آخرین اخبار از پروندهای که برای مینو خالقی نماینده منتخب مردم اصفهان تدارک دیدهاند، این است که دادستان تهران گفت: «در خصوص ادعای بازنشر شدن تصاویر خانم مینو خالقی از صفحه فردی ضدانقلاب، خانم مینو خالقی برای اخذ توضیح در این زمینه دعوت شده است.» ماجرای مینو خالقی و عکسهایش این روزها بر صدر اخبار رسانهها نشسته است، اما ورای ماجراهای سیاسی این پرونده یک بخش اجتماعی مغفول مانده است و آن یک کلام «حریم خصوصی» افراد است؛ همین حریم خصوصی که در مورد این نماینده زن رعایت نشد و موجب شد تا عکسهای شخصیاش در فضای مجازی دست به دست بچرخد. تبعات این اتفاق چنین بود که حتی خبر ابطال آرای او به گوش برسد. مصطفی اقلیما، رئیس انجمن مددکاری ایران در گفتوگو با چلچراغ درباره تبعات اجتماعی از دست رفتن حریم خصوصی میگوید: «در کشور ما متاسفانه تمام اتفاقات جنبه سیاسی دارد. این خانم اگر یک فرد معمولی بود، هیچ کسی با او کاری نداشت. درباره همین عکس خانم خالقی اگر ایشان جزو اصلاحطلبان نبود و جزو گروه اصولگرایان بود، برایش آنقدر جنجال برپا نمیشد. اما متاسفانه این موضوع جنبه سیاسی دارد. یکی از مهمترین مسائلی که در بحث حریم خصوصی وجود دارد، بهخاطر منفعتطلبی است. وقتی در بخش حوادث رسانهها این روزها میخوانیم که دو نفر دوست بودهاند و بعد برای انتقامگیری عکسها را در محیط مجازی پخش کردهاند، نشان میدهد انتقامگیری در بن جامعه ما نشسته است. ما کشوری هستیم که انسانها را براساس عکسهایشان میتوانیم قضاوت کنیم. در کشورهای دیگر به دلیل فرهنگشان زیاد به این موضوعات اهمیت نمیدهند. ما خودمان برای چنین اقداماتی برنامهریزی میکنیم. مهم این است اگر موردی بد است، برای همه بد است و با یک روسری برداشتن آن هم در عکسی که مشخص نیست چگونه بیرون آمده است، نمیتوان در مورد یک فرد به قضاوت نشست. وقتی این فرد زیر سوال برود، یعنی ما به اشخاصی که اقدام به پردهدری در حوزه خصوصی مردم میکنند، بها میدهیم. وقتی به این اقدامات توجه نکنیم، مطمئن باشید شاهد افزایشش نخواهیم بود. میگویند دختر یک فرد سیاسی با یک زندانی سیاسی عکس گرفته است، این موضوع ربطی به پدر و پیشینه فرد ندارد. وقتی از دید جامعهشناسی چنین افکاری را در جامعه شیوع بدهیم، همین میشود که حریم خصوصی افراد هم حفظ نمیشود. ما از این منابع برای سوءاستفاده خودمان استفاده میکنیم، اما به تبعاتش فکر نمیکنیم. در کشور ما وقتی فردی رأی آورد، هیچکس نمیتواند رأی مردم را باطل بکند. بدترین مشکل ما این است که در کشور هر کسی خودش را مسئول میداند و هر کسی یک قدرت است. بهطور مثال: کنسرتی که در نیشابور لغو شد، تمام مجوزهایش صادر شده بود، اما دادگستری استان اجازه نداد. یعنی هرکس یک مسئول و یک قدرت است. در تمام دنیا یک قانون وجود دارد. ما در حال حاضر چندین قدرت داریم که هیچکدام دیگری را قبول ندارند. در ماجرای مینو خالقی هم چنین ماجرایی رخ داده است که هر کس نظری صادر میکند. وقتی منافع سیاسی شود، از حالت تبعات اجتماعی خارج شود، شاهد چنین اتفاقاتی خواهیم بود. وقتی فردی به خودش اجازه میدهد به دلیل منافع سیاسی وارد حریم خصوصی فردی شود، نمیتوان از مردم خواست در حیطه اجتماعی به حریم خصوصی هم وارد نشوند. وقتی در جامعه شفافیت و شایستهسالاری حاکم نباشد، مسئولان نه بازخواست میشوند، نه توضیحی میدهند. واقعیت این است که باید قانون در همه موارد اجرا شود. تا زمانی که قوانین بهدرستی اجرا نشود و مسئولان پاسخگو نباشند، شاهد چنین اتفاقاتی خواهیم بود.»
حریم خصوصی از دست رفته است
«حریم خصوصی» عنوان ازدسترفتهای است که تنها رنگوبوی تزیینی دارد. فاصله فضای شخصی و عمومی بهسادگی هر روز شکسته میشود و تنها زمانی صدای آن بلند میشود که تبدیل به تشت رسوایی میشود که تنها قربانی آن محاکمه و محکوم میشود و درنهایت هشدارها مبنی بر آن است که همه مراقب خود باشند. از تجاوزهای جنسی تا توزیع و تکثیر عکسها و فیلمهای خانوادگی همه و همه شکستن حریم و مرزهای خصوصی افراد است که تاثیرات اجتماعی و روانی سنگینی بر فرد دارد، اما همچنان رواج دارد و با توسعه شبکههای اجتماعی ابعاد تازهای نیز پیدا کرده است. آخرین و تازهترین نمونه آن سوشا مکانی است که او را راهی زندان کرد.
ساختار جدید ارتباطی و زندگی، امنیت همه افراد را تحت تاثیر قرار داده است و آن را بهشدت آسیبپذیر کرده، چنانکه به نظر میرسد دیگر هیچکس در امان نیست و در این میان افراد نامآور و بنام بیشتر لطمه میبینند. کنجکاوی افراد به سرکشی به زندگی یکدیگر، تنها منحصر به چهرهها و شخصیتهای شاخص نیست، بلکه اگر در یک فضای عمومی مانند اتوبوس، تاکسی یا مترو در حال نوشتن یا خواندن یک پیغام در گوشی همراه خود باشید یا مکالمهای با صدای آرام داشته باشید، کنار دستی شما چشم و گوش خود را کامل به شما سپرده است، آن هم برای سرگرمی، وگرنه نه شما را میشناسد و نه زندگی شما برایش ارزشی دارد، حال این کنجکاوی در مورد افرادی که مشهور هستند و در جامعه شناختهشده هستند، بیشتر است. به همین دلیل است که با پدیدهای مواجه میشویم که عکس و فیلمهای خصوصی دست به دست میچرخد. پایان ماجرا کجاست؟
.
سارا غضنفری
دقیقا همینه وقتی مینو خالقی رو به خاطر اون عکس ها که اصلا معلوم نیست واقعی هم بوده باشه ممنوع الورود به مجلس می کنن یعنی اون منتشر کننده عکس احساس مهم بودن و تاثیرگذاربودن میکنه که این خیلی خطرناکه … هیچ وقت نباید کسانی که کارهای غیراخلاقی می کنند احساس موثر بودن بکنند … بهترین راه گذشتن از کنار این موارد و به بیرون راندن اون منتشرکننده است نه اون قربانی بیچاره …