یلدای مدرن چقدر برای طرفدارانش آب خورد؟
پانیذ میلانی
«زمان آدمها را دگرگون میکند، اما تصویری را که از آنها داریم، ثابت نگه میدارد. هیچچیز دردناکتر از این تضاد میان دگرگونی آدمها و ثبات خاطره نیست.» این جمله را مارسل پروست درباره آدمها گفته، اما شاید بتوان با کمی ارفاق آن را در مورد بعضی رسم و رسوم هم به کار برد. مراسمی که هرروز شکل برگزاریشان عوض میشود، یا جای خودشان را به رسم و رسوم تازه میدهند، اما هنوز تصویری که از آنها در ذهنمان داریم، همان تصویر قدیمی و کلیشهای خاکخورده است. این اتفاق تازهای نیست و فقط ما نیستیم که آن را تجربه میکنیم. خیلی از رسم و رسومی که الان در گوشه گوشه دنیا میبینیم، در گذشته جور دیگری برگزار میشده، اما چون آدمها عوض شدند، رسمهایشان هم عوض شد.
پوست انداختنی از جنس یلدا
بعضی موقعها پیش میآید که یک رسم و آیین جوری از بین میرود که فقط میشود از گوشه صندوقچه خاطرات پدربزرگها سراغش را گرفت. اگر این روزها سری به فضای مجازی زده، یا به ویترین مغازهها دقت کرده باشید، خوب متوجه میشوید که انگار امسال بیشتر از هر سال دیگری خبری از یلدا نبود. انگار بابانوئل محبوبتر از همیشه با سورتمهاش وارد میدان شده. از آن طرف شکل برگزاری یلدا هم دیگر مثل قدیمها نیست. البته تفاوتهای فرهنگی هنوز آنقدرها هست که نشود چیزی را به همه نسبت داد، اما بعضی از کسانی که یلدا را در خانه برگزار کردند، مجهزتر از همیشه به استقبال آن میروند و میزهایشان را با آجیلهای ۲۰۰هزار تومانی و سینی فینگرفود ۱۰۰هزار تومانی و انواع و اقسام میوههای مزینشده پر میکردند و از بادکنکهای هلیومی یلدایی و شمعهای هندوانهای برای تزیین منزلهایشان غافل نمیشوند. اما چیزی که امسال بیشتر از همیشه خودنمایی میکند، اینها نیست، بلکه موج جدیدی است که بهتازگی به راه افتاده. امسال مراسم یلدا بیشتر در کافهها، قلیانسراها، مهمانیهای بلیتی، جنگهای شادی در آمفیتئاترها و حتی استخرها برگزار میشود. اگر به یکی از کافههایی که از قبل در صفحه اینستاگرامش اعلام کرده بود برای شب یلدا مراسم دارد، زنگ بزنید، میبینید که اکثر صندلیهایش رزرو شده است و دیگر جا ندارد. استخرها و مهمانیهای بلیتی و قلیانسراها هم کموبیش چنین وضعی دارند. به چندتایی از این کافهها و جاهایی که مراسم یلدا را برگزار میکنند، زنگ میزنم و درباره قیمت و مراسم و باقی چیزهایی که در مراسم شب یلدا وجود دارد، از آنها سوال میپرسم تا ببینم چطور میتوان مراسم یلدا را جایی به غیر از خانه خاله و عمه و مادربزرگ برگزار کرد؟
از ونک تا نواب
از یک هفته قبل از یلدا اکثر سایتهای تخفیف و صفحات اینستاگرام پر شده بود از تبلیغات مهمانیها و دورهمیها و تورهای یلدایی. همه آنها هم تقریبا یک برنامه مشخص دارند؛ شام، آجیل، تنقلات یلدایی و موسیقی زنده. حالا کیفیت اینها و مکان قرارگیری مکان مراسم است که قیمتها را تعیین میکند. بعضی-هایشان حتی خبر از حضور بازیگران و خوانندگان معروف هم میدادند. مثلا در پوستر یکی از جنگهای شادی که قرار است در شب یلدا در مشهد برگزار شود، عکس چند هنرپیشه و خواننده قرار دارد. در این مراسم قرار است با میوههای مخصوص شب یلدا، شیرینی، نوشیدنی، آجیل و شام که چلوگوشت است، از مهمانان پذیرایی شود. هزینه حضور در این مراسم با این پکیج میشود نفری ۲۵۰هزار تومان. جشن دیگری که علاوه بر این امکانات، استندآپ کمدی و تقلید صدا و شومن و حافظخوانی هم دارد، از ساعت هشت شب تا نیمه شب در یک تالار عروسی در مشهد برگزار میشود و هزینه شرکت در آن ۹۴هزار تومان است. از این قبیل جشنهای باشکوه در اقصی نقاط کشور برگزار میشوند. یکی دیگر از این جشنها یک دورهمی نیم روزه خانوادگی در کرج است که در یک تالار عروسی برگزار میشود و هزینه شرکت در آن ۱۵۹ هزار تومان است. گزینه جالب این جشن و دورهمی سرویس رفت و برگشت آن است. مهمانان این جشن در یک محل خاص جمع میشوند و اتوبوس به دنبال آنها میآید و به محل جشن برده میشوند و بعد از پایان جشن هم به همان مکان بازگردانده میشوند تا از این طریق به خانههایشان یا هرجایی که میخواهند، بروند. شام و آجیل و شیرینی و موسیقی زنده هم که پایه ثابت همه جشنها هستند، اما اکثر جو این نوع دورهمیها خانوادگی است.
