این وجیزه رسالهای است در معنای واژهها؛ آن طور که کتابهای لغت از نوشتنشان پرهیز دارند.
صادق زیباکلام
۱- (اسم) وسیلهای است که در مناظرههای مختلف در کنار میز، میکروفون، بطری آب معدنی و مجری مناظره به کار میرود. نیمه ثابت هر مناظره در هر زمینهای. کسی که در همه مناظرهها حاضر باشد.
مثال: قرار است درباره نقش کاهش مصرف پلاستیک در افزایش یا کاهش راندمان سلولهای خورشیدی یک مناظره برگزار کنیم. از صادق زیباکلام و یک نفر که با او مخالف باشد، برای برنامه دعوت کنید.
با این امکانات محدود نمیشود مناظره خوبی برگزار کرد. ممکن است مناظرهکنندگان تشنه شوند و به آب نیاز داشته باشند یا حوصلهشان سر برود و به صادق زیباکلام نیاز داشته باشند.
تا پیش از اختراع و کاربرد عمومی صادق زیباکلام در مناظرهها به گفتوگوی جدلآمیز میان دو یا چند نفر تقابل میگفتند.
عقل
۱- (اسم) وسیلهای است کاربردی که توسط آن شرکتکنندگان در یک انتخابات درمییابند که کدام وعدهها را باور کنند و کدام را نه. وسیلهای است که برای جبران فقدان صداقت در بین کاندیداهای یک انتخابات میان شرکتکنندگان در آن انتخابات توزیع میشود. ابزاری است که نداشتن آن باعث میشود تصور کنیم کاندیداهای یک انتخابات حقیقت را میگویند.
مثال: شما باید عقل داشتید و وعده رفع حصر را باور نمیکردید. (هرگونه شباهت میان این مثال و جملات ع.ع عمدی بوده و باید باعث شرمندگی ع.ع باشد.)
خوشبختانه بیشتر مردم مقدار کافی عقل دارند و انتظار ندارند تا ما به وعدههایمان عمل کنیم.
تصویب قانون برای جلوگیری از دروغهای انتخاباتی مصداق توهین به عقل مردم است. مردم خودشان عقل دارند و میتوانند بفهمند کاندیداها دروغ میگویند.
حسن رحیمپور ازغدی
۱- (اسم) میکسری (مخلوطکنی) است با توان بسیار بالا که قادر به ساختن درهمجوشی از تمام چیزهایی است که در حالت عادی هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند. وسیلهای برای به هم پیوند زدن شاخههای مختلف علوم انسانی بدون هیچ محدودیت و مانع.
مثال: از هلنیسم نیچه شروع کردهاید، با اندیشههای کیرکهگارد در شعر حافظ ادامه دادهاید و با گرایشهای اپیکوری ابنعربی متن را تمام کردهاید؛ البته با اشارههایی به هلالی جغتایی و فیزیک میرفندرسکی. بعید میدانم بدون استفاده از یک حسن رحیمپور ازغدی این کار را کرده باشید.
توجه بفرمایید که امروز هم تولد مارتین هایدگر است و هم تولد ابن مقله. اگر میخواهید از هر دو نفر یاد کنید، حتما یک دستگاه حسن رحیمپور ازغدی به همراه داشته باشید.
وانت
۱- (اسم) وسیله نقلیهای است که فقط و تنها فقط مردان توان نشستن در آن را دارند. تنها وسیله نقلیه تکجنسیتی است که زنان هیچگاه توان سوار شدن به آن را نخواهند داشت.
مثال: این واحد صنفی به دلیل سوار کردن زنان در وانت باید تعطیل شود.