مروری بر صنعت ترحیم و آینده مراسم کفنودفن در دنیای مدرن
نسیم بنایی
تبتیها هنوز مردگان خود را در آسمانها به خاک میسپارند؛ آنها اجساد را روی بلندترین نقاط کوهها قرار میدهند تا جسد از بین برود. عدهای در فیلیپین هنوز اجساد خود را در حفرههایی قرار میدهند که در تنههای عظیم درختان ایجاد کردهاند. اما قصه مرگومیر و مراسم ترحیم در دنیای مدرن و برای ثروتمندان کمی فرق دارد. مرگِ آنها نیز با خودش صدها هزار دلار خرج به همراه دارد. خاکسپاری، سوزاندن و مومیایی کردن دیگر جزو گزینههای دمدستی برای مردگان شده است؛ صنعت ترحیم به جایی رسیده که بر اساس گزارش اکونومیست در ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۷ ارزشی ۱۶میلیارد دلاری به همراه داشته است. مرگ کسبوکار بزرگی است. صنعتی که ارزش آن در اکثر کشورهای ثروتمند و توسعهیافته به چندین میلیارد دلار در سال میرسد. دنیای مردگان بازار کاری نیز برای عدهای دستوپا کرده که از این طریق نان میخورند؛ نمونهاش ۱۲۰هزار نفری که در آمریکا از این راه کار میکنند، یا ۲۷هزار نفری که در آلمان زندگیشان وابسته به مرگ و مراسم ترحیم مردگان است. این صنعت با توجه به پیشبینیها درباره نرخ مرگومیر در آینده، رشد قابل توجهی خواهد داشت که درخور توجه است. صنعت ترحیم دستخوش تحولات بزرگی شده و به همین خاطر آینده مراسم ترحیم و صنعت کفنودفن جزو مسائلی است که نگاه خیلیها را به خود جلب کرده، تا جایی که بسیاری کنجکاوند بدانند این صنعت در آینده چه وضعیتی خواهد داشت. مراسم ترحیم در آینده چه شکلی خواهد بود؟
بازار داغِ مرگ
کمتر کسی میتواند شیوه مرگ خود را انتخاب کند، اما همه میتوانند بگویند بعد از آنها چه اتفاقی بیفتد. یکی نوع تابوتش را انتخاب میکند و دیگری شیوهای مدرن برای مراسم ترحیمش در نظر میگیرد. حتی آنها که شیوه سنتی خاکسپاری را انتخاب میکنند نیز بدون داستان نیستند؛ از شکل سنگ قبر گرفته تا نوشتههای روی آن. مردگان شاید مرگ را به اختیار خودشان انتخاب نکرده باشند، اما بدون تردید میتوانند بگویند بعد از مرگشان چه اتفاقاتی در این دنیا رخ بدهد. اکثر افراد نیز این وظیفه خطیر را به عزیزان خود میسپارند. آن عزیزان نیز اغلب در اوج غم و اندوه این وظیفه را به شخصی واگذار میکنند که کسبوکارش عهدهداری کفنودفن مردگان است. اما آن شخص چنین کاری را از سر لطف و انسانیت انجام نمیدهد، برای آن پول میگیرد و از این طریق بازار کاری به راه میاندازد. بررسیهای اکونومیست نشان میدهد متوسط هزینه تدفینِ یک آمریکایی ۹هزار دلار است. البته در برخی از کشورها هزینه سرسامآورتر از این حرفهاست و این پول در جیب همان کسی میرود که مسئولیت انجام مراسم ترحیم بر اساس وصیت آن مرحوم را به عهده گرفته است. تکنولوژی از یک سو و رقابت از سوی دیگر، آشوبی در دل این صنعت به پا کرده که در نوع خود درخورِ توجه است. یکی میخواهد در مراسم ترحیمش با پیتزا از شرکتکنندگان در مراسم ترحیم پذیرایی کنند و دیگری میخواهد خاکسترهای حاصل از سوزاندنش را با آتشبازی در آسمان پخش کنند و همه این وظایف خطیر را باید همان کسی انجام بدهد که مسئولیت مراسم ترحیم را به عهده گرفته است. به همین راحتی، مراسم ترحیم و مرگ یک شخص به بازاری داغ برای عدهای تبدیل میشود. در این بین، مُدهای جدید، بازار را جذابتر میکند.
