گفتوگو با روحالله جعفری، دراماتورژ و کارگردان نمایش «ریچارد سوم اجرا نمیشود»
الهه حاجیزاده
سیدمهدی احمدپناه
اولین باری که نمایشنامه «ریچارد سوم اجرا نمیشود» را خواندید، چه عواملی موجب شد این متن را برای اجرا در تئاتر شهر انتخاب کنید؟
در گروه تئاتر گیتی حدود ۱۰ سال است که به صورت متمرکز روی آثار ماتئی ویسنییک کار میکنم. به همین علت، هر نمایشنامهای را که از این نویسنده، ترجمه و منتشر میشود، میخوانم. به یاد دارم که اولین بار در سال ۱۳۹۵ و در شهر کتاب نیاوران بود که دیدم نمایشنامه «ریچارد سوم اجرا نمیشود» از ویسنییک منتشر شده است. نمایشنامه را خریدم و آن را خواندم. این نمایشنامه را اصغر نوری ترجمه کرده و نشر نی آن را در مجموعه دورتادور دنیا منتشر کرده است. بعد از خواندن این نمایشنامه تصمیم گرفتم آن را اجرا کنم. در حال حاضر، این نمایشنامه یکی از سیاسیترین نمایشنامههایی است که در آن به نقد قدرت میپردازد. ویسنییک هوشمندانه از کاراکتر ریچارد سوم در نمایشنامه ویلیام شکسپیر بهره گرفته تا در نمایشنامه «ریچارد سوم اجرا نمیشود» به سرنوشت غمانگیز زندگی هنری و سیاسی وسوالود میرهولد، برجستهترین کارگردان آوانگارد انقلابی روس، بپردازد. او با نگارش این نمایشنامه، انتقاد بر ماهیت رژیمهای خودکامه و تمامیتخواه، ازجمله دوران پراختناق چائوشسکو در رومانی و استالین در روسیه دارد که حتی از سکوت در یک اثر نمایشی هم واهمه داشتند و از آن احساس خطر میکردند.
این نمایشنامه را به این دلیل برای اجرا انتخاب کردم که اندیشه جاری در آن جهانشمول است و به روایت برههای از زندگی کارگردانی میپردازد که در روسیه اجازه اجرای نمایش به او داده نمیشود.
نمایشنامه شما در رابطه با سانسور است. بهنظر شما آیا در چند سال گذشته میزان سانسورها کاهش پیدا کرده است؟
طی سالهای گذشته، نوسان اعمال سانسور بر آثار نمایشی، شدت و حِدت داشته و تازیانه سانسور بر نمایشهایی که من نیز به صحنه آوردهام یا قصد داشتهام آنها را اجرا کنم، اصابت کرده است.
قبل از دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در تاریخ ۲۱/۲/۹۶ با خبرگزاری ایلنا مصاحبهای مفصل کردم و در ۲۰ بند، آن هم به صورت تحلیلی، ۲۰ اقدام مثبت دولت آقای روحانی را در حوزه تئاتر برشمردم. اما بهصراحت باید اذعان داشت که عملکرد مدیران فرهنگی دولت دوازدهم، تا به این لحظه قابل قبول در عرصه فرهنگ و هنر نبوده و شاهد این مدعا نقض بندهای دو، چهار، هفت، نُه، یازده، دوازده، هفده و نوزده از آن مصاحبه است که به آنها اشاره کردم. بهعنوان یک پژوهشگر و فعال فرهنگی و هنری و همچنین یک چهره دانشگاهی که در هر دو انتخابات به آقای روحانی رأی دادم، نسبت به عملکرد او و مدیران ضعیف انتخابشده برای این دوره در حوزه فرهنگ و هنر، به ایشان نقدهای جدی دارم و خواستار پیگیری و برآورده شدن مطالبات برحق خانواده فرهیخته فرهنگ و هنر هستم و خواهم بود.
شما دوست دارید تماشاگر با دیدن این تئاتر که روایتگر سختیها و مشکلات یک کارگردان در سیستم سانسور است، چه نکاتی را با خود به منزل ببرد؟
آثار ماتئی ویسنییک منعکسکننده تصویر اقشار مختلف جوامعی را پیش روی ما قرار میدهد که با تکصدایی بودن و انحصارگرایی سیاستمداران و حکامشان، تیشه به ریشه پیکره نحیف آنان زده و میزنند و او به شکلی ظریف در نمایشنامههایش به انتقاد از این نابهسامانیها میپردازد.
