تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۲/۰۵ - ۰۷:۲۰ | کد خبر : 2361

مرد سایه

فواد شمس روی‌کار آمدن ترامپ به‌عنوان یکی از ناشی‌ترین رئیس جمهورهای تاریخ آمریکا برای بسیاری از مردم آمریکا و جهان شوک‌آور بود. ترامپ سابقه سیاسی مشخصی ندارد. از این‌رو بسیاری از تحلیل‌گران رفتارهای سیاسی او را غیرقابل پیش‌بینی می‌دانند. اما آیا واقعیت این است؟ آیا ترامپ و تیم همراهش بدون هیچ برنامه و سابقه‌ای یکی […]

فواد شمس

روی‌کار آمدن ترامپ به‌عنوان یکی از ناشی‌ترین رئیس جمهورهای تاریخ آمریکا برای بسیاری از مردم آمریکا و جهان شوک‌آور بود. ترامپ سابقه سیاسی مشخصی ندارد. از این‌رو بسیاری از تحلیل‌گران رفتارهای سیاسی او را غیرقابل پیش‌بینی می‌دانند. اما آیا واقعیت این است؟ آیا ترامپ و تیم همراهش بدون هیچ برنامه و سابقه‌ای یکی از قوی‌ترین ارکان‌های حکومتی تاریخ بشریت را به دست گرفته‌اند؟
برای پاسخ به این پرسش باید افرادی را که در پس پرده و در سایه‌ها نشسته‌اند و ترامپ را هدایت می‌کنند، بررسی کرد. ترامپ با همه ژست‌های رسانه‌ای و پرسروصدایی که می‌گیرد و می‌خواهد خود را شخصی مستقل و خارج از سیاست روزمره نشان بدهد، فرق دارد. درواقع یک تیم قدیمی سیاسی با ایده‌های مشخص پشت سر ترامپ ایستاده‌اند. صحنه‌گردان آن هم فردی است که این روز‌ها نامش بیش از دیگران شنیده می‌شود؛ استو بنون.
نورافکن رسانه‌ها این روز‌ها قسمت تاریک حکومت ترامپ را بیش از گذشته مرکز توجه خود قرار داده‌اند، به صورتی که مجله «تایم» روی جلد شماره ۱۳ فوریه خود را به تصویری از استیو بنون، مشاور ترامپ، اختصاص داد و برای او عنوان The Great Manipulator را انتخاب کرد؛ واژه‌ای که معادل فارسی مشخصی ندارد، اما اگر بخواهیم برای ترجمه آن تلاش کنیم، باید بگوییم که در سپر سیاست، «مانیپولاسیون» به معنی «دستکاری کردن» است و «مانیپولاتور» به کسی می‌گویند که توان هدایت تحولات یا اشخاص را به سمت و سوی مطلوب خود ببرد.
عنوانی که تایم برای توصیف جایگاه استیو بنون در دولت ترامپ به کار برده، درواقع همان عروسک‌گردان خودمان است. بنون را می‌توان کارگردان اصلی نمایش‌های ترامپ از مهاجرستیزی تا وعده‌های اقتصادی‌اش دانست. استیو بنون روزگاری کارمند سابق بانک گلدمن ساکس بوده؛ همان بانکی که برنی سندرز بارها دخالتش را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هشدار داده بود. نکته جالب توجه این است که این بانک‌دار قدیمی سابقه فیلم‌سازی و کارگردانی هم دارد. تصورش را بکنید افسار رئیس جمهور فعلی آمریکا در دست یک بانک‌دار سابق با تجربه فیلم‌سازی افتاده است. کسی که تئوریسین این روز‌ها «راست جدید‌ پوپولیستی» است. اگر استیو بنون را به‌خوبی بشناسیم، می‌توانیم دلایل رفتارهای اخیر ترامپ را درک کنیم. درواقع این شخص ترامپ نیست که ناشیانه برخی رفتارهای افراطی انجام می‌دهد، بلکه بانک‌داری با ایده‌های راست افراطی است که تبدیل به دومین مرد قدرتمند آمریکا، ‌پس از ترامپ، شده است و صحنه‌گردان تمام این مسائل است.

