ابراهیم قربانپور
وقتی دماغ پینوکیو توی سوراخ گوش من بود
فاضل ترکمن/ نشر مروارید
برای آنها که رد شعر طنز را در سالهای پس از انقلاب، لااقل از روزگار گلآقا به اینسو پی گرفته باشند، فاضل ترکمن نام غریبهای نیست. شاعر (و نویسنده) جوانی با سابقه طولانی در طنز مطبوعاتی که البته هیچگاه از حوزه نشر نیز غافل نمانده است و به مدد اقبال بازار نشر ایران به طنز ایرانی توانسته است چندین جنگ شعر و نوشته از آثار طنزآمیز منتشر کند. بااینحال نباید فراموش کرد که وقتی از فاضل ترکمن حرف میزنیم، شعر یعنی «شعر فاضل ترکمن»، نثر یعنی «نثر فاضل ترکمن» و از همه مهمتر طنز یعنی «طنز فاضل ترکمن». ترکمن عموما تمایلی به ماندن در قالبهای کلاسیک و تعریفشده ندارد و در هر حوزه خودش حدود کار خودش را تعریف میکند.
به همین خاطر ممکن است اگر از کسانی باشید که به شعر طنز تلویزیونی، از آن نوعی که این روزها برنامه «قندپهلو» مروج آن است و در میان دنبالکنندگان قدیمی به «طنز حوزه (هنری)» معروف است، عادت کرده باشید، اشعار طنز ترکمن شما را غافلگیر کند. طنزهای ترکمن ترکیبی است از تمام چیزهایی که خود او دوست دارد، بیآنکه اهمیت زیادی برای قواعد کلاسیک قائل باشد. شعر طنز او جایی میان طنز اجتماعی، دغدغههای شخصی، دلنوشتههای عاشقانه غمآلود و نوستالژیهایش تلوتلو میخورد و در قالب هیچیک از آنها ثابت نمیشود.
مجموعه «وقتی دماغ پینوکیو…» هم کلکسیونی از الگوهای طنز مورد علاقه ترکمن است؛ از نقیضهپردازی ترانههای قدیمی (که احتمالا بهترین نمونهاش «بستنی! آی بستنی! خستهام، خستهام» است) و شوخی با فیزیک بدنیاش (شکم چاق و گندهای دارم/ ای خدا واقعا گرفتارم!) تا طنز اجتماعی-سیاسی (که در «وزیریات» به اوج خودش میرسد) و هم نشاندهنده طبعآزمایی او در قالبهای شعری گوناگون، از انواع شعر کلاسیک کوتاه و نیمهبلند گرفته تا قالبهای نوتر نیمایی و سپید.
«وقتی دماغ…» لزوما شامل بهترین اشعار ترکمن نیست، اما نمونه مناسبی است برای پی گرفتن رد پای او در شعر طنز معاصر ایران.
شماره ۷۰۸