گزینه بعدی تورهای مسافرتی دو روزه است. نکته جالب این تورها این است که دو روز قبل از شب یلدا برگزار میشوند. یعنی شب یلدا شنبه ۳۰ آذر ۹۸ است، اما تورها پنجشنبه و جمعه ۲۸ و ۲۹ آذرماه برگزار میشوند. مقصد اکثرشان کویر است. البته چندتایی تور شمال و یزدگردی و مشهد هم بینشان پیدا میشود. قیمتها از ۸۰هزار تومان برای تور یک روزه تا ۱۲۰-۱۵۰ برای ۱.۵ روز و ۲۰۰-۲۵۰هزار تومان برای ۲.۵ روز است. فرق تور شب یلدا با تورهایی که در طول سال برگزار میشود، در دورهمی و موسیقی شاد و زندهای با پذیرای آجیل و شیرینی و تنقلات یلدایی است که در یک اقامتگاه در طول سفر با تور برگزار میشود. مثلا وقتی به یکی از تبلیغات تورهای کویرگردی که در یک سایت تخفیف پیدا کردهام، زنگ میزنم تا قیمت و چگونگی مراسم را بپرسم، متوجه میشوم در طول سفر با این تور، در اقامتگاهی در کردان یک دورهمی شاد برگزار میشود. البته مقصد همان کویر است که در تبلیغ آمده است. به گفته تورلید، اکثر کسانی که تور را رزرو کردهاند، جوان هستند و خانوادهها زیاد در این تور شرکت نمیکنند. قیمت این تور با احتساب تخفیف ۴۳ درصدی، ۹۷ هزار تومان است.
مهمانیهای بلیتی هم مثل همیشه برگزار میشوند، اما به بهانه یلدا بازارشان داغتر شده. از طریق یکی از آشنایان که خودش خانمی ۵۴ ساله است و تنها زندگی میکند، شماره یکی از برگزارکنندههای این مهمانیها را پیدا میکنم. عکس پروفایل تلگرام این آقا نوشته «ثروت واقعی انسان شخصیت اوست» به خط نستعلیق است که روی پشتزمینهای سیاهرنگ نقش بسته. خود این خانم که شماره را از او گرفتهام، میگوید اکثر کسانی که در این مهمانیها شرکت میکنند، افرادی هستند که تنها زندگی میکنند، یا فرزندانشان ایران نیستند، یا طلاق گرفتهاند. آقایانی هم که در این محافل حاضر میشوند، عموما به دنبال خانم جوان برای گذران وقت هستند. با شماره تلفنی که به من داده است، تماس میگیرم. آقایی از آن ور خط جواب میدهد و از من آدرس کسی را که از او شمارهاش را گرفتهام، میخواهد. بعد از آن شروع میکند به توضیح مفصل درباره شرایط مهمانی؛ از شیرینی و دیس هندوانه و انار دانشده و آجیل بگیر تا کوکیهای یلدایی و کیک هندوانهای که آقای برگزارکننده قولش را میدهد. دیجی و موسیقی زنده و رقص نور هم که عین روز روشن است که وجود دارد و با تعریفهایی که این آقا از گروه موسیقی میکند، مشخص است قرار است موسیقی-های شاد و قدیمی اجرا شود. شام هم سبزیپلو با ماهی است. قیمت بلیت برای یک شب شرکت در این مهمانی ۳۰۰هزار تومان است و طبق روال همیشگی ورود خانمها با بلیت نیمبها و ورود آقایان با پرداخت تمام هزینه انجام میشود. البته اگر خانمها دو نفر باشند، ورودشان مجانی است.
