئنا در آینده باز هم پرچم سه رنگ ایران را به اهتزار درمی‌آورد. برخیز مرد؛ برخیز و از این شکست پلی بساز برای ساخت آینده‌ای باشکوه. برخیز و هم‌چنان دلاوری کن. منتظر دلاوری‌های تو هستیم یل جویبار.

مهمان‌نوازی روی تشک
یکی از نکات قابل توجه مسابقات جام جهانی کشتی، حضور کشتی‌گیران آمریکایی در ایران بود. ایران برخلاف دستور جدید دولت ترامپ در عدم صدور ویزا برای ورزشکاران ایرانی، برعکس آمریکا عمل کرد و به کشتی‌گیران آمریکایی ویزا داد. کشتی‌گیرانی که به ایران آمدند و مورد مهمان‌نوازی ایرانی‌ها قرار گرفتند. تازه در بازی نیمه‌نهایی بین تیم‌های روسیه و آمریکا، تماشاگران کرمانشاهی برای تیم ملی کشتی آمریکا سنگ تمام گذاشتند و آن‌ها را تشویق کردند تا به فینال رقابت‌ها برسند. اتفاق‌هایی که در کرمانشاه افتاد، نشان داد که دیپلماسی بین ایران و آمریکا، روی تشک کشتی هم‌چنان ادامه دارد!

شماره ۶۹۹

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