تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۹/۰۷ - ۰۶:۴۴ | کد خبر : 8057

زنان بدون مرز

چرا نجات سیاره زمین یک کار زنانه است؟ مریم عربی تا همین چند وقت پیش، اگر می‌خواستی تاثیر انتخاب‌های مصرف‌گرایانه‌ات را بر محیط زیست کم کنی، تنها گزینه موجود، کنار گذاشتن پلاستیک و استفاده از ساک‌های پارچه‌ای بود. این روزها خریدارانی که دغدغه‌های زیست‌محیطی دارند، با هزار و یک گزینه «سبز» برای انتخاب مواجه هستند. […]

چرا نجات سیاره زمین یک کار زنانه است؟

مریم عربی

تا همین چند وقت پیش، اگر می‌خواستی تاثیر انتخاب‌های مصرف‌گرایانه‌ات را بر محیط زیست کم کنی، تنها گزینه موجود، کنار گذاشتن پلاستیک و استفاده از ساک‌های پارچه‌ای بود. این روزها خریدارانی که دغدغه‌های زیست‌محیطی دارند، با هزار و یک گزینه «سبز» برای انتخاب مواجه هستند. پدهای چندبارمصرف و کاپ‌های قاعدگی، مصرف ماهانه پلاستیک را برای زنان کاهش داده. لوازم آرایش در ظرف‌های شیشه‌ای و آلومینیومی عرضه می‌شود. حتی برندهای تولیدکننده جوراب‌های زنانه هم مواد سازگار با محیط زیست را جایگزین نایلون کرده‌اند. با یک نگاه به قفسه سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای با انبوه محصولاتی مواجه می‌شوید که مواد آسیب‌رسان به محیط زیست را از بسته‌بندی‌ها و محصولات خود حذف کرده‌اند و به شکلی محسوس به سمت استفاده از مواد پایدارتر حرکت می‌کنند. اما اگر مرد باشید، ممکن است اصلا متوجه این تغییرات نشده باشید، چراکه بیشتر محصولات دوست‌دار محیط زیست، بازار مصرف‌کننده‌های زن را هدف گرفته‌اند.
این رویکرد یک دلیل واضح و البته قابل‌ تأمل دارد؛ زنان نه‌تنها مصرف‌کنندگان قدرتمندتری هستند، بلکه میزان حساسیت و مسئولیت‌پذیری‌شان در قبال محیط زندگی‌شان به شکل قابل‌ توجهی نسبت به مردان بیشتر است. نتیجه این امر، چیزی است که موسسه تحقیقات بازار مینتل آن را «شکاف زیست‌جنسیتی» نامیده است؛ وضعیتی که برندینگ سبز را به برندینگ زنانه تبدیل کرده و مسئولیت نجات سیاره زمین را بر دوش زنان گذاشته است.

همیشه پای یک زن در میان است
جک داکت تحلیل‌گر ارشد سبک زندگی مصرف‌کنندگان، در گزارشی که موسسه اینتل در سال ۲۰۱۸ درباره این موضوع منتشر کرد، گفته: «زنان هم‌چنان تمایل دارند مسئولیت امور خانه را خودشان بر عهده بگیرند؛ از جمله شست‌وشوی لباس‌ها، تمیزکاری و تفکیک زباله‌ها. بااین‌حال، با کمپین‌ها و محصولات دوست‌دار محیط زیست که در ابعادی گسترده، جامعه زنان را نشانه گرفته، این پیام تبلیغ می‌شود که مصرف مسئولانه و توجه به محیط زیست، یک کار زنانه است.»
با وجود جنبش‌های برابری‌خواه در دنیا و پیشرفت‌هایی که در حوزه زنان حاصل شده، از نگاه رسانه‌ها هم‌چنان وظیفه مراقبت از کودکان و خانه و خانواده و حتی سیاره زمین بر دوش زنان است. جنت کی. سوییم، مدرس روان‌شناسی در دانشگاه پنسیلوانیا که پژوهش‌های گسترده‌ای در زمینه پیامدهای اجتماعی رفتارهای حامیان محیط ‌زیست انجام داده، در گفت‌وگو با گاردین به کاریکاتور سیاسی‌ای اشاره می‌کند که در آن تصویر تئودور روزولت، رئیس‌جمهور آمریکا در سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۹ با پیش‌بند ترسیم شده تا سیاست‌های او در زمینه حفظ منابع طبیعی را به عنوان رفتاری زنانه مورد تمسخر قرار دهد.

