نگاهی به رخدادهای منفی و مثبتی که دانشگاهها در سال ۹۵ پشت سر گذاشتند
نوید کلهرودی
سال ۱۳۹۵ شاید برای خیلیها سال خوبی بود و برای خیلیهای دیگر سالی نهچندان رضایتبخش. زمان مثل همیشه زود گذشت. در میان زندگی روزمره مردمان ایرانزمین اما یک قشر علاوه بر زندگی در جامعه، در محیطی به نام «دانشگاه» روزگار خودش را سپری کرد. ما در «چلچراغ» و در چند ماه گذشته سعی کردیم به برخی از مسائلی که به نوعی به مسائل دانشگاه مربوط میشد، بپردازیم و تمام تلاشمان این بود که ارتباط مستقیمی با دانشجویان دانشگاههای مختلف برقرار کنیم و بتوانیم مسائل آنها را پوشش دهیم. سال ۹۵ برای دانشگاههای ایران که با وجود همه تلاشها در دولت گذشته تا حدی همچنان ماهیت سیاسی و کنشگری خودش را دارد، سالی نهچندان امیدوارکننده بود. اما در میان همه اتفاقات نامیمونی که رخ داد، لحظاتی را هم دیدیم که دانشگاه به جان گرفتن دوباره خود امیدوار باشد. آنچه در ادامه میآید، اشارهای است به مجموعهای از این اتفاقات تلخ و شیرین که حاصل گفتوگو با دانشجویان دانشگاههای مختلف کشور است.
برخورد سلیقهای در مورد دانشجویان دکتری
جواد دانشجوی دکتری دانشگاه بهشتی است. او میگوید: «تا دو سال پیش سازوکار آزمون دکتری در اختیار سازمان سنجش بود. سال گذشته این موضوع حالت ۵۰-۵۰ پیدا کرد. یعنی ۵۰ درصد آزمونی که ما برای دکتری دادیم مهم بود و ۵۰ درصد هم مصاحبهای که باید در دانشگاه میدادیم. حتی الان بحث هم هست که این موضوع حالت ۷۰ به ۳۰ پیدا کند. اصل این قضیه که دانشگاهها هم در امر ورود دانشجویان مقطع دکتری به دانشگاه دخالتی داشته باشند، خوب و مورد تایید است، چراکه همه چیز با تست و کنکور مشخص نمیشود و گفتوگویی رودررو بین استادان و دانشجویان میتواند مفید باشد. منتها مشکل از آنجایی آغاز میشود که برخی استادان تعدادی از دانشجویان را میشناسند و این نکته در قضاوت آنها برای پذیرش دانشجویان تاثیر میگذارد. فکر میکنم باید نظارت یک سازمان بالادستی مثل سازمان سنجش در این مصاحبهها لحاظ شود.»
وحید هم دانشجوی دکتری است. او در دانشگاه تهران تحصیل میکند: «دانشگاه تهران تا رتبههای حدودا ۶۵ را برای مصاحبه خواست، اما از میان آنها کسی را انتخاب نکرد، ولی چند وقت بعد به دانشجویانی که رتبههایی بین ۹۵ تا ۱۰۰ داشتند، اطلاع داد که برای مصاحبه حاضر شوند که بخش اعظم قبولیها را از همین گروه که رتبههای ۷۰ تا ۱۰۰ داشتند، انتخاب کردند. این روال دوگانه به ما دانشجویان مقطع دکتری خیلی ضرر زد.»
آخرین بازمانده هم رفت
از چندماه پیش زمزمههایی مبنی بر به پایان رسیدن دوران کاری محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه شهید بهشتی به گوش میرسید. او به نوعی آخرین بازمانده روسای دانشگاهها از دولت گذشته بود که بالاخره دوران ریاستش به اتمام رسید! عموم دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بهخصوص دانشجویانی که بیشتر به فعالیتهای سیاسی علاقهمند هستند، این اتفاق را یکی از بهترین اتفاقات سال ۹۵ میدانند.
بهبود فضای سیاسی
یکی از وعدههای اصلی حسن روحانی در سال ۹۲ بازشدن فضای سیاسی دانشگاهها بود. بر سر این موضوع میان فعالان دانشجویی چندان توافقی وجود ندارد، اما عموم دانشجویان بر اینکه فضا حداقل در مقایسه با گذشته بهتر شده، توافق دارند. نکته در اینجاست که آنها این بهبود در فضای سیاسی را امری سینوسی میدانند. به این معنا که در برخی دانشگاهها وضعیت به معنای واقعیِ کلمه تغییر پیدا کرده و در برخی دانشگاههای دیگر چنین نیست.
