تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۴/۰۴ - ۰۶:۳۹ | کد خبر : 3276

بخندانی و بفکرانی

میانِ استندآپِ ما تا استندآپِ آن‌ور آبی‌ها، تفاوت از زمین تا آسمان است! «موفق باشی! کمدی سخت‌ترین کار دنیاست!» این را سه دهه پیش، جیمی تارباک درحالی‌که پُکی به سیگارش می‌زد، به خبرنگار گاردین گفت. البته خبرنگار کله‌شقِ گاردین، آن لحظه با این کمدینِ سرشناسِ انگلیسی مخالفت کرده، چون خودش قصد داشته وارد حرفه نویسندگی […]

میانِ استندآپِ ما تا استندآپِ آن‌ور آبی‌ها، تفاوت از زمین تا آسمان است!

«موفق باشی! کمدی سخت‌ترین کار دنیاست!» این را سه دهه پیش، جیمی تارباک درحالی‌که پُکی به سیگارش می‌زد، به خبرنگار گاردین گفت. البته خبرنگار کله‌شقِ گاردین، آن لحظه با این کمدینِ سرشناسِ انگلیسی مخالفت کرده، چون خودش قصد داشته وارد حرفه نویسندگی برای استندآپ کمدین‌ها بشود و از نظر خودش، شغل‌هایی مثل آتش‌نشانی یا جراحی مغز و اعصاب قطعا خیلی دشوارتر از کارِ کمدی به نظر می‌آمدند. اما حالا که تارباک ۷۷ ساله شده و این نویسنده جوان نیز پا به میان‌سالی گذاشته، نظرش به‌کلی تغییر کرده و در یادداشتی در گاردین اعتراف کرده که تصورش غلط بوده است. او حالا به‌خوبی درک می‌کند که خیلی‌ها ترجیح می‌دهند یک هفته غذا نخورند، اما برای ۱۰ دقیقه روی صحنه برای اجرا نروند. بررسی‌ها از ریشه واژه «استند‌آپ کمدی» به این تعریف ساده می‌رسد: «بیان واقعیت بدون سانسور». از همین تعریف ساده هم می‌توان پی برد چرا خیلی‌ها باید از آن فراری باشند. اما استندآپ کمدی‌ها دقیقا چه هستند و در دنیا چه کاربردی دارند؟

ریشه‌دارترین هنر انتقادی
«ما تا سال ۱۹۲۰ به زنان حق رأی ندادیم. پیش از این تاریخ، زنان در این کشور حق رأی دادن نداشتند. این یعنی دموکراسی آمریکایی، ۹۴ ساله است. افرادی در ساختمان من زندگی می‌کنند که از این هم پیرتر هستند!» این را لوییس سی‌کی کمدین مشهورِ مکزیکی-آمریکایی سال‌ها پیش در یکی از برنامه‌هایش گفت. طعنه‌ها و کنایه‌های سیاسی او به قدری قوی بود که دنیا را تحت تاثیر قرار داد و بسیاری دنباله راه او را گرفتند تا به سبک این کمدین از نظام سیاسی انتقاد کنند. سی‌کی در آن زمان بیشتر از هر کسی با واژه «استندآپ کمدی» آشنا بود؛ واژه‌ای که به نظر می‌رسد ایرانی‌ها به‌تازگی با آن آشنا شده‌اند و گویا تنها هم بخش «خنداننده» آن را درک کرده‌اند. اما این واژه، رگ و ریشه‌ای عمیق در دنیای هنر دارد. کمدی در حقیقت یکی از انواع هنری است که عموما بازتاب‌دهنده زمان حاضر است. این هنر ابزاری قدرتمند برای ایجاد تحولات اجتماعی و نقد بر وضعیت جامعه است. در این بین، استندآپ کمدی، قوی‌ترین شکلِ کمدی برای نقد اجتماعی به شمار می‌آید و بسیاری از کمدین‌ها در این کار، استاد شده‌اند.

