یک گزارش مستند از دفتر فروش
ابراهیم قربان پور
۱
-سلام. پیشخوان فروش همهچی! بفرمایید.
-ببخشید، معلوم هست شما کجایید؟ من دو ساعته دارم زنگ میزنم، کسی جواب نمیده.
-عذر میخوام. ما این خیابون بغل دفتر رو دیروز فروختیم. صاحبش اومده بود دنبال خیابون. من رفتم ماشینم رو جابهجا کنم ببرم تو خیابون خودمون. بفرمایید امرتون؟
-نه دیگه دیر اومدید، من با پولم طلا خریدم. خدا نگهدار…
-قربان صبر کنید. ببینید ما یکسری اموال هم داریم که قابل معاوضه با طلاست. خودمون پیک میفرستیم دم در منزل طلاها رو میگیره، سند اموال رو میده خدمتتون. بفرستم بیاد؟
-باید یه چیزی باشه که به طلاهای من بیارزه. چی دارید مثلا؟
-دست به نقد سندخورده یه دونه معدن فعلا داریم، فیروزه. یه دونه ساحل هم داریم سمت مازندران. مناسب برای رستوران. مجوز رستوران رو هم خودم بهتون میدم.
- باشه دیگه. چه کنیم دوست داریم کمک کنیم. اون سند ساحل رو با مجوزش بفرستید. من طلاها رو میذارم تو ساک.
-مچکرم. روز خوبی داشته باشید.
۲
-سلام. پیشخوان فروش همهچی! بفرمایید.
-سلام قربان. من یه ایده خوب دارم. میخرید ازم؟
-ببین عزیزم من فقط میفروشم. چیزی نمیخرم.
-نه ایدهم همون ایده فروشه. به بخش شما مربوطه.
-خب اگه ایدهتون ایده فروشه، بگید. ما بعد که فروختیم، یه درصدی تقدیم شما میکنیم. من الان چیزی ندارم که بخوام به شما بدم.
-باشه. ببینید سمت ما یه دونه جوب آب هست. ملت میان پاهاشون رو میذارن داخلش تابستونها. من میگم شما بیاین این آبش رو ببندید. حق جاری کردن آب رو بفروشید به یه نفر. اون میتونه از مردم پول بگیره آب ول کنه توی جوب براشون. من حساب کردم، ما نزدیک دویست هزار تا جوب آب قابل استفاده در کشور داریم که مردم همینطوری مفت مفت پاشون رو میذارن توش خنک میشن.
-متشکرم قربان. ایده خیلی خوبیه. من حتما با مراجع ذیصلاح صحبت میکنم که حقالفکر شما محفوظ باشه. خدا نگهدار.
(گوشی را قطع میکند) باید به آقای رئیس بگم. این ایدهها باید به ذهن خود ما برسه. نه اینکه یکی هفت پشت غریبه بیاد اینها رو بگه.
۳
سلام. پیشخوان فروش همهچی! بفرمایید.
سلام و درد.
-ببخشید ما به آدمهای بیادب چیزی نمیفروشیم
-ما غلط میکنیم به آدمهای بیادب چیزی نمیفروشیم. ما به هر کی که بخره، میفروشیم
-ئه! قربان شمایید؟ ببخشید نشناختم. بله بله. حق با شماست. من معذرت میخوام.
-ببینم. مگه من نگفته بودم سایه این درخت سومیه رو نفروشید؟ الان میخوام ماشینم رو پارک کنم، میبینم صاحبش نمیذاره. سند هم داره.
-جدا؟ من تذکر داده بودم. نمیدونم چی شده. نه ایناها. توی اسناد ما هم سومی رو نفروختیم. آخ… قربان سومی از کدوم ور؟ ما سومی از بالا رو نفروختیم.
-احمق سه ماه کسری حقوق بهت میدم. سومی از بالا رو تازه دو ساله کاشتند. اصلا سایه نداره. بیشعور.
-واقعا شرمندهام قربان. ببخشید. میخواین معامله رو فسخ کنم؟
-نخیر لازم نکرده. جنس فروختهشده رو بههیچوجه پس نمیگیریم. حتی اگه خودمون لازمش داشته باشیم. به کارت برس نکبت. حواست رو جمع کن.
۴
-سلام. پیشخوان فروش همهچی! بفرمایید.
-جناب عذر میخوام مزاحم میشم. برای خدمات پس از فروش هم باید با شما تماس بگیریم ما؟
-خدمات خاصی که توی آییننامه ذکر نشده، ولی حالا شما امرتون رو بفرمایید.
-والله ما همین چند روز پیش پنجرههای ساختمون یکی از شرکتهای شما رو خریدیم که روش آگهی شرکت خودمون رو بزنیم. امروز اومدیم تحویل بگیریم، میگن نمیدیم. نور ما رو میگیره. اینجا تاریک میشه. شما نباید فکر این چیزها رو از قبل بکنید؟
-ببخشید بنا بود هیچ پنجره جنوبی رو نفروشند. فقط پنجرههای شمالی و غربی مجاز بوده.
-این پنجره شرقیه. ظاهرا تو آییننامه در مورد پنجره شرقی سکوت شده.
-عذر میخوام. حق با شماست. اگه من توی همون منطقه یه پنجره خوب دیگه به شما بدم، مشکل حله؟
- اگه همین طبقه چهارم باشه بله. ایرادی نداره.
-بسیار خب. من میگردم یه پنجره توی چشم عالی به شما میدم.
۵
-سلام. پیشخوان فروش همهچی! بفرمایید.
-ضمن عرض سلام و ادب خدمت دولت خدمتگزار. اینجانب اسدی، کارمند بازنشسته بانک تجارت از جنابعالی سؤال میکنم آیا این صحیح است که قیمت اموال فروشی اینقدر زیاد باشد که کارمند بازنشسته نتواند چیزی از آن بخرد؟
-اتفاقا ما خودمون بارها به این قضیه فکر کردیم همکار عزیز. ما همیشه به فکر بازنشستگان عزیز هستیم. چیزی که به ذهن ما خطور کرد، این بود که بیاییم خود پیشخوان فروش همهچی رو هم بفروشیم. در واقع اوج کار خصوصیسازی اینه که یه شرکت خصوصی بیاد کار خصوصیسازی بقیه شرکتهای دولتی رو انجام بده. من به شما پیشنهاد میکنم با همکارانتون تشریف بیارید اینجا. این صندلی و تلفن رو من به شما به مبلغ ناچیزی میفروشم. از اون به بعد هر چی که شما تونستید آب کنید، یعنی خصوصیسازی کنید، ما هم یه چیزی از روش برمیداره. نظرتون چیه؟
-ضمن سپاس از دولت محترم. من و همکاران پس از مداقه کافی پاسخ غایی را به خدمت جنابعالی ابلاغ خواهیم نمود.