گزارشی از اکران فیلم مستند «زلزله کرمانشاه من را هم تکان داد»
پانیذ میلانی
زلزله کرمانشاه شامگاه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ با قدرت ۷.۲ ریشتر در مرز ایران و عراق در عمق ۱۱ کیلومتری زمین به وقوع پیوست که قریب به ۶۲۰ کشته، ۹۳۸۸ زخمی و ۷۰ هزار بیخانمان بر جای گذاشت. شهر ازگله نزدیکترین شهر به کانون زلزله با پنج کیلومتر فاصله بود. شدت و حدت زلزله به حدی بالا بود که در زلزله در استانهای شمال غرب کشور، شرق ترکیه، کویت و شمال عربستان سعودی هم احساس شد. شهرهای سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی و قصرشیرین بیشتر تعداد آسیبدیدگان را به خود اختصاص دادند. علاوه بر این سه شهر، شهرهای ازگله، گیلان غرب، اسلامآباد غرب هم در این زلزله خسارت دیدند. هنرمندان، ورزشکاران، مقامات سیاسی داخلی و خارجی و بسیاری از چهرههای مطرح ضمن ارسال پیام تسلیت به ابراز همدردی با آسیبدیدگان این زلزله پرداختند. بسیاری از هنرمندان و چهرهها پس از زلزله شماره حسابهای خود را جهت انتقال مبالغ و کمکهای مردمی به مردم مناطق زلزلهزده اعلام کردند و اینگونه بود که سیل امدادگران و کمکهای مردمی به این مناطق روانه شد. اگرچه امدادرسانی و توزیع کمکها در روزهای نخست با مشکلاتی مواجه بود، ولی در کل همیاری مردم در کنار نیروهای ارتش و هلال احمر و سایر نیروهای امدادگر در کمکرسانی به هموطنان زلزلهزده نمونه بینظیری از همدلی مردم بود که تا آن روز نمایان شده بود. امدادگران و نیروهای مردمی بسیاری به سمت مناطق زلزلهزده رفتند تا خود از نزدیک بتوانند به هموطنان زلزلهزده کمک کنند.
همه کمکها و امدادگران مردمی و دولتی و همدلیها در کنار هم کوشیدند تا اندک دردی از آلام مردم زلزلهزده کرمانشاه بکاهند. هر چند که هر چقدر هم کمک از هر جای دنیا به این مناطق سرازیر شود، شاید بتوان اندکی از بار غم این مردم کم کرد. حال یک سال از آن فاجعه غمبار ملی میگذرد. زمین آرام گرفت و آسیبدیدگان کمکم با رنجها خو گرفتند و در کنار تمام مشقات و رنجها و کمکها و… زندگی کردند.
یکی از کسانی که درست شب بعد از حادثه برای کمک به محل حادثه رفت، امید صراف، مستندساز جوان، بود که حدود یک سال با تمام مشکلاتی که وجود داشت، در مناطق زلزلهزده و در بین مردم زلزلهزده زندگی کرد تا بتواند از همان مکان حادثه و از نزدیک به آنها کمکرسانی کند. وی تمام چیزی را که مربوط به زلزله کرمانشاه میشد، از شب قبل از زلزله و روال عادی زندگی مردم تا شب وقوع زلزله و حال، یک سال پس از زلزله در قالب یک مستند از زندگی و لحظات واقعی آنها درآورده است. این مستند با نام «زلزله کرمانشاه من را هم تکان داد» روز ۲۶ آبان ماه در پردیس سینمایی ملت اکران شد.
سرمایهگذار این مستند شرکت صنایع هفت الماس است. در ابتدای مراسم، رئیس هیئت مدیره شرکت هفت الماس، نصرالله ایزدپناه، ضمن سپاس از حضار در خصوص این مستند چنین گفت: «این مستند بهخوبی به ما نشان میدهد که چه فاجعهای در کشور ما رخ داد و این غم و رنج را در مقابل دیدگان ما میآورد تا ما نیز در این مصیبت به یاری هموطنانمان برویم. امیدواریم ما بتوانیم سهم بهسزایی در خدمت به این کشور و آب و خاک داشته باشیم.» او ضمن بیان این مطالب از اعلام آمادگی این شرکت برای در نظر گرفتن تخفیف ویژه برای افراد یا شرکتهایی که قصد تولید کانکس و سایر قطعات برای ارسال به مناطق زلزلهزده دارند، خبر داد.
