داستان جلد
لجظهبه لحظه تا انفجار پلاسکو چه گذشت؟
الهام علمشاهی
ساعت ۷:۵۹ صبح روز پنجشنبه، سیام دیماه شعلههای آتش ساختمان پلاسکو را فراگرفت، ۸:۰۲، ۱۰ ایستگاه آتشنشانی به سوی این ساختمان بلندمرتبه رفتند، ۱۵ تانکر آب، سه بالابر و حدود ۲۰۰ آتشنشان مستقر میشوند، بین ساعت ۸ تا ۹ حضور سایر نیروهای امدادی افزایش پیدا میکند، افزایش وسعت آتشسوزی بین ساعت ۹ تا ۱۰ محدودیتهای ترافیکی اطراف پلاسکو ایجاد میکند، پلیس وارد قضیه میشود، ساعت ۱۰ عملیات نجات افراد از طبقات آغاز میشود و به فاصله سه ساعت از جرقه اولین آتش، حدود ساعت ۱۱:۳۰ پلاسکو در خاک مدفون میشود، بوم؛ میراث مدرنیته ایران منفجر شد، تمام! تهران نماد مدرنیته نیم قرن ایران را دفن کرد، تهرانی که این روزها به یک پایتخت خطرناک و خطرساز تبدیل شده است. «چارسو، فردوسی، لالهزار، بازار تهران، ساختمان آلومینیوم» شش نقطه بحرانی تهران پس از پلاسکو هستند؛ تهرانِ بزرگ عزمش را جزم کرده تا میراث تهران ببلعد. اما آیا کسی حواسش به تهران و خطرهایش هست؟ احمدرضا نظری، دبیر انجمن مدیریت در سوانح دانشگاه تهران با بررسیهای میدانی حادثه پلاسکو، حضور مستند و بازدید از همه فرایندهای این حادثه پایتخت را خطرناکتر از آن چیزی که در ذهنها متصور است، میداند. شرح و تفصیل فاجعه پلاسکو را از نگاه او بخوانیم.
آواربرداری ثانیه به ثانیه در پلاسکو؛ روند کند بود!
به گفته دبیر انجمن مدیریت در سوانح دانشگاه تهران، حدود ساعت ۱۱ فروریختنها در داخل خود ساختمان رخ میدهد که از چشم دوربینها دورمانده و تعدادی از آتشنشانان در طبقات گیر میافتند که درنهایت حدود ساعت ۱۱:۳۰ ساختمان کامل فرو میریزد و ساعت ۱۲ عملیات امدادرسانی آغاز میشود.
نظری با بیان اینکه ازدحام جمعیت از ساعت ۱۲:۳۰به بعد سرعت عملیات امدارسانی رو به کندی میرود، به «چلچراغ» گفت: به واسطه همین ازدحام و بسته شدن مسیرها عملیات آواربرداری از ساعت ۱۳ آغاز میشود؛ براساس اعلام منابع خبری ۲۰ تیم عملیاتی آوار برداری، ۷۰ نیروی عملیاتی به منظور امدارسانی، ۱۰ دستگاه آمبولانس، هشت دستگاه خودروی کمک ساز و دو تیم عملیاتی آنست شامل سگها و دستگاههای زندهیاب به محل جادثه اعزام میشود.
او ادامه میدهد: با توجه به ازدیاد مواد قابل اشتعال، نوع آواربرداری منجر به آتشسوزی دوباره میشد و سرعت آواربرداری بازهم پایین آمد که این روند طبیعی بود.
چرا پلاسکو منفجر شد؟ هنوز بررسی نشده و گمانهزنیها زیاد است!
نظری با بیان اینکه دلیل آتشسوزی و انفجار هنوز بررسی نشده است، اظهار کرد: گمانه زنیهای بسیاری وجود دارد؛ با توجه به اینکه طبقات بالای پلاسکو به انباری تغییر کاربری داده شده بود، مواد اشتعالزا نسبت به بقیه طبقات زیاد بوده و آتشسوزی ادامه پیدا کرده است.