رفتن به استخر هم از جمله راههای برگزاری شب یلدا بدون جمع فامیلی است. خیلی از استخرها در محوطه ورودی خود یک سفره شب یلدا با انار و هندوانههای تزیینشده پهن کردهاند و موسیقی زنده و دیجی هم برای شب یلدا تدارک دیدهاند که البته در بعضی از استخرها در ازای ورود باید مبلغی اضافه بر مبلغ ورودی همیشگی بدهید. مثلا یکی از استخرهای حوالی ونک عکسی از سفره یلدایی خود در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته است و خبر از برگزاری جشن در شب یلدا میداد. سانس بانوان این استخر در روز شنبه از صبح تا پنج بعدازظهر بود که اینبار این سانس با موسیقی زنده سپری میشد و هزینه ورود به این جشن ۷۰هزار تومان است. یعنی ۲۰هزار تومان بیشتر از مبلغ ورودیه همیشگی. اما این همه راههای برگزار کردن یلدا به شیوهای غیر از شیوه سنتی و بدون فک و فامیل نیست.
سنتی اما مدرن
یکسری از مجالس و محافل و اماکنی که مراسم شب یلدا در آن برگزار میشود هم شیوه جالبی را برای برگزاریشان دارند. مثلا در یکی از کافهها موسیقی به سبک راک به صورت زنده برای مهمانان اجرا میشود، اما در عین حال ظرف انارهای دانشده هم به مهمانان میدهند و بعد از اجرای موسیقی زنده مراسم حافظ-خوانی و نقالی هم دارند. قیمت ورود به جشنهایی که در کافهها برگزار میشود، با توجه به مکان قرارگیری کافه و امکاناتش متفاوت است. در هر محله شماره چند کافه معروف را پیدا میکنم و به آنها زنگ میزنم. اول از شمال تهران شروع میکنم. با یکی از کافههای حوالی جردن شروع میکنم. بعد از اینکه با تلفن گویا به قسمت پذیرش وصل میشوم، از مسئول پذیرش درباره جشن شب یلدا میپرسم. جواب میدهد که مراسم از ساعت هشت تا ۱۲ شب است و چندین گروه مختلف اجرای موسیقی زنده دارند. این پکیج علاوه بر تماشای موسیقی زنده شامل شام و دسر و آجیل و شیرینی و میوه به صورت منو باز هم هست. پنج مدل شام اعم از استیک، سالاد سزار، مرغ باربیکیو، سالاد اسفناج و انار مخصوص یلدا و… از گزینههای پیش روی مخاطبان این مراسم است. هزینه شرکت در این دورهمی ۳۵۰هزار تومان است. یکی دیگر از رستورانهای معروف حوالی زعفرانیه میگوید برای مراسم شب یلدا دو سانس دارد. یکی ۷.۳۰ شب تا ۹ شب و دیگری ۹ تا ۱۱ شب است که سانس ۹ تا ۱۱ شب دو شب قبل از شب یلدا پر شده است و ظرفیت سانس ۷.۳۰ تا ۹ شب هم در حال تکمیل است. در این رستوران دو مدل پیشغذا، سالاد انار (مخصوص شب یلدا)، دیس شب یلدا (انار، هندوانه، آجیل، باسلق) سرو میشود و موسیقی زنده هم اجرا میشود. بلیت ورودی این مراسم ۲۹۰هزار تومان است.
