تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۷/۱۳ - ۰۵:۵۲ | کد خبر : 3872

این یک تصمیم و انتخاب است

افشین هاشمی این که شال بیندازی دورِ گردن، لباسِ هم‌شکل بپوشی با قیافه‌ای اخمو که یعنی چقدر ما جدی هستیم، و با دبدبه و کبکبه قدم بگذاری روی صحنه (شاید حتا دولا شوی و دست بر زمین بکشی و انگشت ببوسی و روی پیشانی بگذاری)، سپس سنگین و رنگین بنشینی و درآمدِ اولِ نوا بزنی […]

افشین هاشمی
این که شال بیندازی دورِ گردن، لباسِ هم‌شکل بپوشی با قیافه‌ای اخمو که یعنی چقدر ما جدی هستیم، و با دبدبه و کبکبه قدم بگذاری روی صحنه (شاید حتا دولا شوی و دست بر زمین بکشی و انگشت ببوسی و روی پیشانی بگذاری)، سپس سنگین و رنگین بنشینی و درآمدِ اولِ نوا بزنی با ریتمِ شش چهارم؛
یا این که شلوارک بپوشی با سربندی جوانانه، بنشینی روی کاناپه، دایره‌زنگی لای انگشتِ شست بگذاری و به هیچ چیز، حتا ریتمی که می‌نوازی مقید نباشی!
به‌نظر من گروه «ول‌شدگان» با موسیقی سنتی همان کاری را می‌کند که نمایش‌ تخت‌حوضی یا اشعارِ فکاهیِ دوره‌ی مشروطه و موسیقیِ مطربی با محیطِ پیرامونش می‌کند. به‌نوعی هر دو از سنت و آیینی که در پیشینه و گذشته‌ی ما ریشه دارد استفاده می‌کنند.
کنار میرزا عبدالله و آقاحسینقلی و درویش‌خان و… که در دوران مشروطه و پیش‌ترش کار می‌کردند، موسیقی مطربی و موسیقی مردمیِ عامیانه هم وجود داشته است که در اعیاد و جشن‌ها استفاده می‌شده. کسانی مثل شیدا و عارف هم مجالس بزم می‌رفتند و هم تصنیف‌های جدی و حتا سیاسی می‌ساختند. و یا آثاری دارند که در میانه می‌ایستد؛ تصانیفی که در زمره‌ی موسیقیِ جدی قرار می‌گیرند اما بسیار مردمی هستند و از این نظر از موسیقیِ مطربی دور نیستند مثلِ تصنیفِ «عقرب زلف کجت» اثر علی‌اکبر شیدا. یا برخی هزلیات را تصنیف‌سازهای نام‌دار دوران مشروطه گفته‌اند و ساخته‌اند. در دوران بعدی شعرایی همچون ابوالقاسم حالت، پرویز خطیبی و … اشعار کمیک، هزل و هجو می‌گفتند و کسانی مثلِ اسماعیل مهرتاش براشان آهنگسازی می‌کرده و ارکسترهایی بسیار خوب اجرایش می‌کردند. خیلی از آن آثار به‌عنوان پیش‌پرده‌خوانی حوالیِ دهه‌ی بیست توسط عزت‌الله انتظامی، نصرت کریمی، مجید محسنی و … اجرا شده است. در دهه چهل و پنجاه در کنار موسیقی جدی، موسیقی کوچه‌بازاری هم داشته‌ایم که ترانه‌خوان‌هایی مثل جواد یساری، آقاسی، داوود مقامی، سوسن، ایرج مهدیان می‌خواندند و موسیقی‌شان در فضایی بین موسیقی عربی و موسیقیِ ‌سنتی ‌ایرانی و موسیقی مدرن روز قرار می‌گرفت. پس از انقلاب بازمانده‌ی نگاه طناز به موسیقی در برنامه‌های مردمی همچون «صبح جمعه با شما» و … ادامه پیدا کرده است. همچنین در برخی از برنامه‌های طنزِ تلویزیون، شوخی‌هایی با موسیقی فولکلور ایران شده و مثلاً روی یک ترانه‌ی معروف فولکلور، شعرِ «عمله دسته دسته» را گذاشتند. ارزش گروه موسیقی «ول‌شدگان» این است که یک گروه موسیقی امروزی، با تکنیک درجه‌ یکِ نوازندگی و سوادِ آکادمیکِ موسیقی، که بر ردیف‌نوازی و گوشه‌ها و فراز و فرودهای موسیقی ایرانی مسلط هستند، با موسیقی شوخی می‌کنند و در همان کارهای شوخ‌شان، مودلاسیون‌ یا مودگردی‌هایی دارند که بسیار تکنیکال است. این کار تنها از عهده افرادی برمی‌آید که به‌تمام‌معنا موسیقی ایرانی را بشناسند. ارزش «ول‌شدگان» در این است که با استادی تمام موسیقی می‌نوازند اما به‌جای استفاده از اشعار حافظ، شعر فکاهی می‌خوانند و البته آن را با جدیت اجرا می‌کنند.
ای‌کاش امکانی پیش بیاید تا این گروه بتواند کارهایش را در اجراهای رسمی با تماشاگر پی بگیرد و به این ترتیب یکی از امکاناتِ موسیقیِ ایرانی که بی‌دلیل فراموش شده، همچنان به راهِ خود ادامه دهد.

شماره ۷۱۸

داستان جلد

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