قرص اجتماعی با روکش شیرینِ طنز
دانیل فرناندز یکی از معروف‌ترین کمدین‌هاست که در همه استندآپ‌ها نه تنها خنده بر لبان افراد می‌آورد، بلکه در لحظه، فکر آن‌ها را نیز مشغول می‌کند. سوژه‌هایی که این استندآپ کمدین معمولا روی آن‌ها کار می‌کند، تروریسم، خودکشی کودکان و تجاوز است. درواقع او به‌خاطر کار کردن روی همین سوژه‌های اجتماعی به شهرت رسیده است. خودش درباره اجراهایش می‌گوید: «من موضوعاتی را که در روزنامه‌ها و خبرها می‌بینم، برای کارم انتخاب می‌کنم. البته آن‌ها باید موضوعاتی باشند که شما به‌طور معمول نتوانید بخش طنزآمیزِ آن را پیدا کنید. البته من خودم را فعال اجتماعی نمی‌دانم، بلکه به نظرم منتقد اجتماعی هستم. من به‌عنوان طنزپرداز تلاش می‌کنم روی صحنه که می‌روم، از دیدگاه خودم به این مسائل بپردازم.» اما فرناندز تنها کمدینی نیست که استندآپ‌هایش به چنین موضوعات حساسی گره خورده است. امان علی یکی دیگر از کمدین‌های مسلمان در آمریکاست که تلاش می‌کند چالش‌های مسلمانان در آمریکا را در قالب طنز بیاورد. این روزها تقریبا تمام استندآپ کمدین‌های حرفه‌ای در دنیا تلاش می‌کنند مسائلی را دست‌مایه طنز خود کنند که بارِ نقد اجتماعی دارد. درواقع از نظر این افراد، شوخی با این ماجرا مانند روکشِ شیرینِ قرص‌ها و داروهای تلخ است. مخاطب داروی تلخ را با اندک شیرینیِ طنزی که روی آن کشیده شده، میل می‌کند و به فکر فرو می‌رود.

آیا استندآپ کمدی توان تغییر دیدگاه‌ها را دارد؟
با وجود همه این تغییراتی که در دنیای استندآپ کمدی‌ها شکل گرفته، هنوز هم این پرسش کلیدی در میان منتقدان مطرح است: آیا استندآپ کمدی می‌تواند راه را برای تغییرات و تحولات اجتماعی باز کند؟ اگر می‌تواند، چگونه؟ استندآپ کمدی معمولا نوعی روایت شخصی در قالب اجرایی طنزآمیز برای مخاطب است که قرار است یکی از دیدگاه‌های شخصیِ مخاطب را نیز به چالش بکشد. اما این پرسش به میان می‌آید که آیا استندآپ کمدی توانِ تغییر دیدگاه‌ها را دارد؟ بررسی‌های هافینگتن‌پست نشان می‌دهد همان‌طور که کمپین‌های آگاهی‌بخشیِ اجتماعیِ موفق می‌توانند تغییری در دیدگاه افراد ایجاد کنند، یک استندآپ کمدیِ خوب و شسته‌رفته هم می‌تواند آینه‌ای در برابر مخاطب قرار بدهد و با نشان دادنِ حقایق به او، آن‌چه را که فرد در شرایط عادی از آن آگاه نیست یا کتمان می‌کند، با شوخی و خنده بپذیرد. کمدین‌های حرفه‌ای معمولا مکث‌های هوشمندانه‌ای در این زمان دارند؛ یعنی به محض این‌که تلنگر را به مخاطب وارد می‌کنند، در انتظارِ واکنش او مکث می‌کنند. همین مکث کوتاه باید به مخاطب فرصت تغییر یا تفکر در مورد دیدگاهش را بدهد.

شوخی‌های سمی
شوخی‌ها همان‌قدر که می‌توانند به صورت خلاقانه، رویکرد مخاطب را تغییر بدهند، این خطر بالقوه را نیز دارند که مسئله‌ای را پیش‌پاافتاده نشان دهند. یعنی گاهی افراط در شوخی، به مسئله اجتماعی، ضربه‌ای مهلک وارد می‌کند و آن را به امری مسخره و ابتدایی تبدیل می‌کند. این جدی‌ترین آسیب در طنز و شوخی‌های استند‌آپی به شمار می‌آید که می‌تواند فضای جامعه را به‌راحتی مسموم کند. این‌جا دقیقا همان‌جایی است که تفاوت میان طنزِ خلاقانه و هوشمندانه با طنز دم‌دستی و ابتدایی به شکلی برجسته خودش را نشان می‌دهد. قطعا دغدغه اولِ هر کمدین این است که «سرگرم‌کننده» یا به قولی «خنداننده» باشد؛ قرار نیست او به منبر برود و خطابه‌های اجتماعی و سیاسی سر بدهد. اما نباید فراموش کرد که استندآپ‌ها ظرفیت بالقوه‌ای برای آگاهی‌بخشی و رهایی‌بخشیِ بشر از مشکلات اجتماعی دارند. شاید به همین خاطر است که خارجی‌ها می‌گویند: «طنزپردازِ خوب باید بتواند با پنبه سر ببرد! طوری که حتی یک قطره خون هم روی صحنه نچکد…»

شماره ۷۱۱

برچسب ها:
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