چلچراغ غرفه برتر نمایشگاه مطبوعات شد
محمد مهدی حسینیان
رسم است که هر حرفه و شغل و صنعتی ویترینی داشته باشد و همه آنچه را در چنته دارد، در مدتی معلوم و با ساختاری مشخص به مخاطبان و فعالان حوزه خودش ارائه دهد. بیستودومین نمایشگاه بینالمللی مطبوعات نیز به همین منظور در مصلای تهران برگزار شد و اهالی مطبوعات نیز احتمالا با همین هدف در بازهای یک هفتهای دور هم گرد آمدند. یک هفته برای نشان دادن همین نکته مختصر که ما هنوز هستیم؛ که البته هنوز زمانش زیاد و بستر ارائهاش نامناسب به نظر میرسد.
آنها که آمدند
شبستان مصلای تهران در میان گرد و غبار ناشی از آلودگی هوا به مدت یک هفته میزبان اهالی مطبوعات بود. اهالی رسانههای کاغذی و مجازی با حوزههای فعالیت متفاوت و از شهرستانها و استانهای مختلف به هر طریقی که بود، خود را در دو طبقه این ساختمان جا دادند تا شاید به این بهانه آنچه را در انجامش روی دکهها یا در فضای اینترنت با موفقیت یا عدم توفیق همراه بوده، از نو با مخاطبانشان و باقی مردم در میان بگذارند. البته روزنامهنگاری در این کشور همیشه همراه با محدودیتها و انگها و فشارهای مختلف بوده و هست. تا جایی که حتی در مراسمی که برای خودشان برگزار میشود هم لزومی به دیده شدنشان نیست. در افتتاحیه رسمی بیستودومین نمایشگاه بینالمللی مطبوعات که با حضور رئیس جمهور و وزیر جدید فرهنگ و ارشاد برگزار شد، اکثر روزنامهنگاران و صاحبان غرفه، با وجود داشتن کارت خبرنگاری، کارت غرفه و کارت دعوت رسمی برای حضور در این مراسم، پشت درهای شبستان منتظر بودند تا دیدار مسئولان عالیرتبه کشور از غرفههای غالبا خالی تمام شود. منظور اینکه روزنامهنگاران حتی برای حضور در ویترین خودشان هم در اولویت نیستند.
آنها که نیامدند
نمایشگاه اولین روز رسمی خودش را اینطور شروع کرد، اما نکته مثبت ماجرا این بود که بنا به عادت یا وظیفه، بههرحال رئیس جمهور، وزیر ارشاد و بسیاری از وزرای کابینه دولت و نمایندگان مجلس و باقی تصمیمگیران و مسئولان کشوری در این گردهمایی حضور داشتند و در کنار روزنامهنگاران و اهالی رسانه باقی ماندند. بااینحال بودند کسانی که با داشتن تشکیلات گسترده در فضای مطبوعاتی و رسانهای، بهخاطر مواجه نشدن با قشر پرسشگر و شاید برای افتادن آبها از آسیاب در این روزها گذرشان به مصلی نیفتاد و در آخر با یک پست اینستاگرامی بیان کردند اصولا و اساسا مصلی جای برگزاری نمایشگاه نیست.
آنها که میخواستند باشند، اما نتوانستند
از تمام شهرها و استانهای کشور هر آن کس که در فضای مطبوعاتی کشور سهیم بود، در نمایشگاه حضور داشت. نمایشگاهی که شاید بیشتر از هر نکتهای مزیتش در یک جا جمع شدن فعالان این حوزه پرتنش، کمی دورتر از دعواها و اختلافات درونی و گاهی بیرونی است. بااینحال شاید یک غرفه در تمام محیط نمایشگاه درستترین کارکرد ممکن را داشت. به نظر میرسد که غرفه سایت «معماری نیوز» درستترین و کاملترین ارائه ممکن را در نمایشگاه مطبوعات داشت. غرفهای که ظاهرا از طرف اهالی مطبوعات درخواست داده شده و با وجود برپاشدن خالی مانده بود. یاشار سلطانی، مدیر مسئول سایت معماری نیوز، چندی پیش به اتهام افشای اطلاعات (و نه نشر اکاذیب) واگذاری املاک نجومی از طرف شهرداری در بازداشت به سر میبرد و سایت مذکور نیز مهر فیلترینگ را به دوش میکشد. درواقع همه آنچه بارها و بارها در صفحات مختلف رسانههای کاغذی و مجازی به آن پرداخته شد، با صحیحترین شکل ممکن به نمایش درآمد. البته دستآخر معلوم نشد اطلاعات افشاشده از طرف سازمان بازرسی حاوی مهر محرمانه بوده یا خیر، اما چند روزی هست که یاشار سلطانی از زندان آزاد شده است. بااینحال غرفه معماری نیوز بعد از چند روز از نمایشگاه برچیده شد و فراموش نکنیم آنها که نیامدند، گفتند مصلی جای برگزاری نمایشگاه نیست.