ما، بورسیهها و سکوت
روز استیضاح رضا فرجی دانا را عموم دانشجویان به خاطر دارند. یکی از اصلیترین دلایل استیضاح او بحث جنجالی بورسیههایی بودند که غیرقانونی خوانده شدند؛ با وجود اینکه حسن روحانی بارها تاکید کرد که راه وزرای بعد از فرجی دانا راه او خواهد بود، اما درحقیقت چنین نشد و موضوع بورسیهها در اغما فرو رفت و تا همین امروز چندان مشخص نشده است که بالاخره آیا این بورسیهها غیرقانونی بودند؟ آیا با متخلفان برخورد شده است؟ آیا اسامی این افراد برای آگاهی افکار عمومی نباید منتشر شود؟
تحول در علوم انسانی؛ بازنگری یا نابودی؟
یکی از مسائل جنجالی در سالی که گذشت، اعمال تغییرات در رشتههای مختلف علوم انسانی بود. اتفاقی که با اعتراضات گسترده استادان دانشگاهها و دانشجویان مواجه شد و چندباری نیز موافقان و مخالفان آن در برنامههای تلویزیونی و نشریات علوم انسانی به جدلهای تند با یکدیگر پرداختند. درنهایت اما به نظر میرسد فعلا این روند بازنگری در علوم انسانی بهخصوص در رشته علوم سیاسی متوقف شده است. اتفاقی که در ابتدا شاید خوب به نظر برسد، اما درحقیقت ضعف حقیقی متون دانشگاهی در ایران را برطرف نمیکند!
پولی شدن دانشگاهها
موضوع پردیسها و تجاری شدن دانشگاهها در سال ۹۵ سروصدای زیادی برپا کرد. امکانات فراوانی که دانشگاهها برای پردیسهای خود فراهم کردهاند، باعث شده عموم دانشجویان ضمن نگاه منفی به پردیسها احساس کنند دانشگاه در حال تبدیل شدن به یک «تجارتخانه» است. در این مورد، یکی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه بهشتی به «چلچراغ» میگوید: «من رتبه ۴۵ رشته خودم بودم. این ترم یک همکلاسی دارم که چیزی حدود هفت میلیون تومان پرداخت کرده و با رتبه ۸۰۰ کنار من درس میخواند.»
برخورد سلیقهای با قانون
بخش بزرگی از فعالان دانشجویی از برخوردهای سلیقهای گلهمندند. نشریات دانشجویی، سال نهچندان خوبی را پشت سر گذاشتند. کافی است به ملاقاتهایی که جمعی از مدیران مسئول نشریات در طول این مدت با نمایندگان مجلس و مقامات وزارت علوم داشتند، نگاهی بیندازیم تا متوجه شویم از وضعیت دانشگاهها راضی نیستند. سمیرا، یکی از دانشجویان فعال در نشریات دانشجویی میگوید. او میگوید: «ما فکر میکنیم روسای دانشگاهها متاسفانه برای به دست آوردن میز خودشان معامله کردهاند، یا آنقدر به نهادهای بالادستی امتیاز دادهاند تا رئیس شوند که رسما نفسشان گرفته شده و نمیتوانند کاری کنند. این وضعیت ما را در منگنه قرار داده است.»
آخر
در مصاحبهها و گفتوگوهایی که با جمع بزرگی از دانشجویان در طول سالی که گذشت داشتیم، به همان اندازه که گلهمندیها فراوان بودند، امیدها هم فراوان بود. به نظر میرسد انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت سال پیش رو تکلیف خیلی چیزها را مشخص کند. هرچه دانشگاهها پویاتر باشند، طبیعی است که در آینده ما شرایط بهتری در کشورمان خواهیم داشت. اگرچه امروز وضعیت شاید چندان خوب نباشد، اما چنان که اشاره شد حتی در این وضعیت هم امید میدرخشد. «چلچراغ» برای دانشگاهها در سال جدید آرزوی روزهایی خوشتر دارد.
شماره ۷۰۱