تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۸/۲۲ - ۰۴:۱۰ | کد خبر : 1346

مسافران قطار بی‌بازگشت

«چلچراغ» از خودکشی‌های مترویی گزارش می‌دهد شیما طاهری او هم مثل بقیه بلیت می‌خرد و از گیت رد می‌شود. از پله‌ها که پایین می‌رود هنوز کمی مردد است. صدای قطار که داخل تونل می‌پیچد بالاخره تصمیمش را می‌گیرد و تمام. او با بقیه فرقی نداشت. شبیه همه آدم‌هایی بود که هر روز می‌بینیم. تنها کمی […]

«چلچراغ» از خودکشی‌های مترویی گزارش می‌دهد

شیما طاهری

او هم مثل بقیه بلیت می‌خرد و از گیت رد می‌شود. از پله‌ها که پایین می‌رود هنوز کمی مردد است. صدای قطار که داخل تونل می‌پیچد بالاخره تصمیمش را می‌گیرد و تمام. او با بقیه فرقی نداشت. شبیه همه آدم‌هایی بود که هر روز می‌بینیم. تنها کمی زودتر از بقیه مسافران سوار قطار شد؛ سوارِ قطارِ بی بازگشت.
«صدای قطار داشت نزدیک می‌شد که از روی صندلی بلند شدم تا قبل از اومدنِ قطار خودمو به محل باز شدن درها برسونم. سرگرمِ مرتب‌کردنِ مقنعه‌م بودم. قطار که رسید صدای جیغ هم بلند شد. من نفهمیدم که چه اتفاقی افتاده. از همهمه‌ها می‌شد فهمید که یه دختر خودشو زیر قطار انداخته. همه چیز اونقد سریع اتفاق افتاد که خیلیا مثه من نفهمیدن ماجرا چیه، چه برسه که بخوان کمک کنن و مانع دختر بشن. همه چی توی یه چشم‌به‌هم‌زدن اتفاق افتاد.» این‌ها را یکی از شاهدان مرگ دختر ۱۵ساله‌ای که در ایستگاه نواب خودش را زیر قطار انداخت، تعریف می‌کند.
سال ۸۴ بود که اولین خودکشی در متروی تهران اتفاق افتاد. دختر ۱۸ ساله در ایستگاه شهید بهشتی خودش را زیر قطار انداخت و همان روز در بیمارستان جان سپرد. تا یک سال و نیم خبری از خودکشیِ مترویی به گوش کسی نرسید؛ تا این‌که در اردیبهشت ماه سال ۸۶ جوان ۱۹ساله‌ای در ایستگاه بهارستان تصمیم گرفت به زندگی‌اش پایان دهد و به خواسته‌اش هم رسید. حوادث مترویی سال ۸۶ به همین جا ختم نشد. با توجه به مستندات، سال ۸۶ را می‌توان یکی از پرحادثه ترین سال‌های متروی تهران دانست. در تیرماه همین سال مردی میانسال و در دی‌ماه جوانی ۲۱ ساله در مترو خودکشی کردند و حوادث مترویی سال ۸۶ با خودکشی یک زن در اسفندماه پایان یافت.
هنوز یک ماه از آخرین خودکشی نگذشته بود که دختری ۱۵ ساله در فروردین ماه ۸۷ در ایستگاه نواب خودکشی کرد. در این سال یک زن دیگر هم در ایستگاه حسن آباد دست به خودکشی زد، اما جان سالم به در برد. در سال ۸۸ طی دو روز ۲ خودکشی در متروی تهران اتفاق افتاد: یک پسر ۱۷ ساله و مردی در ایستگاه طرشت؛ که هر دو در دم جان سپردند.
سال ۸۹، سال آرامی برای مترو بود و خبری از خودکشی به گوش کسی نرسید. در سال ۹۰ زنی ۴۰ ساله در ایستگاه نواب خودکشی کرد و اسفندماه هم خودکشی نافرجام یک دختر ۲۰ ساله گزارش شد.