تراکم برگزاری جشن شب یلدا در کافههای شمال و مرکز تهران به حدی است که به هر کافهای به صورت رندوم زنگ بزنید، برای شب یلدا مراسم دارد و اکثرا هم جا ندارند. قیمت ورودیه جشن شب یلدا در یکی از کافههای حوالی بلوار کشاورز که متعلق به یک بازیگر است، ۹۰هزار تومان است. البته در این کافه موسیقی زنده سنتی، مراسم حافظخوانی و نقالی اجرا میشود و با کاسه آجیل، لبو، آش ترخینه، هندوانه، چای و کوکی از مهمانان پذیرایی میشود. یکی دیگر از رستورانهای حوالی میدان فلسطین که اتفاقا رستورانی قدیمی است هم برای شب یلدا از مهمانان خود ۸۵ هزار تومان میگیرد و در ازای آن کشک بادمجان و تنقلات شب یلدایی مثل هندوانه و آجیل به همراه اجرای موسیقی سنتی در اختیار مهمانانش میگذارد. قیمت ورودی قلیانسراهای اطراف انقلاب که موسیقی زنده شاد برای مهمانانشان در نظر گرفتهاند و فضا آزادتر است، کمتر از این موارد بالاست. یکی از قلیانسراهای اطراف انقلاب بابت هر نفر مبلغ ۱۰هزار تومان را دریافت میکند، اما برای استفاده از این فضا باید از منو غذا یا نوشیدنی یا قلیان سفارش دهید. یکی دیگر از قلیانسراهای بلوار کشاورز مبلغ ۲۰هزار تومان را برای مهمانانش در نظر گرفته است و چای و شیرینی دانمارکی هم برای مهمانان مجانی است، اما حتما باید چیزی سفارش داد.
قیمتها اما در غرب تهران بیشتر از مرکز و کمتر از شمال تهران است. کافههای معروف غرب تهران هم خود را برای برگزاری مراسم شب یلدا آماده میکنند. یکی از کافههای پونک برای مراسم شب یلدای خود مبلغ ۱۰۰هزار تومان و ۷۵هزار تومان را در نظر گرفته است و اجرای موسیقی زنده دارند. تفاوت قیمت بلیت در این رستوران به علت شام آن است. شام بلیت ۷۵ هزار تومانی زرشکپلو است و شام بلیت ۱۰۰هزار تومانی باقالیپلو با ماهیچه است. یکی از کافه رستورانهای یکی از مجتمعهای تجاری معروف غرب تهران برای شب یلدا دو شب پنجشنبه و جمعه را در نظر گرفته و هزینه ورود به آن ۱۵۰هزار تومان است که علاوه بر موسیقی شاد و زنده شما سبد میوه، آجیل، شیرینی، چهرهآرایی کودک، سالاد یلدایی با انار، دو مدل شام اعم از باقالیپلو با ماهیچه و باقالیپلو با مرغ را خواهید داشت.
شرق تهران اما متفاوت است. به چند کافه معروف در نارمک، تهرانپارس و پیروزی زنگ میزنم. اکثرشان یا مراسم ندارند، یا اصلا نمیدانند مراسم شب یلدا در کافهها هم برگزار میشود، اما وقتی شماره چند قلیانسرا حوالی چهارراه کوکاکولا و پیروزی را پیدا میکنم، میبینم که در اینجا هم مراسم شب یلدا برگزار میشود. در یکی از قلیانسراهای چهارراه کوکاکولا- که اتفاقا یک آژانس مسافرتی که برای شب یلدا تور گذاشته بود، اینجا را معرفی کرد- در ازای ورود چهار نفر، ۴۰۰هزار تومان دریافت میکند و امکاناتش هم مثل همه جا آجیل و انار و هندوانه و قلیان و انتخاب از بین چهار مدل غذا برای شام است.
این هم شب یلدای ماست
برای اینکه بفهمیم دلیل افرادی که به سمت برگزاری جشن یلدا به سبک جدید متمایل شدهاند و نمی-خواهند یلدا را به همان شکل سنتی برگزار کنند، چیست، به سراغ چند نفری میروم تا ببینیم یلدایشان را چطور میگذرانند و چرا در این مراسم شرکت میکنند؟ همچنین به یکی کافههای معروف دانشجویی حوالی فردوسی در شب یلدا میرویم تا ببینیم شب یلدا در این کافهها چطور برگزار میشود؟
اولین نفری که به سراغش رفتم، خانمی ۶۸ ساله است که یک دختر و یک پسر دارد که هردو ازدواج کردهاند و ۲۰ سال است شوهر خود را از دست داده و تنها زندگی میکند. او بعضی از آخر هفتهها به یکی از رستورانهای قدیمی و بنام بلوار کشاورز میرود که موسیقی زنده دارد. از او میپرسم: چرا میخواهید شب یلدا به رستوران بروید؟ بچههایتان کجا هستند؟ میگوید: پسرم خانه مادرزنش میرود و خانه من نمیآید و دخترم هم شمال است. منم و خدای خودم. میپرسم: توی رستوران که میروید، به شما خوش میگذرد؟ میگوید: اووه خیلی. فضای شاد و شور و نشاط دارد و همه مشغول دست زدن هستند و با خواننده آواز می-خوانند. یلدا را بهش تبریک میگویم و وقتی میخواهم سوار آسانسور شوم، آهی میکشد و میگوید: اینم شب یلدای ماست.