و اما چلچراغ
غرفه چلچراغ از روز اول همانی بود که باید باشد. با وجود شرایطی که مخاطب چلچراغ با آنها بهخوبی آشناست، با اینکه یکی از بدترین راهروها و دور از دیدترین غرفههای نمایشگاه را داشت توانست چند روزی را میزبان همراهان همیشگیاش باشد. خبر برگزاری دوباره جشن شب چله ازجمله اتفاقات خوبی بود که خیلیها را خوشحال کرد. مخاطبان چلچراغ که از نوجوانهای کمسنوسالتر تا موسفیدکردههای همیشه همراه را دربر میگرفت، کموبیش استقبال خوبی از این حضور داشتند. خیلیها آمدند تا به جلدهای منتخب و پرفروشتر چلچراغ رأی بدهند. درست است که خیلیها نگاهشان به جلد مصدق و شعبان جعفری بود، درست است که خیلیها فروغ و صادق هدایت را دوست داشتند، اما با تمام این اوصاف جلدی که مزین به تصویر استاد محمدرضا شجریان بود و جلدی که به یادبود درگذشت عباس کیارستمی طراحی شده بود، توانست بیشترین رأی را از مخاطبان داشته باشد. از طرفی چلچراغ یک تصویرسازی شلوارک داشت که عجیب مورد استقبال قرار گرفت! بههرحال فضای خشک نمایشگاه را نه میشد با پردهخوانیهای پرسروصدا شکست و نه با طبل و دهلی که هر از گاهی در فضای این مجموعه به راه میافتاد. چلچراغ فضای خشک نمایشگاه را جدای از برخورد و گفتوگو با مخاطبان و مهمانانش، با یک تصویر از شلوارک زرد و دمپایی قرمز شکاند که از مهمانان خیلی رسمی و صاحبنام تا مخاطبان جوانتر همه با آن عکس گرفتند و شدند کمر به بالای کمر به پایین لوگوی چلچراغ. بههرحال این هم از تواناییهای بچههای چلچراغ است.
از طرفی محمدعلی مومنی، نویسنده صفحه رادیو چل که تمام زندگیاش با فضای رادیویی عجین شده، قرار بود یک استودیوی رادیویی در غرفه راه بیندازد. قاب و تشکیلات ضبطی که برای یک فعالیت درست و حسابی رادیویی در نظر گرفته شده بود، به لطف بلندگوهای ۲۴ ساعت فعال نمایشگاه مطبوعات که از تبلیغ هزارباره شخصیتها و مقامات حاضر در نمایشگاه تا پخش سرود و همه چیز دیگر را با بلندترین صدای ممکن در برنامهاش داشت، به هدف خودش نرسید، اما شد یک قاب درست و حسابی و چلچراغی برای داشتن عکس یادگاری با مخاطبان و مهمانانی که کنار چلچراغ بودند. البته محمدعلی مومنی با تمام این شرایط توانست کار خودش را پیش ببرد و با تعدادی از مهمانان و بازدیدکنندگان به ضبط برنامه بپردازد.
حضور مهمانان محترم و عزیزی مثل بهزاد فراهانی که مصاحبه خواندنی و جذابش دو شماره پیشتر در چلچراغ چاپ شد، یا مصطفی تاجزاده و خیلی از همراهان و عزیزان دیگر در کنار مخاطبانی که از ۱۵ سال پیش همراه چلچراغ بودند، حالوهوای غرفه را بانشاطتر کرده بود. از طرفی سینا قلیچخانی و پگاه قادری با حضور همیشگیشان در غرفه و ارتباط مستمر با بازدیدکنندگان هیچکس را دست خالی و با چهره درهم و خسته از غرفه بدرقه نکردند. مریم عربی، نسیم بنایی، فاضل ترکمن و ابراهیم قربانپور و باقی اعضای تحریریه چلچراغ هم در بیشتر دقایق نمایشگاه بودند و با مخاطبانشان گفتوگو کردند. القصه همه وسیله بودند. آقا اسماعیلی چلچراغ، غرفه را برپا کرد و جمع کرد و مثل همیشه در صحنه بود. از طرفی آقای خلیلی مثل همیشه با حضورش کنار تحریریه و مخاطبان به استقبال بیشتر مردم از غرفه چلچراغ کمک کرد و درنهایت انارهایی که به رسم یادگاری به مهمانان داده میشد، همه را در انتظار بازگشت یک جشن شب چله پروپیمان به خانه فرستاد.
چلچراغی که روشن ماند و درخشید
چلچراغ بعد از ۱۵ سال، بعد از تمام اتفاقاتی که پشت سر گذاشت، بعد از تمام حرفهایی که شنید، خودش را بالاتر کشید، غرفه برتر بیستودومین نمایشگاه بینالمللی مطبوعات در بخش عمومی و خانواده شد. اتفاقی که اگر حضور گرم و همراهی همیشگی مخاطبان چلچراغ نبود، اگر همت دوستان چلچراغ و فعالیت مستمر در نمایشگاه و فضای مجازی و ارتباط درست با مخاطبان نبود و البته اگر صبر و تحمل سینا قلیچخانی دبیر تحریریه و پگاه قادری عکاس مجله فراموش نشود، هرگز اتفاق نمیافتاد؛ و البته که همه اینها تنها و تنها همان همراهی و استقبال مخاطبان چلچراغ بود و باقی همه بهانه این ماجراها. چلچراغ در میان صدها عنوان فعال در حوزه مطبوعات و رسانه بهعنوان غرفه برتر برگزیده شد. انتخابی که قطعا بهخاطر چیدمان و تجهیزات غرفه ۲۱۸ شبستان مصلی نبود و نیست. چلچراغ روشن ماند و درخشید، چون بعد از ۱۵ سال هنوز مخاطبان و همراهان خودش را دارد و خواهد داشت.
شماره ۶۸۶