مُد در دنیای مردگان
هر دقیقه بیش از ۱۰۰ نفر از دنیا میروند. اکثر این مرگها برای عدهای اندوه و سوگ به همراه دارند و برای عدهای دیگر سود و منفعت. مرگومیر با خودش صنعت ترحیم را به راه انداخته که به لطف دنیای مدرن هر روز سروشکل تازهای به خودش میگیرد. در کشورهای مذهبی هنوز شکل به خاکسپاری مرسوم است. ایرلندیها ۸۲ درصد از مردگان خود را به خاک میسپارند؛ ایتالیاییها هم ۷۷ درصد از مردگان خود را خاک میکنند، اما در آمریکا نیمی از مردگان سوزانده میشوند. این در حالی است که سوزاندن در سال ۱۹۶۰ برای کمتر از ۴درصد از مردگان آمریکایی انجام میشد. انتظار میرود تا سال ۲۰۳۵ بیش از ۷۹ درصد از مردگان آمریکایی به شیوه سوزاندن ترحیم شوند. درواقع سوزاندن به یکی از شیوههای مرسومِ ترحیم تبدیل شده، یا به عبارت دیگر میتوان گفت این شیوه در میان افراد مُد شده است. بههرحال سوزاندن جزو ارزانترین شیوهها نیز به شمار میآید. میتوان این شیوه را با شیوه به خاکسپاری با تابوت مقایسه کرد؛ تابوتها هزینههای سنگینی را به همراه دارند و بهعلاوه به نظر میرسد باب طبع دوستداران محیط زیست نیز نیستند. به همین خاطر است که شیوههای جدیدی از ترحیم مد شده که مردگان نیز در وصیتنامه خود از آن استقبال میکنند.
ترحیمِ سبز
سوزاندن تنها رقیب شیوه سنتی مراسم ترحیم که خاکسپاری با تابوت بوده، نیست. شیوههای مدرن و جدیدی نیز برای خاکسپاری روی کار آمده که یکی از آنها ترحیم یا تدفین «سبز» است. بررسیها نشان میدهد دوستداران محیط زیست تمایل کمی به تابوتهای بزرگ پلاستیکی و شیوههای مومیایی کردن با ترکیبات شیمیایی نشان میدهند. حتی سوزاندن نیز از نگاه این دسته از افراد نوعی آسیب زیستمحیطی دارد که به همین خاطر از آن استقبال نمیکنند. آنها ترحیم سبز را انتخاب میکنند که البته طبیعی هم به نظر میرسد. کسی که تمام عمرش به فکر بازیافت و حفظ محیط زیست بوده، حتما باید به فکر بقایای خودش بعد از مرگ نیز باشد. این شخص قطعا نمیخواهد بدنش در تابوتی پلاستیکی بخشی از زمین را اِشغال یا با مومیایی کردن، بخشی از محیط زیست را با مواد شیمیایی آلوده کند. گزینهای که پیش روی این افراد قرار دارد، ترحیم سبز یا ترحیم طبیعی است. در این شیوه قرار است جسد کمترین ضرر زیستمحیطی را به همراه داشته باشد و در عینحال به منابع طبیعی آسیبی وارد نکند؛ حتی انتشار کربن نیز نداشته باشد! در کشورهای توسعهیافته نهادهایی در این زمینه تشکیل شده که به خانواده بازمانده یاد میدهند چطور در هر مرحله از ترحیم کاری کنند که کمترین ردپا از آن مرحوم بر محیط زیست باقی بماند. این شیوه به لحاظ هزینه نیز بسیار ارزان به شمار میآید و به همین خاطر با استقبال افراد زیادی مواجه شده است. بهعلاوه در شیوه ترحیم سبز کمترین مساحت از زمین اِشغال میشود. در آمریکا سالانه ۷۰هزار مترمکعب از زمینها خرج خاکسپاریِ افراد میشود. اصلا یکی از دلایلی که سوزاندن در این کشور خیلی مد شده، همین ممانعت از هدررفت مساحت زمین است. اما سوزاندن هم در نوع خودش آسیبهای زیستمحیطی نظیر انتشار کربن دارد. بررسیها نشان میدهد در ازای هر جسد ۳۲۰ کیلوگرم کربن وارد جو زمین میشود که برابر با یک مسافرت ۲۰ساعته با خودروی شخصی است، اما میتوان با شیوه ترحیم سبز مانع از آن شد. بریتانیا یکی از کشورهایی است که در آن شیوه ترحیم سبز بسیار مورد استقبال واقع شده؛ ۲۷۰ قبرستان سبز در این کشور وجود دارد و ۹درصد مردگان به این شیوه ترحیم میشوند. برای مثال آنها جسد را صرفا در کفنی ساده و بدون هیچگونه ماده شیمیایی در گودالی عمیق زیر یک درخت به خاک میسپارند. عمقِ به خاکسپاری در ترحیم سبز همیشه بیش از حد معمول است و به منبعی برای تغذیه درخت نیز تبدیل میشود. البته تحولات در این زمینه بسیار است.