دومین نفری که خیلی اتفاقی گذرم بهش میافتد، خانم همسایهمان است که از شوهرش طلاق گرفته و با مادر پیرش زندگی میکند. او را در یکی از فروشگاههای زنجیرهای محله در حال خرید میبینم. از او میپرسم: یلدا کجا میروید؟ جواب میدهد: ما هر شب در خانه هندوانه و انار داریم؛ هر شبمان یلداست. یلدا میخواهیم چه کار؟ این جمله برای من جمله آشنایی بود، چون اول صبح هم در صف نانوایی این جمله را از مردی ۴۵ ساله شنیده بودم. وقتی که شاگرد نانوا از او پرسید: یلدا را چه کار میکنی؟ او هم جواب داد: یلدا سیخی چند؟! نانمان را بده برویم.
کافهای هم که برای شب یلدا به آنجا میروم، مثل همیشه است. یک کرسی با لحاف پرتقالیرنگ که روی آن سفره شب یلدا چیده شده، جلوی در ورودی حیاط دیده میشود. افراد به صف شدهاند تا وقتی اسمشان خوانده شد، به جایی که رزرو کردهاند، بروند. بعضی در حیاط جا رزرو کردهاند، بعضی دیگر در طبقه بالا. حالا که همه نشستهاند، میشود دید که همه جور آدمی بین این افراد هست؛ از خانواده با نوزاد بغلی که صدای جیغش حیاط کافه را پر کرده است، بگیر تا اکیپهای دختر و پسر جوان. میز کناری ما سه دختر جوان حدود۲۴، ۲۵ ساله هستند که یک نفر از آنها دختری چادری است و دیگری موهایی بلند و خرماییرنگ دارد. مبلغ ورودی این کافه برای هر نفر ۲۰هزار تومان است. با اینکه اینجا منویی یلدایی تدارک دیده که در آن کوفته تبریزی و کدو حلوایی هم جا داده شده، اکثرا وافل و پاستا آلفردو و غذاهای اینچنینی سفارش دادهاند. اکثرا مشغول سلفی و استوری گرفتن هستند. موسیقی زنده چند پسر جوان هستند که یکی موهای فرفری آشفتهای دارد و دیگری موهای بلندش را گوجهای پشت سرش بسته است. سازهایی که آنها دارند، از مدل سازهایی است که بهتازگی بین گروههای موسیقی خیابانی هم دیده میشود، مثل هنگدرام.
دو دختر جوان که پشت ما نشستهاند هم سالاد سزار و پاستا آلفردو سفارش میدهند. خیلی گرم و خوش-برخورد به نظر میآیند و میشود سریع سر صحبت را با آنها باز کرد. به بهانه عکس گرفتن با آنها هم-صحبت میشوم. بهشان میگویم: چقدر خوب است که امشب اینجا مراسم هست، وگرنه از تنهایی تو خونه میپوسیدیم. یکیشان میخندد و میگوید: آره واقعا. میپرسم: شما هم برای همین آمدهاید؟ میگوید: آره، خانوادههایمان اینجا نیستند. مجبوریم خودمان را سرگرم کنیم. میپرسم: خانوادههایتان کجا هستند؟ می-گوید: اهواز هستند. تصوری که از دختران اهوازی داشتم، دخترانی سبزه با موهای فرفری است، اما این دو دختر گندمی با موهای بلند و لخت هستند. وقتی این را بهشان میگویم، میخندند. بعد از اینکه موسیقی تمام میشود، به هر مهمان یک فال حافظ داده میشود که البته فال همه یکی است. بعد هم که مراسم تمام میشود و هر کس به خانه خودش میرود.
آخر شب که به عادت همیشگی در تختخواب چرخی در اینستاگرام میزنم تا خوابم ببرد، عکس خالهام را که در آمریکاست، میبینم که با پسرش و دختر بزرگش و فامیل شوهرهایش یک سفره بزرگ یلدا روی میز ناهارخوری انداختهاند و همه دور آن نشستهاند و با یک لبخند بزرگ روی لبهایشان به دوربین نگاه میکنند. عکس را لایک میکنم و چشمهایم را میبندم تا بتوانم بخوابم.