به مناسبت ۶۰ سالگی «جاسوسی که از سردسیر آمد» جان لوکاره
اگرچه ژان لوکاره، یا همان دیوید جان مور کورنول، تا قبل از نوشتن «جاسوسی که…» هم با دو رمان اولش به قدری در نوشتن موفق شده بود که از حرفه اصلیاش در امآیسیکس کناره بگیرد و تماموقت مشغول نوشتن شود، اما این کتاب بود که باعث شد نام او به عنوان یک جاسوسینویس موفق و متفاوت تثبیت شود. اقتباس سینمایی مارتین ریت از روی کتاب با بازی ریچارد برتون اسم لو کاره را سر زبانها انداخت و او را به یکباره به نویسندهای تبدیل کرد که گروهی از خوانندگان انگلیسی زبان منتظر نوشته بعدیاش هستند.
معروفترین جاسوس نوشتههای لو کاره، جورج اسمایلی، که احتمالا پارههایی از خود او هم در شخصیتش مخفی شده بود، در این رمان حضور پررنگی ندارد. در عوض پیتر گویالم، که در نوشته معروف دیگر او «بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس» نقش شاخصی دارد، در این کتاب پررنگ است. بااینحال، شخصیت اصلی کتاب الک لیماس است.
بهترین سرویس مخفی بریتانیا در آلمان شرقی که در پایان عمر حرفهایاش تصمیم میگیرد نفوذی سیستم را کشف کند.
داستان «جاسوسی که…» بعدتر در رمان دیگر لو کاره «میراث جاسوسان» هم موضوع اصلی بود. در آن داستان پیتر گویالم بعد از بازنشستگیاش فراخوانده میشود تا درباره اتفاقات پرونده الک لیماس توضیح دهد.
سبک رمانهای لو کاره، برخالف سنت جاسوسینویسی رایج آمریکایی، کمتر مبتنی بر صحنههای پر زد و خورد و اتفاقات سریع بود و بیشتر حول روانشناسی شخصیتها میگشت. از این نظر «جاسوسی که…» اندکی با روال عادی کارهای او متفاوت است. رمان با یک صحنه اکشن هیجانانگیز تمام میشود. باید گفت که توانایی لو کاره در انتقال این هیجان به هیچوجه به پای استعدادش در واکاوی اخلاقی و روانی شخصیتها نمیرسد.
لو کاره در رمانهایش معمولا از کلیشه جاسوسهای خشن شوروی عبور میکند و به سرویس اطلاعات شوروی و بلوک شرق هم احترام میگذارد. «جاسوسی که…» بیشتر از باقی رمانهای لوکاره به کلیشههای جنگ سرد
نزدیک است.
کتاب با سه ترجمه مختلف در ایران به چاپ رسیده است. بهترین ترجمه قطعا از آن فرزاد فربد است که اعتراف میکند به خاطر معروف بودن عنوان فیلم اقتباسی این نام را برای داستان انتخاب کرده است. نام پیشنهادی خود او «جاسوسی که از سرما خالص شد» است. دو ترجمه دیگر کتاب، به نظر در ترجمه عنوان کتاب هم به مشکل خوردهاند. عنوان یکی از ترجمهها «جاسوس جنگ سرد» و عنوان دیگری «جاسوسی در حصار سرد» است.
چلچراغ ۸۲۶