مادرانه
این درست است که احتمال در پیش گرفتن زندگی سبز از سوی زنان بیشتر و محتمل‌تر از مردان است، بااین‌حال، در سال‌های گذشته، این شکاف جنسیتی به تفاوت‌های شخصیتی نسبت داده می‌شد. پژوهش‌های انجام‌شده در اواسط دهه ۹۰ تا اوایل ۲۰۰۰ نشان می‌دهد که زنان تمایل بیشتری دارند که جامعه‌پسند، نوع‌دوست و هم‌دل باشند و رفتار مراقبت‌گرانه قدرتمندتری نشان دهند و چشم‌انداز متمرکز بر آینده را در نظر داشته باشند. ریچل هاول، فعال حوزه توسعه پایدار، می‌گوید: «پژوهشی که در دانشگاه ادینبرگ روی زنان فاقد مدرک دانشگاهی انجام شده، نشان می‌دهد که زنان به صورت کلی از سطوح بالاتری از انطباق با جامعه، تمایل به مراقبت از دیگران و مسئول بودن از نظر اجتماعی بهره‌مند هستند و همین مسئله باعث می‌شود به مسائل محیط زیستی توجه بیشتری نشان دهند و تمایل به در پیش گرفتن رفتارهای سازگار با محیط زیست داشته باشند.»
خواه زنان به شکل غریزی و ذاتی به محیط زیست توجه داشته باشند، یا به صورت اکتسابی این مسئله را یاد بگیرند، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد زنانگی و تعهد به حفاظت از محیط زیست از لحاظ شناختی با هم مرتبط هستند. این مسئله هر چقدر که نامعقول و مهمل به نظر برسد، از جمله عواملی است که مردان را از انجام مسئولیت‌هایشان در این حوزه بازمی‌دارد.

مَرد و مَردتر
پژوهش جنت سوییم و همکارانش در سال گذشته میلادی نشان می‌دهد که اغلب مردان رغبتی به استفاده از کیسه‌های خرید چندبارمصرف یا قابل‌ بازیافت یا هر نوع فعالیت سازگار با محیط زیست که ممکن است زنانه تلقی شود، ندارند، چون از این واهمه دارند که در نگاه اطرافیان به عنوان مردی دارای اختلال‌های جنسیتی یا صفات زنانه تلقی شوند. دقیقا به همین دلیل است که این دسته از مردان از روی آوردن به گیاه‌خواری سر باز می‌زنند. پژوهش دیگری هم که در سال ۲۰۱۶ انجام شده، نشان می‌دهد که احتمال زیادی وجود دارد که مردان به خاطر حفاظت از هویت جنسی‌شان، از رفتارهای سازگار با محیط زیست اجتناب کنند و حتی با آن مقابله داشته باشند.
پلاستیک فریدم و پکیج فری‌شاپ که دو خرده‌فروشی آن‌لاین پرطرفدار در زمینه ارائه محصولات سبز هستند، می‌گویند که هر چند در روش‌های بازاریابی‌شان جنسیت را خنثی در نظر می‌گیرند، اما حدود ۹۰ درصد از مشتریانشان را زنان تشکیل می‌دهند. لارن سینگر، موسس پکیج فری‌شاپ که در زمینه فروش محصولاتی مثل لوازم غذاخوری بامبو و شوینده‌های دوست‌دار محیط زیست فعالیت می‌کند، پیشنهاد می‌دهد که این عدم تعادل و تناسب، زنان را در جایگاه رهبری این حوزه قرار می‌دهد. او می‌گوید: «بیایید ما زنان کسانی باشیم که مسئولیت نظارت و مربی‌گری حوزه محصولات پایدار را بر عهده می‌گیرند.»
پژوهش‌های انجام‌شده در سال ۲۰۱۶ نشان می‌دهد که زنان به طور متوسط ۶۰ درصد بیشتر از مردان مسئول انجام وظایفی هستند که بابتشان دستمزدی نمی‌گیرند. در چنین شرایطی پیشنهاد هاول جذاب‌تر به نظر می‌رسد؛ از بین بردن شکاف زیست‌جنسیتی و حل این مسئله که وظیفه تمیزکاری خانه و خرید خواربار و لباس شستن حتما بر عهده زنان است. هم‌چنین خلاص شدن از شر ایده‌های اشتباهی که درباره سر و شکل محصولات پایدار و سازگار با محیط زیست در ذهن همه نقش بسته است.

