تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۲/۱۰ - ۰۶:۴۵ | کد خبر : 2404

تو مثل هیچ کسی نیستی

برای آقا کریم پرسپولیسی‌ها پیمان خنافری سبیل‌های کم پشت و کمی حنایی و مدل موهای ساده ما را به یاد کسی می‌اندازد که یک روز توسط واسیلی گوجا رومانیایی در هوای سرد و برفی تبریز کشف و سال‌ها بعد به یکی از نوادر تاریخ فوتبال ایران و آسیا تبدیل شد. از کریم باقری حرف می‌زنیم. […]

برای آقا کریم پرسپولیسی‌ها

پیمان خنافری
سبیل‌های کم پشت و کمی حنایی و مدل موهای ساده ما را به یاد کسی می‌اندازد که یک روز توسط واسیلی گوجا رومانیایی در هوای سرد و برفی تبریز کشف و سال‌ها بعد به یکی از نوادر تاریخ فوتبال ایران و آسیا تبدیل شد. از کریم باقری حرف می‌زنیم. مدافع جلوزن سابق تراکتورسازی، که خیلی زود راه پایتخت را در پیش گرفت و تبدیل به شماره شش کشاورز شد. تراکتورسازی آن زمان زیاد پول‌دار نبود و تیم بانک کشاورزی خیلی زود او را جذب کرد. پیشنهاد تقریبا پنج برابری کریم باقری را به تهران کشاند.
قامت رعنا، ضربات سر استثنایی، شوت‌های ویران‌گر، تکل‌های بلند، پاس‌های بلند ۷۰، ۸۰ متری، قدرت استفاده از دو پا قدرت رهبری از او چهره ویژه‌ای ساخته بود که در جوانی مورد توجه مربیان فوتبال ایران قرار گرفت و همه از او تعریف می‌کردند. آن‌قدر که امیر عابدینی مدیر عامل آن زمان پرسپولیس به دنبال جذب او افتاد: «تو تراکتورسازی بازی کردی، پیراهنت قرمزه، باید بیای پرسپولیس، کدوم بازیکن تراکتورسازی رو دیدی سر از استقلال دربیاره؟» خیلی زود و در ۲۳ سالگی با قراردادی که در آن زمان رکورد فوتبال ایران را با ۲۰ میلیون تومان می‌شکست، توسط عابدینی شکار شد تا شاه‌ماهی نقل و انتقالات در تور پرسپولیس بیفتد. ۲۰ میلیون تومان در سال ۷۵ خودش دو میلیارد تومان الان می‌شد! او با همان سر و شکل و سبیل پرسپولیسی شد. پرسپولیسی که البته یک سال در آن درخشید.
یک سال درخشش با پیراهن پرسپولیس و تیم ملی کافی بود تا سر از آلمان و بیله‌فلد دربیاورد. اگرچه به دلیل آشنا نبودن به زبان آلمانی و مصدومیت در آلمان و کمی بعد از آن در انگلستان نتوانست درخشش همیشگی خود را در اروپا تکرار کند. او به همراه علی دایی لژیونر شد. فوتبالیست‌های آن زمان ایران که تازه پایشان به اروپا باز شده بود، حسابی محبوب شده بودند. پس از پنج سال بازی در خارج از کشور، او حوالی سال ۸۰ دوباره به پرسپولیس بازگشت. اما در سال‌های بازگشت به خانه نتوانست آن بازیکن همیشگی باشد. بازی‌های سینوسی کریم باقری البته باعث نشده بود که محبوبیتش کم شود. حضور یک افشین قطبی در سال ۸۶ کافی بود تا فوتبال ایران تولد مجدد کریم باقری را در ۳۳ سالگی جشن بگیرد! آن‌قدر با پیراهن شماره شش وبازوبند کاپیتانی پرسپولیس درخشید تا در اخر فصل هفتم خودش میکروفون دست بگیرد و با لهجه شیرین آذری در جشن قهرمانی پرسپولیس بخواند: «پرسپولیس قهرمان شده خدا می‌دونه که حقشه…!» شعاری که البته قبل از قهرمانی سر داده می‌شود و معمولا آن را قبل از قهرمانی می‌خوانند. اما کریم باقری فعل مصرع اول را عوض کرد و آن را خواند تا خاطره‌ای به‌یادماندنی شکل بگیرد.
کریم باقری کسی است که با یک شوت ویران‌گر طلسم تساوی‌های دربی تهران را شکست و آخر بازی با نجابتی خاص از هواداران ناراحت استقلال عذرخواهی کرد. طوری که هنوز پرسپولیسی‌ها کری شوت کریم باقری را می‌خوانند و به استقلالی‌ها می‌گویند آقاکریم از قلعه حسن خان به استقلال گل زد! یکی از تلخ‌ترین خاطرات وحید طالب‌لو، همین شوت کریم باقری و گلی بود که در جریان دربی از او دریافت کرد. کریم باقری اگر کمی جاه‌طلب بود و در ۲۸ سالگی از تیم ملی خداحافظی نمی‌کرد، خیلی از رکوردها در فوتبال ما جابه‌جا می‌شد. هرچند او بعد از خداحافظی‌اش هم دو باری به تیم ملی برگشت. او حالا در کادر فنی پرسپولیس قرار دارد و برای کنترل حاشیه‌های پرسپولیس بهترین گزینه ممکن همین خود خودش است. برانکو ایوانکوویچ هم به‌خوبی این خاصیت کریم باقری را شناخته و مسئولیت مهمی به او داده است. در دربی اخیر که بین بازیکنان پرسپولیس (محسن مسلمان و مهدی طارمی) درگیری پیش آمد، این کریم باقری بود که وسط درگیری رفت و روی سر آن‌ها داد کشید و ساکتشان کرد. حالا فکر می‌کنید چرا این مطلب را نوشتیم؟ اسفند که شروع شده، اول اسفند هم تولد کریم باقری است. گفتیم بد نیست که به مناسبت آغاز اسفند یادی هم از کریم باقری کنیم. بازیکنی که مثل هیچ کسی نیست!

شماره ۶۹۹

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