متخصری در باب بزرگترین تجربه تاریخی در ساخت مسکن صنعتی در اتحاد جماهیر شوروی
سعید نعمتیپور
تصویر عمومیای که ما از روسیه امروز داریم، چهبسا بیشتر با پوتین و سیاست خارجی پیوند خورده باشد و نیز با این انگاشت که تمامی تجربیات اتحاد جماهیر شوروی موضوعی است که دیگر به زبالهدانِ تاریخ پیوسته است؛ اما پرسشی که به گمانم از آن دست نمیتوان کشید، این است که روسیه امروز چه نسبتی با اتحاد جماهیر شوروی دارد و میراثِ باقی از آن دوران امروز در چه شرایطی به سر میبرد. آیا در آن آرمانهایی که هنوز هم انسانی مینمایند، باز نکات مثبتی برای امروز وجود دارد. یا اینکه همه آن تجربیات یکسره به شکست انجامیده؟ در این نوشتار روی شرایط امروزین یکی از نمونههای ساخت مسکن صنعتی به شیوه تولید انبوه در روسیه سوسیالیستی در حومه شهر مسکو با نام Novye Cheryomushki متمرکز میشویم.
گفتنی است ساخت حومههایی مانند نمونه مورد بررسی، بزرگترین تجربه تاریخی در ساختن مسکن صنعتی است که در انتهای دهه ۱۹۵۰ میلادی آغاز شد. در ادامه به توصیف تحلیل حومه Novye Cheryomushki پرداخته میشود.
میدان حومه موسوم بهNovye Cheryomushki بسیار معمولی است و حتی به شکل عجیبی آرام به نظر میرسد. درختان، زمینهای بازی کودکان، نیمکتها، مادرانی که کالسکه کودکشان را هل میدهند و ورای همه اینها، بلوکهای آپارتمانی چهار طبقه که کمی فرسوده به نظر میرسند. حس سکون و رخوت اینجا با این گفته روسها انطباق دارد که حومههایشان را «مناطق خواب» مینامند. بدین معنا که آنها چیزی بیشتر از مکعبی نیستند که در انتهای بازگشت از یک روز کاری در آن بیتوته کنیم. با این وجودNovye Cheryomushki مطمئنا هنوز یکی از جذابترین مکانها برای خوابیدن و زندگی کردن است، با ساختمانهایی با تراکم کم، تسهیلات اجتماعی نسبتا فراوان، و ایستگاه مترویی در فاصله کوتاهی از آن. این بخش همچنین منبع الهام بسیاری از دیگر بخشهای حومهای در مسکو و دیگر شهرهای روسیه است.
مرکز Novye Cheryomushki گواهی تاریخی است بر یک رقابت معماری شدید بین هفت بلوک ساختمانی. هر یک از این هفت بلوک، در سال ۱۹۵۸ با شکستن رکود سرعت ساختوساز ساخته شدند، سیستم سازههای پیشساخته متفاوتی را به کار گرفتند و هر یک از آنها بر اساس شاخص هزینه و سرعت ساخت ارزیابی شدند و درنهایت یکی از بلوکهای ساختمانی خوششانس با نام K7 بهعنوان برنده انتخاب شد.
قرار بر این شد که جایزهی K7 در صدها هزار مورد یا چه بسا میلیونها مورد مشابه دیگر در اتحاد جماهیر شوروی تکرار شود. بنابراین بزرگترین تجربه در ساخت مسکن صنعتی در تاریخ آغاز شد، در جایی که خانهها بدل به کالاهای با تولید انبوه مانند خودرو، یخچال و تلویزیون شدند. مسکن صنعتی، دربردارنده نزدیک به ۷۵ درصد کل موجودیِ مسکن اتحاد جماهیر شوروی تا سال ۱۹۹۱ بود. این مساکن جاییاند که اکثریت قریب بهاتفاق ساکنان مسکو در آن زندگی میکنند. این حومهها ممکن است یکنواخت به نظر بیایند، اما داستانهایی که آنها روایتگر آناند، ابدا چنین نیستند.
ضرورت شروع این برنامه به بحران مسکنی بازمیگشت که اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۵۰ میلادی با آن روبهرو شد. ۸۰ درصد مردم در امپراتوری روسیه در سال ۱۹۱۷ روستایی بودند، اما تحت انقلاب صنعتی استالینی که احتمالا سریعترین و بیرحمانهترین نمونه در تاریخ بود، در بین سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۰ مسکو مملو از مهاجران روستایی شد؛ کسانی که از روستاهای مملو از قحطی به سمت کار در کارخانههای جدید میگریختند. بسیاری از آنان در اتاقکهای موقتی (barrack)، زیرزمینها، چادر، و حتی درون گودال یا حفرهای زندگی میکردند. این بحران مسکن بهزحمت کنترل میشد، بهویژه در زمانی که جنگ با این معضل با جنگِ رایش سوم برای نابودی اتحاد جماهیر شوروی آمیخته شد که باعث بیخانمان شدن میلیونها نفر شد.
