تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۰/۰۷ - ۰۸:۱۳ | کد خبر : 1747

روزها، ماه‌ها، سال‌ها

معرفی کتاب عاطفه مشتری روزها، ماه‌ها، سال‌ها نویسنده: یان لیانکه، مترجم: محمود گودرزی، انتشارات هیرمند، چاپ اول: ۱۳۹۵ یان لیانکه یک نویسنده چینی است؛ نویسنده‌ای محبوب در کشورش. کتاب روزها، ماه‌ها و سال‌ها، کتاب بسیار تاثیرگذاری است. قصه روزهایی است که ابرها بر فراز آسمان چین نمی‌آیند و خشک‌سالی زندگی مردم را فرامی‌گیرد. قصه استقامت […]

معرفی کتاب

عاطفه مشتری

روزها، ماه‌ها، سال‌ها
نویسنده: یان لیانکه، مترجم: محمود گودرزی، انتشارات هیرمند، چاپ اول: ۱۳۹۵
یان لیانکه یک نویسنده چینی است؛ نویسنده‌ای محبوب در کشورش. کتاب روزها، ماه‌ها و سال‌ها، کتاب بسیار تاثیرگذاری است. قصه روزهایی است که ابرها بر فراز آسمان چین نمی‌آیند و خشک‌سالی زندگی مردم را فرامی‌گیرد. قصه استقامت و شجاعت و ایستادگی پدربزرگ است. پدربزرگی که ۷۲ ساله است و پر از تجربه برای این‌که به آرزویش و به هدفش برسد. روستاییان بعد از این‌که از آمدن ابرها و بارش باران ناامید می‌شوند، از دهکده کوچ می‌کنند و می‌روند، اما پدربزرگ نیمه راه متوقف می‌شود و برای تنها دل‌خوشی‌اش که به ثمر برسد، به روستا برمی‌گردد و لحظه‌ای دست از تلاش برنمی‌دارد. سگ پدربزرگ چشمانش را نور خورشید گرفته است، او نمی‌تواند ببیند، اما پدربزرگ را دوست دارد و هیچ‌وقت این مرد پیر را تنها نمی‌گذارد و همیشه به سخنان صاحب شجاعش گوش می‌دهد و با ازخودگذشتی و وفاداری که دارد، نمی‌گذارد پدربزرگ لحظه‌ای احساس تنهایی کند. آن دو با هم برای زنده ماندن تلاش می‌کنند. پدربزرگ تنها به مبارزه با گرگ‌های گرسنه می‌رود. گرگ‌هایی که تاب گرسنگی و نورهای بی‌رحم خورشید را در بیابان‌ها ندارند، از قوی بودن و نگاه نافذ پدربزرگ می‌ترسند. سگ باوفا با موش‌هایی می‌جنگد که گرسنگی و تشنگی آن‌ها را به جنون رسانده که دیگر حتی به هم رحم نمی‌کنند. بااین‌حال که خشک‌سالی چهره روستا را عوض می‌کند و از خانه‌هایی که روزگاری محل زندگی انسان‌های زیادی بوده است، جز ویرانه‌ای چیزی نمی‌گذارد، اما نمی‌تواند پدربزرگ و سگ را به‌راحتی شکست دهد. این دو برای هدفشان لحظه لحظه می‌جنگند. آن‌ها با هم زندگی را زنده می‌کنند با هم آب می‌نوشند و طعم شیرین غذا را با دیدن زنده ماندن آرزویشان می‌چشند. خواننده وقتی با زندگی پدربزرگ همراه می‌شود، می‌فهمد که زندگی کردن چقدر ارزش دارد و زنده ماندن چقدر خوب است؛ تلاش برای تعالی و کمال رساندن دنیا. پدربزرگ و سگش هر دو با هم زندگی و تلاش را معنا می‌کنند. این کتاب مفهومش می‌تواند پتکی محکم برای ما باشد تا برای زندگی و اهدافمان با مشکلات بجنگیم و تا آخرین لحظه‌ای که نفس می‌کشیم، دست از مبارزه برنداریم و هم‌چنین قدم به قدم از دیدن دنیا و زیبایی‌هایش که از وجود ما نشئت می‌گیرد تا آسمان‌ها لذت ببریم. داستان روزها، ماه‌ها، سال‌ها را بخوانید تا همراه با سفر به چین راز انسان‌های قوی، مخصوصا سخت‌کوشی چینی‌ها را بدانید.

شماره ۶۹۰

نوشته هایی دیگر از همین نویسنده: 40cheragh

نظر شما

دیگه چی داری اینجا؟