مستند در ۳۵ دقیقه حکایت از لحظات کاملا واقعی از جریانات و روال زندگی مردم قبل و بعد از زلزله داشت. این مستند داستان را از روز قبل از زلزله و در قاب یک عروسی محلی شروع کرد، وقتی که زندگی مردم به حالت عادی و مثل همه مردم دنیا جریان داشت. همه چیز درست از همان نقطه آغاز شد. از لحظه وقوع زلزله. بعد از آن دیگر هیچچیز عادی نبود. مرگ تنها چیزی بود که در آن لحظه جریان داشت. شهر آوار شد. زمین با تمام قدرت لرزید و به ثانیه تمام شهر را نابود کرد. غم مردم، مصیبت مردمی که دیگر هیچچیز برای از دست دادن نداشتند و لحظات رنجآوری که در عین بهت و ناباوری همه بیخانمان و بیسرپناه شده بوند، داغدار عزیزانشان بودند و حالا با تمام آوارهای روی سرشان باید برای زنده ماندن میجنگیدند. برای غذا، برای شیر خشک، برای پتو، برای زندگی…
مردمی که تا قبل از آن مثل همه ما زندگی میکردند، از خانه و خانوادهشان چیزی جز خاک نماند و حالا باید در سرمای جانفرسا برای پتو میجنگیدند. همه جا از ضجه مردم داغدار بر تلی از خاک پر بود. خانهای که چهار دیوار آن یادآور لحظات شاد و غمگین و خاطرات تلخ و شیرین و خندهها و گریهها بود، حالا تبدیل به مشتی خاک شد.
محمولههایی که بهسختی بین مردم توزیع میشدند. راههایی که بسته بود و گرههایی که باز نمیشدند. بالاخره امدادگران رسیدند، کمکها رسیدند. نه فقط امدادگران دولتی، بلکه گروه گروه از مردم برای یاری به زلزلهزدهها به مناطق آمدند. در جایی از این مستند بهخوبی نشان میداد که وقتی مصیبتی اینچنینی بر مردم آوار میشود، تعصبات قومی و نژادی و مذهبی رنگ میبازد و مردم دعواهای معمول را کنار میگذارند تا فقط بتوانند کمکی به بهبود شرایط کنند. نیروهای مردمی کمک به این مردم را وظیفه خود میدانستند و سختیهای این راه برایشان هیچ اهمیتی نداشت. آنها با تمام قوا فقط تلاش میکردند زندگی برای مردم سرپل ذهاب راحتتر شود. در واقع مستند بهخوبی نشان داد که مصیبتی اینچنین عمیق آنقدر قدرتمند بود که مردم متفاوت را برای یک هدف کنار هم جمع کرد و آن هدف چیزی نبود جز زندگی.
درست است که سرپل ذهاب دیگر کمی آرام شد، اما همچنان سختی زندگی بین کانکسها با خدمات ضعیف بهداشتی پابرجا بود. مردم گلهمند بودند. گلهمند از وعدههایی که عملی نشد. گلهمند از کسانی که شرایط سخت مردم زلزلهزده را درک نمیکنند. از اینکه چند ماهی از فاجعه میگذرد، ولی همچنان باید با این وضع زندگی کنند. سرما و گرما امان از آنها بریده. نبود لولهکشی آب حتی ظرف شستن را هم با مشکل مواجه کرده. نیازهای اولیه مردم بهسختی برآورده میشود. تحصیلات دانشآموزان بسیار سخت است، آن هم در شرایطی که دیگر مدرسه وجود ندارد و همه باید در کانکس درس بخوانند، آن هم برای کنکور! همه اینها تغییراتی بود که به یک لحظه به وقوع پیوست. تغییراتی که به واقعیترین شکل در مستند نشان داده شدند. از حرفهای امدادگران، چهرههایی که به کمک آمدند، مثل صادق زیباکلام، سعید قاسمی… تا لحظه لحظه نبرد مرگ و زندگی در این مستند به تصویر کشیده شده بودند.
سخنان صادق زیباکلام که خود جزو حضار این مراسم بود نیز بخشی از این مستند را تشکیل میدادند. زیباکلام در تبیین ساخت دهکده امید گفت که حتی با توزیع کمکهای مردمی هم نمیتوان ریشه بدبختی مردم این منطقه را از بین برد. برای این کار باید سازوکار تهیه کرد تا مشکلات نه فقط موقتی بلکه ریشهای حل شوند و به همین دلیل بود که با کمکهای مردمی طرح ساخت این دهکده را پیش کشید و عملی ساخت.
چرخدندههای زندگی از مرگ قویتر بودند. آنقدر که زلزلهزدههای داغدار بعد از چند ماه مجبور به زندگی شدند. حالا کمکم جوانههای زندگی و امید در خرابههای سرپل ذهاب روییده. مستند نشان داد در دل بدبختی هم میتوان کنار هم و با کمک هم خنده آفرید. در واقع کمکها هم باعث شدند که زندگی اندکی راحتتر بگذرد. آنها در کنار هم زندگی میکنند، بازی میکنند، درس میخوانند و… اما زندگی در کانکس کجا و زندگی در خانه کجا…
زیباکلام با حضور در مراسم، طی سخنانی از گرانی یکباره مصالح ساختوساز و کند شدن روند ساخت خانهها از ابتدای سال جاری ابراز نگرانی کرد. قیمت مصالح به حدی گرانتر شده است که روند ساختوساز عملا با مشکل مواجه شده است و در این خصوص ابراز نگرانی کرد. او بیان کرد که حدود ۱۵ واحد از واحدهای دهکده امید تکمیل شدهاند، اما فقط چند تعداد از این واحدها پر شدهاند، چراکه هنوز ترس از زلزله از وجود مردم رخت برنبسته است.
مراسم با سخنانی از امید صراف، کارگردان جوان مستند، و تشکر او از حضار به سبب حضور در این مراسم پایان یافت.
- منبع چلچراغ ۷۴۷