وقتی غیرفارسیزبانها دانشجوی ادبیات فارسی میشوند
غزل محمدی
دانشگاه باید باکلاس باشد. دانشگاه باید دانشجوهای خارجکی داشته باشد.
یکی از معیارهای رنکینگ دانشگاهها دانشجوی خارجی داشتن است.
بهطور کلی دانشگاههای ایران با اهداف متعددی مثل گسترش زبان و ادبیات فارسی، گسترش روابط علمی و فرهنگی با کشورهای دیگر و حمایت جوانان مستعد کشورهای ترجیحا همسایه دانشجویان خارجی میپذیرد. دانشجویان کشورهای اروپایی خدای ناکرده گلدان به سرشان اصابت نکرده است که بیایند اینجا مستعد بودگیشان شکوفا شود و همانجا با آب و نور بیشتری میشکفند.
اما ایران بیشتر در رشتههایی چون زبان و ادبیات فارسی و علوم انسانی و اسلامی و شرقشناسی و ایرانشناسی، پذیرش برای دانشجوهای خارجی دارد.
بیایید مستقیم برویم سر اصل مطلب: دانشجویان خارجی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران.
همین الان در ذهنتان یک چینی بلبلزبان ظاهر شده است و دارد مثنوی معنوی میخواند و درنهایت خودش میشود خانم یا آقای سلوک!
یا یک فرانسوی عاشق سعدی.
یا شاید هم یک سیاهپوست فدایی شاملو که زمزمه میکند:
آه اگر آزادی سرودی میخواند کوچک
همچون گلوگاه پرندهای
هیچ کجا دیوار فروریختهای برجا نمیماند
سلام کلاس کجا؟
این اولین مواجهه شما با یک چینی فارسیخوان خواهد بود. او حتی نمیداند «است» فعل ضروری پایان جملهای است که میگوید و در پایان ترم پشت چراغ قرمز سوال «فارسی دری از کجا شروع شد و به کجا رسید؟»، سکته ناقص میزند.
اکثر دانشجویان خارجی ادبیات فارسی دانشگاه تهران شرقی یعنی چینی و کرهای هستند. تعدادی دانشجوی افغان، تاجیک، عربی و آلمانی نیز ادبیات فارسی میخوانند.
هنگام خواندن ابیات مواجهه رستم با اسفندیار، گشادگی دهان این بزرگواران به اندازه دهانه غار علیصدر میشود. بندگان خدا همواره در حال سوال کردن از بغل دستیهای گرامی هستند که: فرخی منظورش از شبی گیسو فرو هشته به دامن چی بوده؟ که مردم چشم به خونین بچگان حامله شد، یعنی چی؟
فرایند پذیرفته شدن این دانشجویان در رشته ادبیات فارسی چندان پیچیده نیست. به این صورت که اگر از قبل به زبان فارسی مسلط باشند که یک پوئن مثبت به حساب میآید و اگر نه، دورههای آموزش زبان میبینند.
داشتن حداقل دیپلم متوسطه که به تایید مراجع ذیصلاح رسیده باشد و معادل دیپلم کامل متوسطه در ایران کافی است.
برای ورود به رشته ادبیات فارسی باید حداقل معدل ۱۵ را کسب کرده باشند. بعد هم به نسبت میزانی که بر فارسی مسلط باشند، به آموزشگاههایی مثل موسسه دهخدا ارجاع داده میشوند تا زبان یاد بگیرند.
همین میشود که دانشجویانی که دستوپاشکسته میتوانند دیالوگ فارسی تهیه شامپو از فروشگاه را بگویند، میروند مینشینند سر کلاس ۳۰ قصیده ناصرخسرو و تلاش میکنند از نالههای آخر عمری او در دره یمگان و تاملات اسماعیلیاش سر دربیاورند.
این است خاصیت فارسی. از چین و ماچین میآیند تا بخوانندش. اما این روزها تنها برای شغل…
داخلیها و خارجیهای پزشکی
اما قضیه کمی درباره رشته پزشکی که طرفداران زیادی دارد که دلشان میخواهد یاد بگیرند چطور باید چوب بستنی بکنند توی حلق مردم، متفاوت است.
هر ساله تعداد دانشجویانی که در رشته پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته میشوند، متغیر است، اما همیشه تعدادی سیاهپوست و عرب و اروپایی میانشان دیده میشود.
با توجه به رقابت موجود برای دستیابی به رشته پزشکی، این سوال پیش میآید که برای دانشجویان خارجی که در دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته میشوند، ظرفیت جدا در نظر گرفته شده است یا نه؟
و آیا در شرایط یکسان با بچههای ایرانی رقابت میکنند و کنکور میدهند، یا از کنکور خبری نیست؟
از سال ۸۶ که پردیس بینالملل دانشگاه تهران تاسیس شد، دانشجویان ایرانی که رتبه مطلوبی نداشتند و جیب پرپولی داشتند و دانشجویان خارجی امکان تحصیل با شرایط یکسان بچههای دانشگاه علوم پزشکی برایشان فراهم شد.
اما بعد از مدتی دانشجویان پردیس بینالملل تشریف آوردند و پشت نیمکتهای دانشجویان اصلی پزشکی نشستند. از دانشجویان ایرانی پردیس بینالملل که این میان به طرق مختلف به پشت این نیمکتها راه پیدا کردند که بگذریم، خارجیها برایشان دشوار بود که با آن اندک فارسیای که بلد بودند، سر کلاس فارسیزبانان درس بیاموزند. درنتیجه جایی به نام کالج بینالملل دانشگاه تهران سر خیابان وصال تاسیس شد تا هم به وضع زبان دانشجویان خارجی رسیدگی شود و هم درس یاد بگیرند. اما تجربه نشان داد که این دانشجویان خارجی پیوسته بیشتر و بیشتر دچار افت تحصیلی میشوند و به جز یکی دو نفر که جایگاه نسبتا خوبی پیدا میکنند و عضو انجمن علمی میشوند، بقیه چندان وضعیت تحصیلی مطلوبی ندارند.
درنهایت هم پذیرش دانشجویان خارجی با دانشجویان ایرانی در رشته پزشکی عملا از ظرفیت بچههای ایرانی میکاهد و باعث میشود کسی که تهران قبول میشده است، بهشتی، کسی که بهشتی قبول میشده است، دانشگاهی در شهرستان پذیرفته شود.
چه بهتر که تعیین جایگاه تحصیلی دانشجوی ایرانی و غیرایرانی، آن هم در چنین رشته پرزحمتی، دقیقتر باشد تا آرزوی دل و حق عدهای جوان دست در دست باد نشود.