بازاریابی سبز
بولداگ، شرکت بریتانیایی تولیدکننده محصولات مراقبت از پوست برای مردان، از جمله شرکت‌های پیش‌رویی است که سنگ بنای برندش را بر مبنای پایداری چیده است. تیوب‌های پلاستیکی‌اش به جای سوخت‌های فسیلی از نیشکر تهیه شده. تیغ‌های اصلاحش دسته‌هایی از جنس بامبو دارد و ژل دوش‌هایش در پک‌های مقوایی عرضه می‌شود. مرطوب‌کننده‌های این برند هم فاقد آلاینده‌های کربنی است. سیمون دافی، موسس این برند، می‌گوید: «ما هیچ‌وقت فکر نکردیم که در بحث پایداری، نگاه جنسیتی وجود دارد. به نظر من احمقانه است که فکر کنی این مسئله بیشتر از آن‌که مردانه باشد، زنانه است. بااین‌حال، پایداری برای برندهای زیبایی زنانه یک مزیت تلقی می‌شود که جایگاه برند را در بازار رقابتی ارتقا می‌دهد، اما در حوزه مردان، چالش اصلی این است که مردان را مجاب به خرید این نوع محصولات کنیم. ما این کار را می‌کنیم، چون راه درست همین است. این رویکرد نباید به یک شیوه بازاریابی تبدیل شود. شرکت‌هایی که از این روش به عنوان تاکتیکی برای فروش بیشتر محصولاتشان استفاده می‌کنند، از هدف اصلی دور شده‌اند.»
شرکت‌های سبز واقعی شرکت‌هایی هستند که توجهشان به مقوله پایداری در همه سطوح کسب‌وکارشان گسترده شده، نه‌فقط در سطوحی که باعث جذب مشتری می‌شود. تاثیر تلاش‌های فردی اشخاص برای حذف گوشت و سفرهای هوایی در مقیاس بزرگ چندان قابل‌ توجه نیست و تا زمانی که شرکت‌های بزرگ و فعالان حوزه کسب‌وکار به همین میزان به حفاری برای استخراج نفت و گاز ادامه دهند، هیچ گشایشی در حوزه محیط زیست اتفاق نمی‌افتد. هاول می‌گوید: «اقدامات شخصی مهم است، اما شخصی کردن این مسئولیت می‌تواند ما را به بی‌راهه بکشاند. باید سعی کنیم کاری نه در سطح فردی، بلکه در سطح اجتماعی انجام دهیم.»

از زن‌گریزی تا دشمنی با محیط زیست
به گفته هاول، پژوهش‌ها نشان می‌دهد زنان نسبت به مردان کمتر به بنگاه‌های اقتصادی اعتماد می‌کنند و این به معنای آن است که آن‌ها اطمینان کمتری به توانایی علم، تکنولوژی و دولت‌ها برای حل مسائلی دارند که با آن مواجه هستیم. بااین‌حال، مردان که به شکلی تاریخی تمایل به حفظ وضع موجود در خدمت منافع خودشان دارند، بیشتر بر این باورند که اگر وجود مشکل را بپذیرند، بالاخره یک نفر یا یک تکنولوژی پیدا خواهد شد که مشکل را برطرف خواهد کرد. درنتیجه نیازی نیست سبک زندگی‌شان را تغییر دهند.
زن‌گریزی عاملی موثر در انکار مشکل تغییرات آب‌وهوایی است. نتیجه پژوهشی که در سال ۲۰۱۴ انجام شده، نشان می‌دهد که برای مردانی که به تغییرات آب‌وهوایی مشکوک هستند، این محیط زیست نیست که در خطر است، بلکه خطر اصلی، جامعه صنعتی مدرنی را تهدید می‌کند که با نیروهای مردانه آن‌ها ساخته شده. مخالفان اصلی فعالان محیط زیست حالا مردان محافظه‌کاری هستند که حفظ وضعیت موجود را به نفع حفظ منافع شخصی‌شان می‌دانند.
هاول می‌گوید: «تاریخ نشان داده که بیشتر مشکلات به دست مردان ایجاد شده، چون قدرت بیشتری داشته‌اند. بااین‌حال، بعضی وقت‌ها به نظر می‌رسد که زنان بیشتر و بیشتر از تلاش برای حل این مشکلات احساس درماندگی می‌کنند و شاید قدرت کمتری هم برای انجام این کار داشته باشند.»
بااین‌حال، دنیا در حال تغییر است. نسل هزاره و نسل z حساسیت بیشتری به بحران تغییرات آب‌وهوایی دارند. تحقیقات نشان داده که در آمریکا حتی جوانان طرفدار حزب جمهوری‌خواه هم از دولت توقع دارند اقدامات جدی‌تری برای مقابله با تغییرات آب‌وهوایی انجام دهد. اگر به جنبش‌های محیط زیستی اخیر که از سوی جوانان رهبری می‌شود، نگاه کنیم، مردان جوان را هم در کنار زنان می‌بینیم. این مسئله حالا دیگر بیشتر از آن‌که جنسیتی باشد، نسلی شده است. در دنیای امروز اگر مرد هستید و جوان، و هم‌چنان برای مسائل محیط زیستی اهمیتی قائل نیستید، بدانید که یک جای کارتان مشکل دارد.

برچسب ها:
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظرات شما

  1. Alee sooree
    7, آذر, 1399 15:50

    متأسفانه در بیشتر موارد بحث زن و پرداختن به او و… که به وسط می‌آید، نگاه منصفانه و قضاوت درست، گویی از میدان به در می‌شود!

    یک‌جایی از متن اشاره شده که این تفاوت جنسیتی نیست و شخصیتی‌ست، و این اصل ماجراست، اما رها می‌شود چون باید به زن پرداخته شود. نویسنده حتی واژهٔ زنانگی را استفاده می‌کند اما بسیار ناشیانه آن‌را به نفع زن‌ها مصادره می‌کند! محافظت از محیط زیست با زنانگی ارتباط دارد نه زن بودن.

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