این وجیزه رسالهای است در معنای واژهها؛ آن طور که کتابهای لغت از نوشتنشان پرهیز دارند
سبکتکین ثمین
استعفا
(اسم) عملی است ناپسند و مذموم که فقط در مواقعی میتوان آن را انجام داد که دیگر چیزی برای خراب کردن وجود نداشته باشد.
مثال: شنیدهام استعفا دادهای؟ – بله. از بین بردن این دو سه قلم باقیمانده از دستم برنمیآمد.
! استعفا عملی سخت ناپسند است و پس از ارتکاب آن حتیالمقدور باید از پذیرفتنش خودداری یا اظهار بیاطلاعی کرد.
فعل استعفا گاه به صورت متعدی هم به کار میرود. در این حالت مقام مافوق شخص استعفادهنده احساس کرده است کس دیگری هست که میتواند سریعتر همه چیز را کندتر کند.
دونالد ترامپ
۱- (اسم) وسیلهای است مشابه شیشه نوشابه با همان کاربرد و ماهیت با این تفاوت که از اول هم در آن نوشابهای وجود نداشته است. از این وسیله عموما برای راضی کردن مردم به استعمال چیزهایی استفاده میشود که در مواقع عادی هرگز حاضر به استفاده از آن نیستند.
مثال: زمانی که بچه بودم، مادرم برای آنکه مجبورم کند آمپول بزنم، از دونالد ترامپ استفاده میکرد.
پس از تجربه آن هشت سال فقط یک دونالد ترامپ ممکن است باعث شود مردم دوباره به معجزه هزاره رأی بدهند.
دونالد ترامپیده (صفت): چیزی یا کسی را گویند که نصف یک اره دو سر از بدنش بیرون باشد.
مثال: وزراتخانه اینقدر دونالد ترامپیده شده است که آدم ترجیح میدهد بگذارد هیچچیز در آن عوض نشود.
روزنامه مردمسالاری
۱- (صفت) چیزی را گویند که خود گوید و خود خندد. آینهای که در جواب سوال «کی از همه خوشگلتر است» همیشه جواب دهد «صاحب من». معادلهای که مستقل از ورودی همیشه یک جواب ثابت بدهد که با مصطفی شروع شود.
مثال: ماشین حساب روزنامه مردمسالاری شده. از صبح تا حالا هر عددی واردش میکنم، همان جواب ثابت را میدهد.
روزنامه مردمسالاری نشو. همه کارها را که نمیشود به تو سپرد. بالاخره یک فرقی بین چیدن گیلاس و ساختن فیلم هست.
مصطفی کواکبیان
۱- (اسم، صفت، قید، فعل، حرف اضافه، حرف ربط، اسم ندا و سایر نقشهای دستوری زبان فارسی) موجودی را گویند که برای زندگی در هر اقلیم مناسب باشد. کلیدی را گویند که بتواند همه درها را باز کند. کسی که شایستگی دریافت همه مناصب دولتی و غیردولتی را داشته باشد. گزینهای که پاسخ صحیح همه سوالها ممکنالوجود باشد. دارویی که برای درمان همه دردها مناسب باشد. قطعهای که همه پازلهای دنیا را تکمیل کند. آنزیمی که همه مواد غذایی را هضم کند. ماده شویندهای که همه چیز را تمیز کند. مایعی که همه چیزهایی را که گیر کرده است، بشوید و ببرد پایین. کسی که شبیه مدرسان شریف باشد.
مثال: رئیس جمهور کی بشه؟ مصطفی کواکبیان
رئیس مجلس کی بشه؟ مصطفی کواکبیان
وزیر ارشاد کی بشه؟ مصطفی کواکبیان
کتاب چی بخونم؟ مصطفی کواکبیان
کلاس کجا ثبتنام کنم؟ مصطفی کواکبیان
دم در خونه کیه؟ مصطفی کواکبیان
– حمیــــــــــــد؟ مصطفی کواکبیان
گاه بهعنوان مجاز عامل و عمل به کسی گفته میشود که با گیلاس جملههای زیبا بسازد.
مناظره
۱- [در ایران] گفتوگوی دونفرهای را گویند که یک سمتش صادق زیباکلام باشد.
۲- [خارج از ایران] چیزی است شبیه دعوا که دو طرف بر اثر کهولت سن در آن از برخورد فیزیکی با هم خودداری میکنند. تلاشی برای باز نگه داشتن لبها به حالت لبخند در شرایطی که ترجیح میدهید خرخره کسی را بجوید.
مثال: من یکی که اگر یک مشت دیگر بخورم جانم از دماغم درمیآید. بیا باقیاش را مناظره کنیم.
خواهشمندیم پیش از مناظره به اندازه کافی عضلات اطراف لبتان را تمرین بدهید. در حین مناظره به کسی وقت استراحت داده نمیشود.
هیلاری کلینتون
۱- (اسم) دونالد ترامپی را گویند که ظاهرش شبیه دونالد ترامپ نباشد. شیشه نوشابهای که از دور برای خوردن به نظر برسد، نه برای کار دیگر. ارهای که به نظر بیاید تمامش از بدن بیرون است، نه نصفش.
مثال: اینقدر دونالد ترامپیده شدهایم که به هیلاری کلینتون هم راضیام. لااقل ظاهرش کمی خوشنماتر است.
شماره ۶۸۲