او ادامه داد: آتشنشانان چندین بار آتشسوزی را کاملا خاموش میکنند و دوباره آتش از نقطهای دیگر شعلهور میشود که این بیانگر وجود بسیار زیاد مواد قابل اشتعال در این طبقات بوده است.
نظری با اشاره به مصالح به کار رفته در ساختمان پلاسکو بیان میکند: از لحاظ مقاومت مصالحی، حرارت موجب ضعف در فولاد و تغییر خصوصیات آن میشود که برخی با اصطلاح «خرابیهای پیش رونده» از آن عنوان کردند؛ این اصطلاح از لحاظ منطقی و علمی میتواند تعبیر درستی باشد.
تهران نقاط بحرانی مانند پلاسکو زیاد دارد
مدیر سابق محور فرهنگی تاریخی تهران، حادثه پلاسکو را یک زنگ هشدار برای آینده میداند و میگوید: این اتفاق هشدار است برای همه هشدارهایی که دادیم و کسی توجه نکرد و حالا باید منتظرِ بزرگتر بودن فاجعهها در ساختمانهایی باشیم که حجم گستردهتری دارند. اسکندر مختاری طالقانی، کارشناس ارشد پیشکسوت میراث فرهنگی، و مدرس معماری که در زمان حادثه «پلاسکو» به طور اتفاقی در خیابان جمهوری و نزدیک ساختمانِ در طعمه حریق حضور داشته است، بروز حادثه پلاسکو را یک هشدار میداند؛ هشداری که در هر نقطه از شهر تهران به واسطه داشتن بناهای حجیم و غیراصولی ساخته شده و میتوانند فاجعهای بزرگتر از پلاسکو را رقم بزنند. این مدرس دانشگاه شش نقطه بحرانی که سرنوشت پلاسکو در انتظارشان است را نام برده و بیان میکند: هر میزان ساختمان بزرگتر باشد، فاجعه نیز به همان میزان بزرگتر است.» اما متاسفانه کسی این هشدارها را جدی نمیگیرد. به گفته او «چارسو» در تقاطع جمهوری و حافظ،ساختمان«فردوسی» در ضلع شمالی «پلاسکو»، «لالهزار»، «بازار تهران» و ساختمان «آلومینیوم» شش نقطه بحرانی تهران بعد از پلاسکو هستند.
پلههای اضطراری مجتمعهای پایتخت قفل است!
دبیر انجمن سوانح دانشگاه تهران با اشاره به آییننامهها و استاندارهای کشور ایران، اظهار داشت: براساس این آییننامه یک سری دلایل ایمنی برای مراکز تجمع جمعیت نظیر ساختمان پلاسکو طراحی شده اعمال شده است؛ این معیارهای ایمنی در طراحیها مدنظر قرار گرفته است، اما در ایمنی ساختمانها برای استفاده از آنها مدنظر قرار نمیگیرد.
او اضافه میکند: در اکثر مجتمعها در تهران نظیر ساختمانهای بلندمرتبه یا سینماها پلههای اضطراری قفل است؛ شاید وجود تردد اضافی در این پلهها موجب قفلهای اضطراری بر روی این پلهها میشود.
نظری با بیان اینکه ما هنوز به داشتن فرهنگ ایمنی نرسیدهایم، به «چلچراغ» گفت: این بیفرهنگیها در بسته شدن مسیر خودروهای ایمنی هم نمود پیدا کرده است، بستن پلههای اضطراری در بسیاری از مجتمعها هم نشان از جا نیفتادن فرهنگ ایمنی در بین مردم است.
اگر زلزله بیاید چه؟
زلزله در تهران یک میلیون کشته و ۵.۶ میلیون بیخانمان خواهد داشت، برای زلزله زیرساختهایمان آماده نیست، ۴۰۰ نقطه آسیبپذیر در تهران داریم؛ مرتضی اکبرپور معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور میگوید: در صورت وقوع زلزله با قدرت هفت ریشتر در تهران بیش از پنج میلیون تهرانی بیخانمان و یک میلیون کشته خواهیم داشت.