استیو بنون از تاریکی می‌آید
تا پیش از انتخاب ترامپ به رئیس جمهوری آمریکا شاید بسیاری از افراد نام بنون را هم نشنیده بودند. حتی در زمان کارزارهای انتخاباتی بیشتر رسانه‌ها به جای آن‌که پشت صحنه سیاسی آقای ترامپ را بررسی کنند، در کار رختخواب او بودند. اسامی زنان و دوست‌دختر‌های سابق آقای ترامپ بیش از هر چیزی مورد توجه رسانه‌ها بود. به نظر می‌رسد این هم جزو بازی پیچیده تیم ترامپ بود. سر مخاطب و رسانه‌ها را با بحث‌های مبتذل این‌چنین گرم کردند تا اصل داستان گم شود.
اما استیو بنون کیست؟ او یک بانک‌دار قدیمی در آمریکاست که در یک خانواده‌‌ کاتولیک ایرلندی‌تبار، به دنیا آمده است. حتی چند سالی هم در نیروی دریایی آمریکا کار نظامی کرده است. اما مهم‌ترین بخش زندگی او کار کردن در بانک سرمایه‌گذاری گلدمن ساکس بود. بانکی که برنی سندرز بارها تاکید کرده بود که این‌ها می‌خواهند سرنوشت انتخابات را تعیین کنند. نکته جالب توجه دیگر از زندگی استیو بنون نقش او در ‌هالیوود و کار‌های سینمایی‌اش است. او علاوه بر این‌که دستی در فیلم‌سازی و کارگردانی دارد، جزو یکی از مهم‌ترین سرمایه‌گذاران هالیوود بوده است. بنون همواره تلاش کرده چهره مرموز و پشت صحنه‌ای خودش را حفظ کند. برای همین بیشتر در سایه سیاست بوده است. از رسانه‌ها دوری می‌کند و کمتر مصاحبه می‌کند. تا جایی که حتی در یکی از معدود مصاحبه‌هایش، در مورد تاریکی گفته است: «تاریکی مطلوب و مطبوع است.» استیو بنون در دولت ترامپ به‌عنوان Chief Strategist (استراتژیست کل) کاخ سفید انتخاب شده است. این انتخاب یک جایگاه جدید است و ترامپ، در تغییرات جنجالی خود در ترکیب اعضای شورای امنیت ملی، بنون را به عضویت شورای امنیت ملی آمریکا درآورد، یعنی در جایگاهی برابر با بلندپایه‌ترین مقامات دولت آمریکا قرار داد.

لنینیست راست‌گرا
شاید در اذهان عمومی «لنینیست»‌ها همواره به‌عنوان یک گرایش چپ‌گرایانه مطرح بوده باشند. اما واقعیت سیاست آن است که لنینیسم می‌تواند به‌عنوان یک فرم و یک راه‌کار عملیاتی سیاسی محتواهای مختلفی بگیرد. ترکیب لنینیسم با ناسیونالیسم و سیاست‌های بازار می‌تواند یکی از هولناک‌ترین راه و روش‌های سیاسی را برای قرن ۲۱ به ارمغان بیاورد.
استیو بنون خود را یک لنینیست می‌داند. کسی که مدعی است آمده تا کلیت سیستم حاکم کنونی آمریکا را دچار تغییر بنیادین کند. همین شعارها و وعده‌هایی که ترامپ در ایام انتخابات داد، برای تغییر بنیادین در سیستم فاسدشده آمریکا به اندازه شعارهای انقلاب اکتبر لنین در میان توده‌های مردم جذابیت پیدا کرد. تمام این‌ها دست‌پخت استیو بنون ناسیونالیست است. کسی که مدعی این است که جنس ناسیونالیسمش با نژادپرستی فرق دارد. او خود را یک ناسیونالیست اقتصادی می‌داند. لااقل در شعارها و ادعاهایش خود را به‌شدت نگران اقشار متوسط و کارگری جامعه آمریکا نشان می‌دهد. از این‌رو استیو بنون بانک‌دار این روزها مخالف سرسخت جهانی شدن اقتصاد است. او جهانی ‌شدن را دلیل اصلی از بین رفتن امنیت شغلی کارگران آمریکایی می‌داند. وضعیت نابسامان اقتصاد آمریکا را به‌خاطر همین جهانی‌سازی می‌داند.

استیو بنون، تئوریسین «مهاجران به مثابه قلب مشکلات آمریکا»
یکی از دلایل ضدیت ترامپ با مهاجران را هم باید دراین نکته جست‌وجو کرد که استیو بنون مهاجران را دلیل اصلی بی‌کاری کارگران آمریکایی می‌داند. بنون مهاجران را مسبب اصلی مشکلات اقتصادی آمریکا می‌داند. حتی از ترامپ هم فراتر می‌رود و نه‌تنها مهاجران غیرقانونی که مهاجران قانونی را هم موجب مشکلات اقتصادی آمریکا می‌نامد. نکته جالب توجه مشکل اقتصادی است که بنون با مهاجران دارد. او مهاجران کشورهای شرق و جنوب آسیا را به این دلیل سرزنش می‌کند که تمام رشته‌های مهندسی را گرفته‌اند. از نظر استیو بنون هجوم مهاجران به آمریکا باعث شده نه در تحصیلات تکمیلی جایی برای دانشجویان آمریکایی هست، نه در بازار کار. در یک کلام بنون مهاجران را اصلی‌ترین مشکل امروز جامعه آمریکا می‌داند. شاید از این‌رو است که اولین اقدام ترامپ دستور‌های ضد مهاجرتی‌اش بود. اما قطعا این آخرین اقدامش هم نخواهد بود. جنگ اصلی ترامپ با مهاجران آمریکای لاتینی و شرق آسیاست. فعلا حمله ترامپ به مهاجران مسلمان یکی دست‌گرمی محسوب می‌شود.