میرهولد در نمایش «ریچارد سوم اجرا نمیشود» قصد دارد در رژیم کمونیست روسیه، «ریچارد سوم» اثر ویلیام شکسپیر را کارگردانی کند، اما چون تن به خواسته رژیم نمیدهد، اندیشهاش سانسور میشود، جلوی اجرای نمایشش گرفته میشود، دستگیر میشود و به زندان میافتد و درنهایت کشته میشود.
نمایش «ریچارد سوم اجرا نمیشود» دارای اندیشه است و بدون آنکه قصد خودنمایی داشته باشد، به مخاطب پیشنهاد میدهد که منفعل نباشد. مخاطب در این نمایش، دائم در حال کشف و شهودِ معانی و تصاویری است که در برابر دیدگان او جان گرفته و عرضه میشود. در این نمایش، شعار داده نمیشود و قصد نمایش نیز ارشاد مخاطب نیست. این نمایش به تئاتر میانمایه و مبتذل که متاسفانه این روزها ردپای آن در جایجای صحنههای نمایشی قابل رویت است، انتقاد جدی میکند. نوک تیز انتقاد این نمایش به جریانی است که فقط اعتقاد به هنر برای هنر دارند و جایگاه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هنر را در جامعه نادیده میگیرند و آن را نفی میکنند. این نمایش، مخاطب را به چالش گفتوگو کردن با هم دعوت میکند.
اندیشه جاری در این نمایشنامه برای بسیاری از بازیگران آشناست، زیرا هر کدام بهنحوی در طول زندگی حرفهای خود با مسئله سانسور مواجه بودند. در زمان هدایت بازیگر به آنها چه میگفتید؟
در تمرینهای فشرده دو ماههای که داشتیم، بخش جذاب و هیجانانگیزی که همه اعضای گروه با اشتیاق در آن مشارکت فعال میکردند، تحلیل وجوه مختلف نمایشنامه بود. ویسنییک در این نمایشنامه به نقد اندیشه ماکیاول هم پرداخته است. ماکیاول معتقد است که زمامدار اگر بخواهد باقی بماند و موفق باشد، نباید از شرارت و اعمال خشونتآمیز بترسد، زیرا بدون شرارت، حفظ دولت ممکن نیست. او بر این باور بود که رجال سیاسی باید کاملا واقعبین و مادی و جدی باشند و آنگونه باید سختگیر، خود را نشان دهند که اگر تکالیف دینی، اخلاقی و احساسات، سد راه آنان شد، از آنها صرفنظر کنند و هدفی جز رسیدن به مقصود نداشته باشند.
به اعتقاد من، هنر در هیچ چهارچوبی نمیتواند زندانی باشد، چراکه صفت بارز هنر، قیدناپذیری است. هنر نیاز روحی و معنوی و اجتماعی است که از اجتماع تغذیه میکند و لاجرم باید بازده آن هم برای اجتماع باشد و در این نمایش هم به این مهم پرداخته شده است.
شما بهعنوان یک کارگردان، تابهحال چه مواردی در نمایشنامههایتان سانسور شده است که برایتان عجیب یا حتی خندهدار بوده است؟
در مصاحبههای مختلف گفتهام که در حوزه فرهنگ و هنر، همه باید به قانون احترام بگذارند و کسی نباید به اسم نظارت و ارزشیابی، قانون را تفسیر به رأی خود کند و قانون محلی وضع کند. یکی از مواردی که باعث شکلگیری و ریشه دواندن سانسور، آنهم از نوع بیحدومرزش در عرصه هنرهای نمایشی شده و میشود، تفسیر به رأی کردن قانون است. اگر متولیان اینچنین کنند و قانون محلی برای خود وضع کنند که در مواردی این کار را انجام میدهند، اغتشاش فرهنگی به جای قانون در جامعه اِعمال میشود.
درضمن، باید امنیتزدایی از عرصه فرهنگی و تغییر نگاه امنیتی به فرهنگ در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرد تا آرامش به خانواده فرهنگ و هنر و به این عرصه بازگردد.
موارد سانسورشده در آثار نمایشی که به صحنه بردهام، کم نبوده و اگر جستوجویی ساده در فضای رسانهای داشته باشید، میتوانید نمونههایی را که عجیب و غیرعقلانی بودهاند، بهراحتی شناسایی کنید. یادآوری هر کدام از این نمونهها زخم التیامنیافتهای است که روح و روان هنرمند را به درد میآورد و متاسفانه در این خصوص، کسی نیز پاسخگوی اجحافی که تحمیل بر هنرمند و خانواده فرهنگ و هنر شده نیست.