گفتوگو با پیمان معادی، برنده نشان «بازیگری» چلچراغ
پیمان معادی، بازیگر بینالمللی سینمای ایران، در ابتدا بهعنوان نویسنده فیلم «آواز قو» وارد سینما شد. اما سالها بعد بازیگری را با اصغر فرهادی شروع کرد و در فیلمهای «درباره الی…» و «جدایی نادر از سیمین» نقشآفرینی کرد. او در این فیلمها بسیار درخشید و به یک بازیگر صاحب سبک تبدیل شد. معادی گرچه بسیار دیر وارد سینما شد، اما در جای خوب و با فیلم خوب آمد و ماندگار شد. با پیمان معادی که به انتخاب مخاطبان، نشان «بازیگری» مرد چلچراغ را در جشن چله ۹۵ دریافت کرد، به گفتوگو پرداختیم.
الهه حاجیزاده
شما انتخاب نسل جوان به انتخاب مخاطبان مجله چلچراغ هستید، این جایزه چه اهمیتی برای شما دارد؟
بدون تعارف میگویم ارزش نشان بازیگری که من از چلچراغ دریافت کردم، برایم بسیار بالاست. خیلی جالب بود که از خوانندگان مجله چلچراغ که مخاطبان ما هستند، ولی ما آنها را نمیشناسیم، جایزه دریافت کردم. برایم جایگاه مردمی همیشه از همه بالاتر بوده و این خوششانسی را داشتهام که تقریبا تمام یا اکثر فیلمهایی که بازی کرده یا ساختهام، جایزه مردمی جشنواره فجر را گرفته است، مثل «درباره الی…»، «برف روی کاجها»، «ابد و یک روز» و… من و مجله چلچراغ تقریبا کارمان را با هم آغاز کردهایم. یعنی سال ۸۰ بود که فیلمنامه «آواز قو» را نوشتم و چلچراغ هم همین سالها آغاز به کار کرد. حس خوبی بود که از مجلهای جایزه بگیرم که مسیری۱۵ ساله را با هم طی کردهایم و به قول آقای کیارستمی که میگفت رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.
روند کاری و رویکرد این هفتهنامه را چطور ارزیابی میکنید؟
مهمترین ویژگی چلچراغ در یک نگاه خوشسلیقگی و بهروز بودنش است. جنس طنز و جهتگیریهای سیاسی و اجتماعی مجله کاملا با جامعه حرکت کرده است و کهنگی بسیاری از مطبوعات را در چلچراغ نمیبینیم. برای کسانی که دنبال مطبوعات بهروزتری هستند، با وجود چلچراغ لزوم خریدن مجلات خارجی در بسیاری از موارد وجود ندارد و میتوان حس کرد که گروه پرشوری در این نشریه کار میکنند. جایی که چلچراغ ایستاده، جایگاه بسیاری درستی است و میتواند هر قشری را جذب کند. در روزگاری که مطالعات مردم بیشتر از کامنت اینستاگرام نیست و مطالعاتشان محدود به فضایهای مجازی شده، خواندن مجلهای مثل چلچراغ لذتبخش است. از کلیپی که برایم ساخته شده بود و پخش شد، خیلی خوشم آمد و حسابی خندیدم. بهطور کلی از شوخی کردن با دیگران و اینکه با من شوخی شود، بدم نمیآید. اصولا ما با آدمهایی شوخی میکنیم که دوستشان داریم و به آنها نزدیک هستیم. تا زمانی که حس کنم شوخی کردن همراه دوست داشتن است، حتی آن را بیشتر از روی سن رفتن و تمجید و… میپسندم.
نگاهتون نسبت به جشن و مراسم به چه شکل بود و کلیت آن را چطور ارزیابی میکنید؟
من توقع جشن خوبی از چلچراغ داشتم و جشنی که برگزار شد، حتی بالاتر از توقع من بود. به چند دلیل از این جشن لذت بردم؛ اول به این خاطر که جشن چلچراغ جشنی شاد، پر از فضای طنزآمیز شبیه حالوهوای مجله بود. از این منظر به همه چلچراغیها تبریک میگویم. باید برای ما جا بیفتد که چگونه جشن همانطور که از اسمش پیداست، فضایی شاد و پر از شوخی داشته باشد. از نظر من هم محتوای مراسم و هم وزن حضور چهرههای شناختهشده در این جشن بالا و ارزشمند بود و باید به این اتفاق افتخار کنید.
در دنیا بیشتر مراسم بهخصوص در برخورد با سلبریتیها همراه با طنز برگزار میشود و برای من آرزوست که این اتفاق در کشور ما هم بیفتد. گاهی هنرمند خارجی میداند در برنامهای میرود که قرار است با او شوخی شود و از قبل هم برنامهریزی شده است و روی نقاط ضعف او انگشت میگذارند. هنرمندی که به چنین برنامههایی میرود، حتی بعد از حضور محبوبیت بیشتری هم پیدا میکند.
بهترین ?
فقط منتظر کلیپ و ویدیو کامل جشن هستیم…