عاطفه مشتری
فصل بارانی، نویسنده: گراهام گرین، ترجمه: یدالله آقاعباسی، نشر نون، چاپ اول ۱۳۹۵
«فصل بارانی» کتابی است که علاوه بر قصه زندگی کوئری، قهرمان داستان، قصه سرگذشت هزاران انسانی است که از بیماری جذام و مالاریا و سل رنج میکشند. کوئری مسافری است که همراه با یک قایق کوچک وارد آفریقا میشود و بدون اینکه بداند، بر دهکدهای قدم میگذارد که بیمارستان جذامیها آنجاست. به دلیل اینکه همه مردم از بیماری جذام میترسیدند، هیچ کس به قصد مسافرت و استراحت به این دهکده کوچک نمیآمد. از همان روز اول که وارد روستا شد، اهالی محل در موردش کنجکاو شدند. او دوست نداشت خیلی در مورد خودش و زندگیاش در اروپا صحبت کند و نمیتوانست دلیل ناگهانیاش را برای سفرش توضیح دهد. او یک شخصیت معماگونه داشت، کشیشها و اکثر اهالی دهکده بر این باور بودند که بدون شک کوئری یک خلافکار است و از دست پلیس به آفریقا آمده است.
دکتر کالین، پزشک بیمارستان، وقتی متوجه شد کوئری داوطلب کمک برای بهبود وضعیت بیماران است، از او خواست یک دستگاه را که برای بهبود و تشخیص سریعتر وضعیت بیماران جذامی است، از لاک، نزدیکترین شهر به دهکده، بیاورد. کوئری همراه با مردی که کشیشها او را برای خدمت به کوئری قرار داده بودند، به لاک سفر کرد.
او وقتی وارد لاک شد، مردی به اسم رایکر او را شناخت و کوئری از این بابت بهشدت ناراحت شد. او تنها قصدش از سفر به دهکده دورافتاده این بود که به آرامش برسد و جایی بیاید که کسی او را نشناسد. اما وقتی رایکر او را شناخت و برای کوئری توضیح داد که عکس او را همراه مقالهای در روزنامه دیده است، کوئری بهتدریج آرامشش را از دست داد. زیرا ماجراهایی بعد از آن پیش آمد که کوئری دیگر روی آرامش واقعی را ندید. او یک شب که برای کمک به خدمتکارش دئوگرتیاس به جنگل رفت، تا صبح پیش این مرد که جذام انگشتان دست و پایش را از بین برده بود و قادر نبود خودش بهتنهایی او را نجات دهد، ماند تا صبح بتواند به دهکده برود کمک بیاورد. او پس از آن شب پیش مردم فردی نیکوکار جلوه کرد. این کتاب قصه زندگی سخت جذامیها، مرگومیر، ناامیدیها و معلول شدن انسانهایی که روزگاری سالم بودهاند و همچنین کمبود شدید امکانات پزشکی در آفریقاست. نویسنده به قدری دقیق شرایط زندگی در جنگل و بارانهایی که در طول شبانهروز بیوقفه میبارید و گرمای شدید و طاقتفرسا را توصیف کرده است، که خواننده همراه با کوئری و اهالی دهکده خود را در بین آنها تصور میکند و شرایط سخت زندگی را بهخوبی درک میکند. این کتاب یک داستان پرماجراست، بدین ترتیب که وقتی بهتدریج به انتهای داستان میرسیم، خواننده غافلگیر میشود، چون یک اتفاق پیشبینینشده رخ میدهد و کوئری و قصه زندگیاش در ذهن خواننده ثبت میشود.
شماره ۷۰۹