پدر زلزلهشناسى ایران خبر داده است: زلزله پنج ریشتری ساختمانهاى مشابه پلاسکو را با خاک یکسان مى کند. حداکثر ۱۵ سال به زلزله تهران فاصله داریم، زلزلهاى که با وقوع آن، پایتختى دیگر در کار نخواهد بود!
احمدرضا نظری میگوید: در تهران بیش از ۴۰۰ نقطه آسیب پذیر داریم؛ تقریبا همه مراکز پرجمعیت یا ساختمانهای بلندمرتبه کشورمان فاقد بسیاری از معیارهای ایمنی هستند.
به گفته دبیر انجمن علمی سوانح دانشگاه تهران اگر در یک زمان واحد دو ساختمان بلندمرتبه در تهران دچار آتشسوزی شود، به بدترین شکل به مشکل برخواهیم خورد.
نظری با اشاره به ضعف تجهیزات آتشنشانی بیان کرد: دو آتشسوزی هم زمان اگر رخ دهد ما به دلیل نداشتن میزان کافی نردبانهای آتشنشانی و سایر امکانات در میان آتشنشانان فاجعه باورنکردنی را رقم خواهیم زد.
او با بیان اینکه در کشور ما میان عرضه و تقاضا در زمینه ایمنی هم خوانی وجود ندارد، گفت: در بحث ایمنی، ضوابط شهرسازی و یا طراحی ایستگاههای آتشنشانی به نسبت منطقه و جمعیت میان عرضه و تقاضا همخوانی وجود ندارد.
دبیر انجمن ملی حوادث و سوانح دانشگاه تهران با بیان اینکه در زمان بحرانها هنوز به مسائل روحی و روانی توجه نمیشود، گفت: نبود بهداشت روانی نقطه ضعف مدیریت بحران کشور ما است و منجر به مشکلات بسیاری برای حادثهدیدگان و امدادرسانان میشود.
بعد از وقوع حادثه تخصص حل بحران نداریم!
او با اشاره به اینکه ما در زمینه آوار برداری مشکل کمبود نیروهای متخصص داریم، اظهار داشت: در حادثه پلاسکو کمبود نیروهای امداد شهری سنگین را داشتیم؛ یعنی فقدان کسانی که توانایی و تخصص آواربرداری سنگین در حادثه پلاسکو را داشته باشند، کاملا در این حادثه احساس شد.
نظری همچنین تاکید کرد: این قبیل حوادث ضرورت داشتن تیمهای امداد و نجات سنگین شهری (Heavy Urban Search and Rescue) را بیش از پیش آشکار میکند، تیمهای هلال احمر، تجهیزات و ادوات آنها لزوما برای این قیبل عملیات نیستند.
او با اشاره به نکات مثبت درس آموخته حادثه پلاسکو گفت: در این حادثه همکاری سازمانها و کمک سازمانهای خصوصی را داشتیم که حتی میتوانستیم از چهار جبهه برای آواربرداری حمله کنیم، شریانهای حیاتی هم با توان کامل در این حادثه کمکرسان بودند.
بحرانهای ثانویه تهران خطرناک تر هستند
نظری با بیان اینکه شریانهای حیاتی میتوانند بحرانهای ثانویه باشند، گفت: فرض کنید اگر در تهران زلزله بیاید، یا هر نوع بلایای طبیعی دیگر رخ دهد و خساراتی به شریانهای حیاتی وارد کند، ما شاهد بحرانهای ثانویه خواهیم بود.
او با اشاره به حوادثی که پیشتر در تهران رخ داده است، بیان کرد: حادثه شهران یا سیلی که پایههای پل صدر را دچار آب شستگی شد، زمینه وقوع حوادث بعدی را فراهم کرد؛ به همین دلیل ما همیشه باید تیم آواربرداری سنگین در شهر داشته باشیم که فقدانش همیشه احساس شده است.
شماره ۶۹۵