اما کوششهایی که برای جبران این خسارات در دوره استالین انجام شدند، غالبا پوشالی بودند. بلوکهای آپارتمانیِ اغراقآمیز، با تزیینات بیشازاندازه، ساخته شدند که بلوارهای عریض و هوسمانی در کنارشان شکل گرفته بودند؛ منابع عظیم به سمت هتلهای لوکس بلندمرتبه یا آپارتمانهایی که از روی لطف و مرحمت دولت به بوروکراتها و هنرمندان هبه میشد، گسیل شدند. نخستین قانون مستقل نیکیتا خروشچف بعد از مرگ استالین از طریق لایحهای با نام «زواید معماری» خواهان ساختوساز صنعتی بود در برابر شاهکارهای فردی بهعنوان ابزار حل این بحران.
این راهحل فقط در جنوب مسکو، در روستای سابقِ چریوموشکی آغاز شد. بلوکهای آپارتمانیِ نئوکلاسیک، همچنان در کنار خیابان اصلی اینجا به ردیف ایستادهاند. یک دانشجوی معماری در اینباره میگوید: «آنها تجلی ایده من درباره شکوهاند.» با سقفهای بلند و شکوه بیزمانشان. اما پول خرج کردن برای ویژگیهای معماری گوتیک بهزودی کنار گذاشته شد. ستونهای تزیینی چهارگوش یا نیمدایره نیمهکاره رها شدند و گذرگاههای طاقدار تبدیل به حیاطهای آلوده شدند.
تضاد بین بلوارهای استالینیستی و بخش نخست Novye Cheryomushki قابل توجه است. اطراف ایستگاه مترو، بلوکهای آپارتمانی، کوتاهتر و سادهترند، فضاهای میانیشان پُر از فواره و نیمکتاند. در عوض اینکه با پنهان کردن عناصر نازیبا پشت نماهای باشکوه علاج واقعه پس از وقوع بکنند. همچنین در این حومه، در ابتدای ساخته شدنش، فقدان فضاها و ساختمانهای عمومی مشهود بود: درمانگاهها، مهدکودکها، مدارس، سینماها، کتابخانه، تئاتر و باشگاهها.
اغراق کردن درباره اینکه چنین پروژهای چه میزان پیشرفت اجتماعی برای مسکوییها بود، دشوار است؛ نهفقط از نظر تسهیلات، بلکه بدین خاطر که زندگی خصوصی نیز همزمان در آن امکانپذیر شد. در ابتدا، هر میکرورایون براساس داشتن همه تسهیلات پیشگفته برنامهریزی شد، همه با داشتن طراحیهای استاندارد یکسان. در هیچ کجای دنیا برای ساختن چنین سکونتگاه پیشساختهای در این مقیاس تلاش نشده بود و از همین روست که بازدیدکنندگان برای دیدن آن ازدحام میکردند.
چنین برنامهریزی شد که هر میکرورایون یک کارخانه داشته باشد، یا یک موسسه یا هر دو؛ خطر این بود که آنها تبدیل به حومههای صرفا خوابگاهی شوند. بنابراین در پیرامون ایستگاه مترو حومه مورد بحث چندین موسسه تحقیقاتی وجود دارند که در دهه ۱۹۶۰ به آنجا منتقل شدند یا ساخته شدند. بنابراین Cheryomushki نهتنها یک منطقه خوابگاهی نیست، بلکه بدل به قطب مجموعههای علمی-نظامی-صنعتی شوروی شد.
اما گذار اقتصاد شهری از تولید به بورسبازی و دلالی در سالهای اخیر به این فضاهای با دقت چیدمانیافته یورش برد و نظم آن را در هم شکست با ساختمانهای ۳۰ طبقه با معماریای افسردهکننده که القاکننده این حساند که در اینجا برنامهریزی به فراموشی سپرده شده و هر کس کار خودش را بیتوجه به دیگری میکند.
در دهه ۹۰ میلادی زمانی که مناطق سکونتگاهی تولیدشده بر اساس ایده کمونیسم دیگر تاریخ گذشته و قابل تغییر به نظر میرسیدند، بسیاری از منتقدان آن کتابخانهها، پارکها، مراکز مراقبت از کودکان، بهداریهای در کنار مساکن را بهعنوان حقوق انسانیِ پایه و رایگان نمیدیدند یا نادیده میگرفتند، و در عوض، به ظاهر یکنواخت و غولآسای این سکونتگاهها توجه میکردند. امروز فرض بر این است که بازارِ آزاد منجر به تنوع، زیستپذیری و پیچیدگی خواهد شد. اما آنچه واقعا رخ داد، این است که رشد سرسامآور قیمت زمین و مستغلات سه یا چهار شهر از بزرگترین شهرهای روسیه را دربر گرفته است و رکود ترسناک بر هر جای دیگری حاکم است. بنابراین هرچند ایدههای Novye Cheryomushki دیگر مردهاند، اما روشها و تکنیکهایش هنوز باقی مانده، بدینصورت که در خدمت برخی از مردم قرار میگیرد تا بسیار ثروتمند شوند. اینکه آیا در زمانی دیگر در آینده، آن ایدههای آرمانی درباره حق مسکن و تسهیلات عمومی رایگان باز میتواند سر بیرون بیاورند، پرسشی است که نمیتوان هنوز هم آن را نادیده گرفت.
منبع: گاردین، Moscow’s suburbs may look monolithic, but the stories they tell are not