از سوزاندن تا انجماد
«انجماد آینده مراسم ترحیم است». این شعار موسسهای است که در این زمینه فعالیت میکند. کسانی که درخواست انجماد اجساد خود را دارند، هدفی متفاوت از هدف آن دستهای دارند که درخواستِ سوزاندن جسد خود را دارند. آنها که میخواهند سوزانده شوند، درحقیقت میخواهند هیچ رد و اثری از وجودشان باقی نماند. شاید حتی در دلشان بخواهند برای همیشه از این دنیا رها شوند. اما آن دسته که به دنبال انجماد جسد خود هستند، امیدهایی در سر دارند. برای این افراد آینده به شکل دیگری وجود دارد؛ این امید که در آینده تکنولوژی آنقدر پیشرفت کند که آنها را دوباره به زندگی بازگرداند. هرچند قضیه قدری علمی-تخیلی به نظر میرسد، اما هستند عدهای که واقعا اینطور فکر میکنند و با همین امید، درخواست میکنند بدنشان پس از مرگ، فریز شود. این مسئله قدری بعید و دور از ذهن میآید، اما در ایالات متحده آمریکا و همچنین در بریتانیا عدهای از افراد این کار را به شیوهای قانونی انجام میدهند. البته اصلِ این کار در آمریکا انجام میشود و اجساد از بریتانیا هم به آمریکا فرستاده و نگهداری میشوند. این افراد در تانکهایی با نیتروژن مایع و دمای منفی ۱۹۶ درجه سانتیگراد نگهداری میشوند، به همین خاطر هزینه این کار سرسامآور است. تا کنون حدود ۱۵۰ نفر این کار را انجام دادهاند و عدهای نیز برای این کار نامنویسی کردهاند. از روی فهرست نامنوشتهها میتوان تشخیص داد که انجماد هم میتواند به اندازه سوزاندن مورد استقبال افراد واقع شود. دستکم عده زیادی در بریتانیا چنین درخواستی دارند. بههرحال در این شیوه، پول حکمرانی میکند. همگیِ اینها تحولاتی است که مصرفکننده در صنعت ترحیم ایجاد کرده است. اما جدا از این شیوههای تدفین و ترحیم، خودِ مراسم نیز جای بحث دارد و به نظر میرسد در آینده شیوههای جدیدی برای آنها در نظر گرفته شود.
صنعت منعطف مرگ
مراسم ترحیم و شیوه برگزاری آن ارتباط تنگاتنگی با نگرش افراد نسبت به مرگ و زندگیِ پس از مرگ دارد. اما جالب اینجاست که حتی در جوامع آتئیست و در میان افرادی که باوری به زندگی پس از مرگ ندارند، نیز این تحولات در زمینه برگزاری مراسم ترحیم به چشم میخورد. یعنی درخواست برای مراسم تجملاتی در دنیای آتئیستها هم بیمعنا نیست و گویی انقلابی در دنیای مردگان رخ داده که همه را درگیر خودش کرده است. حتی قبرستانها نیز دچار تحول شدهاند. در برخی جوامع این تحولات بیشتر قابل مشاهده است. برای مثال در سوئد بهعنوان یکی از کشورهایی که درصد مهاجرپذیریِ بالایی دارد، میتوان این تحول در قبرستانها را بهخوبی مشاهده کرد. از سنگ قبرها گرفته تا شیوههای به خاکسپاری در این کشور، همگی دستخوش تحولاتی بزرگ شده است. در قبرستانهای این کشور میتوان شاهد ارتباط فرهنگی در دنیای مردگان بود. البته طبیعی هم به نظر میآید، چراکه مرگ با هویت ارتباط نزدیکی دارد و هویت این افراد باعث شده قبرستانها نیز شکل متفاوتی به خود بگیرند. آنچه مسلم است، این است که صنعت ترحیم خودش را با همه خواستههای مردم مطابقت میدهد و تا کنون انعطافپذیریِ بسیار بالایی از خودش نشان داده است. نخستین علایم و نشانههای این انعطافپذیری نیز در آمریکا قابل مشاهده است. در این کشور همه کاری انجام میشود؛ از انجماد تا سوزاندن، از به خاکسپاری تا مومیایی کردن و حتی ترحیم سبز. همه اینها نیز بهخوبی نشان میدهد که این صنعت با همه خواستههای مصرفکنندگان این عرصه خودش را وفق داده است. پیشبینیهای اکونومیست نشان میدهد صنعت ترحیم با این وضعیتی که پیش میرود، آیندهای پر از پول و منفعت خواهد داشت. تنوعطلبی و همچنین تنوع فرهنگی مثل خون در رگهای این صنعت جاری شده و آن را تغذیه میکند. اما نکته جالب اینجاست که دست در این کار هم زیاد شده و عدهای از رقابتپذیری حتی در این عرصه هم سخن میگویند. یعنی مدافعان بازار آزاد حتی دست از سر بازار مرگ هم برنداشتهاند و معتقدند رقابت باید در این بازار هم مثل سایر بازارها حکمفرما باشد. آنها میگویند با قیمتهای رقابتی میتوان انتظار مراسم ترحیم ارزانتری داشت. آنچه در این بین درخورِ توجه است، انقلابی است که در دنیای مردگان به پا شده و ظاهرا از عوارض دنیای مدرن است. هرچند هنوز هم تبتیها اجساد خود را بر بلندای کوهها رها میکنند و برخی در فیلیپین اجساد را در دل درختان قرار میدهند، هستند کسانی که بخواهند هزاران دلار خرج انجماد جسد خود کنند تا بلکه در آینده دوباره زنده شوند، و این چیزی جز انقلاب در دنیای مردگان نیست.