شورشی‌های جکسونی
برخی تحلیل‌گران ظهور ترامپ را با عنوان «شورش جکسونی» می‌نامند. اما منظورشان چیست؟ این افراد وقایع فعلی آمریکا را ارجاع می‌دهند به عملکرد اندرو جکسون، هفتمین رئیس جمهوری آمریکا که او نیز گرایشات پوپولیستی پررنگی داشت. کسی که مسئول یکی از بزرگ‌ترین قتل‌عام‌های سرخ‌پوستان آمریکا بود. از طرف دیگر با شعارهای عوام‌فریبانه بخش بزرگی از مردم آمریکا را با خود همراه کرد.
رویکرد گرایش به داخل و نفی ماجراجویی خارجی در آمریکای امروز خریداران بسیاری دارد. عوام آمریکایی از جنگ خسته شده‌اند. خسارات سنگین مالی که سیاست‌های جنگ‌طلبانه خاندان بوش و خاندان کلینتون بر مردم آمریکا تحمیل کرده بود، آنان را به راهی برد که درنهایت به ترامپ رأی دادند. ترامپی‌ها لااقل در ظاهر ادعا می‌کنند نمی‌خواهند هزینه جنگی در خارج از آمریکا را بدهند. بنون خودش را وام‌دار جنبش پوپولیستی اندرو جکسون می‌داند و او را الگوی خود قرار داده است. اما این علاقه به اندرو جکسون از آن جهت هشداردهنده است که جکسون ازجمله معدود روسای جمهوری به حساب می‌آید که از دستور دادگاهی که برخلاف خواست او رأی داده بود، سرپیچی کرد. اقدامی که مشابهش را در روزهای اخیر، حداقل برای چندین ساعت، در فرودگاه‌های آمریکا شاهد بوده‌ایم. ترامپ نیز در چند روز اخیر بارها هم به قاضی فدرالی که علیه فرمان او حکم داده است و هم به سیستم قضایی این کشور حمله کرده است.

خطر بروز جنگ به کارگردانی بانک‌دارها
سخنرانی تابستان ۲۰۱۴ او در واتیکان، مقارن بود با یکصدمین سال ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند، ‌ولیعهد هابسبورگ، که شروع جنگ اول جهانی به شمار می‌رود. استیو بنون وضع امروز غرب را با آن زمان مقایسه کرد و گفت: مثل امروز همه چیز سر جای خودش بود و تجارت و زندگی عادی جریان داشت، ولی فقط چند هفته بعد پنج میلیون نفر در یونیفورم نظامی بودند و ظرف ۳۰ روز یک میلیون نفر کشته شدند.
دیدگاه‌های استیو بنون درباره خاورمیانه مشابه نظراتی است که از سال ۲۰۱۳ هنری کیسینجر بار‌ها اعلام کرده است. آنان خواهان یک جنگ صلیبی تازه هستند. بارها گفته‌اند که باید بین روسیه و آمریکا اتحاد به وجود بیاید علیه اسلام افراطی. شاید برای ما ایرانی‌ها و مسلمان‌ها نظرات نگران‌کننده استیو بنون در این‌جا باشد که او مثل ساموئل‌ هانتینگتون به تقابل تمدن‌ها خصوصا جنگ بین دنیای یهودی-مسیحی با دنیا معتقد است. به اعتقاد استیو بنون این تقابل به نوعی جنگ مقدس و آخر‌الزمانی است. این نوع تفکر برای بشریت خطرات جدی در پی خواهد داشت. به هر روی فعلا استیو بنون یکی از پرنفوذترین افراد در کابینه ترامپ است. رفتار او هم نشان داده از این‌که بسیاری از اصول سیاست‌ورزی آمریکایی را به چالش بکشد، ترسی ندارد. حتی در برخورد با رسانه‌ها زبان تندتری از ترامپ دارد. بنون در مصاحبه‌ای که با نیویورک تایمز داشت، در حمله‌ای شدید به رسانه‌ها گفت: «رسانه‌ها باید شرمگین و زبون باشند، دهانشان را ببندند و برای مدتی تنها گوش دهند.»

شماره ۶۹۸

برچسب ها: ,
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