چرا برخی مسئولان دانشگاهی از فعالیت تشکلهای دانشجویی میهراسند؟
امین مختاری
همواره نقش کانونها و تشکلهای دانشجویی در پیشرفت و بالندگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور غیرقابل انکار بوده است. در سراسر جهان، جوامع مختلف به وجود آوردن فضای مناسب برای فعالیتهای اینچنینی دانشجویان را از اولویتهای خود قرار میدهند. چراکه جدا از فراهم آمدن زمینه تحلیل رویکردهای نسل جوان، دولتها فرصت مییابند تا با رصد و بررسی بر اینگونه فعالیتها، کاستیهای جوامع خود را بازشناخته و به اصلاح بپردازند. اما در کشور ما چگونه با چنین فرصتهایی برخورد شده و از آن استفاده میکنند؟ با نگاهی اجمالی به چند سال اخیر وضیعت دانشگاههای کشور بهسادگی میتوان دریافت که نهتنها برخی مسئولان به چشم فرصت به اینگونه فعالیتها نگاه نمیکنند، بلکه آن را بهعنوان تهدیدی بزرگ به شمار میآورند! نگاهی که از ادوار رئیس جمهور قبلی آغاز شده و همچنان در دولت یازدهم نیز در برخی دانشگاههایی که کمتر مطرح و مورد توجه هستند، باقی مانده است. در یکی از همین دانشگاهها مسئولان آن با وجود اعتراض و درخواست دانشجویان، نزدیک به یک دهه است که تغییری نکردهاند. این مسئولان سالهاست برخلاف قوانین وزارتخانههای علوم و بهداشت و همچنین آییننامههای مصوب عمل میکنند، بدون اینکه مورد بازخواست قرار بگیرند. بر اساس گفتههای دانشجویان فعال این دانشگاه، تقریبا از سه سال پیش دانشجویان درخواست تشکیل انجمن اسلامی را به دانشگاه اعلام کردهاند و طبق قوانین وزارتخانه درخواست را با امضای بیش از یکسوم تمامی دانشجویان، به دانشگاه ارائه کردهاند. باز هم طبق قوانین وزارتخانه، دانشگاه موظف بوده که این درخواست را طی مدت مشخصی پیگیری کرده و نتیجه را رسما به درخواستکنندگان اعلام و ابلاغ کند. تا کنون نزدیک به سه سال از این درخواست میگذرد و هیچ کسی پاسخگوی دانشجویان نیست. جالبتر زمانی است که مسئولان وزارتخانه مربوط نیز بارها توسط همین دانشجویان در جریان امور قرار گرفتهاند و از این روند آگاهاند، اما تاکنون نتیجهای از پیگیریهای آنها نیز حاصل نشده است! یا در اقدام دیگری در همین دانشگاه، تشکیل شورای صنفی که از حقوق حقه دانشجویان محسوب میشود نیز همچنان درگیر عبور از هفت خوان رستم است. طبق قوانین آییننامهای، اگر دوره اول انتخابات شورای صنفی به هر دلیلی (مثلا به حد نصاب نرسیدن تعداد نامزدهای تایید صلاحیت شده) منتفی شود، دانشگاه موظف است دوره دوم انتخابات را با هر تعدادی از ثبتنامکنندگانی که تایید شدهاند، برگزار کند. درحالیکه این هفته که دوره سوم انتخابات برگزار شد – با اینکه چیزی به نام دوره سوم انتخابات شورای صنفی معنا ندارد- باز هم فقط تعداد اندکی نامزد از شماری از دانشکدههای دانشگاه و فقط یکی از خوابگاهها تایید شدهاند. این بدین معناست که همچنان بعضی از دانشکدههای دیگر دانشگاه و بقیه خوابگاهها هیچ نمایندهای در شورای صنفی دانشگاه نخواهند داشت. درحالیکه از آن دانشکدهها و خوابگاهها نمایندگان دارای شرایطی ثبتنام کرده بودهاند. دانشگاه عدم برگزاری انتخابات با افراد حاضر را نرسیدن تعداد نامزدها به حد نصاب لازم عنوان کرده است. این در حالی است که دانشگاه موظف بوده در همان انتخابات دوم، حتی اگر یک نامزد ثبتنام کرده بود، انتخابات را برگزار کند.
معضلات ساختهشده برای دانشجویان توسط مسئولان این دانشگاه به همین نقطه ختم نمیشود و فعالان کانونهای فرهنگی این دانشگاه نیز از دلسردی خود برای ادامه فعالیتها میگویند. تالار اصلی دانشگاه که قاعدتا باید برای فعالیتهای دانشجویان در دسترس باشد و در زمانهای آزاد به بیرون از دانشگاه اجاره داده شود، با مکانیسمی کاملا برعکس تمام مدت به برگزاری برنامههای بیرون از دانشگاه میپردازد و برای دانشجویان دانشگاه زمان خالی ندارد. اندک بودجههایی برای برگزاری برنامههای فرهنگی با سختیهای فراوان در اختیار کانونهای فرهنگی قرار میگیرد و پوسترهای برنامههای داخلی خود دانشگاه مدت زمانی زیادی در نوبت تایید میمانند. شرایط بسته و خفقانآمیز اینچنینی گریبانگیر بسیاری از دانشگاههای مختلف ایران است و کوچکترین حرکتی برای نجات دانشجو انجام نمیشود. اما دلیل چنین رفتاری با دانشجو چیست؟ چه عاملی موجب میشود که افرادی که در دانشگاه قدرت دارند، به جای باز کردن فضا و تامین زمینه تعالی و بالندگی دانشجو که درنهایت به رشد کشور میانجامد، درست برعکس عمل کرده و هیجانات دانشجو را سرکوب کنند؟ آیا دلیلی به جز ناآگاهی و بیسوادی برای چنین هراسی از دانشجو وجود دارد؟ امید اینکه کاری کنند.
شماره ۶۸۸