آمار خودکشی در متروی تهران در سال ۹۲، ۶مورد گزارش شد که آخرین موردش مربوط به خودکشی زنی میانسال در ایستگاه سعدی بود. در دی ماه ۹۲ هم مسافران ایستگاه گلبرگ شاهد خودکشی یک مرد دستفروش بودند. روند این خودکشی‌ها با خودکشی زنی میانسال در متروی ولیعصر ادامه یافت. آخرین مورد گزارش شده از خودکشی مترویی به اسفندماه سال ۹۴ بر‌می‌گردد که مردی ۳۵ ساله در ایستگاه گلبرگ جان خودش از دست داد. در سال ۹۵ هم شاهد مرگ یک دختر ۲۶ ساله در ایستگاه شادمان و پیرمردی ۶۵ ساله در ایستگاه شهدا بودیم که البته شواهد حاکی از آن است که این دو نفر قصد خودکشی نداشته و به دلیل رد شدن از خط زرد مترو با قطار برخورد کرده و جانشان را از دست داده‌‌اند.
محمدکریم آسایش، پژوهشگر شهری در گفت و گو با «چلچراغ» خودکشی‌های شهری را دارای دو بُعد می‌داند: «اولین بُعد مربوط به شهر است. ما در ایران با زوال و مرگ شهر رو‌به‌رو هستیم. افراد با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند و بعضی احساس می‌کنند که از شهر طرد شده‌اند. این خودکشی‌ها در واقع واکنشی است نسبت به مرگ شهر. بُعد دیگرِ این مسئله شکاف طبقاتی و اجتماعی است. افراد می‌بینند که هرچقدر هم که تلاش می‌کنند نمی‌توانند به موفقیت برسند. این فرد در جامعه همه امیدش برای تغییرات با شکست مواجه شده. زمانی که امید اجتماعی در فرد از بین برود و یا تضعیف شود، واکنش‌های اجتماعی مثل خودکشی را هم در پی دارد. زمانی که فرد در جامعه امکانات را برای خودش محدود می‌بیند، منزوی می‌شود و احساس می‌کند تنها از طریق پول است که می‌تواند با جامعه ارتباط برقرار کند. همین موضوع باعث شده که وقتی افراد نمی‌توانند به بهره‌مندی برسند در برقراری ارتباط با جامعه هم دچار مشکل می‌شود و از جایی که در شهر ما احساس شادی هم چندان وجود ندارد، بعضی از این افراد دست به خودکشی می‌زنند. بعضی دیگر هم تصور می‌کنند با خودکشی در محلی مثل مترو و جلوی چشم تعداد زیادی از مردم می‌توانند تلنگری برای جامعه باشند؛ اما نمی‌دانند که دیدن صحنه‌ انهدام و پایان زندگی یک نفر آن هم در چنین وضع غم‌انگیزی چه تاثیرات منفی‌ای بر افراد حاضر دارد و این خودش نوعی ترویج غم و اندوه در میان تعداد زیادی از آدم‌هاست و باعث می‌شود که رنج و نا‌امیدی در جامعه بازتولید شود.»
بهمن ماه سال ۹۳ بود که صحبت از اجرای سیستم درهای حائل بین سکوها و قطار موسوم به سیستم P.S.D به میان آمد. در این سیستم پس از توقف کامل قطار درهای سکوها روبه‌روی درهای واگن باز می‌شوند و این امکان دسترسی به ریل قطار قبل ایستادن کامل قطار برای مسافران از بین می‌رود. درحال حاضر در اکثر شهرهایی که دارای خطوط مترویی هستند مانند دبی، پکن، شانگهای، امارات و… از این دیوارهای حائل در ایستگاه‌های مترو برای حفظ ایمنی شهروندان استفاده می‌کنند. البته پیاده سازی این پروژه قطعا با چالش‌های فنی و مالی زیادی همراه خواهد بود، اما قطعا می‌تواند در جلوگیری از اتفاقات دردناک در مترو جلوگیری کند.

شماره ۶۸۴

برچسب ها: ,
نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