«چلچراغ» یکی از ریشههای حادثه معدن زمستان یورت را بررسی میکند
سمیرا زمانی
دقیقا ظهر روز چهارشنبه ۱۳ خردادماه صدای انفجار معدن زمستان یورت آزادشهر زنگ درد بزرگی را به صدا درآورد، بخشی از معدن تخریب شد و کارگران زیر آوار محبوس شدند. از همان ساعات اولیه تا روزها اجساد معدنچیان دانه دانه از زیر آوار بیرون آورده شد و به خانوادههایی که به امید زنده ماندن معدنکاران ساعتها انتظار کشیده بودند، تحویل داده شد. چند ساعت بعد، فضای مجازی پر شد از عکسها و پستهایی به یاد معدنچیان. اما بیایید یک بار هم که شده، ریشهای به ماجرا نگاه کنیم. یکی از این ریشهها «خلأ فعالیت سندیکایی» است.
در سایه خطر
بعد از وقوع حادثه توجیهی که برای استفاده نکردن از تجهیزات نوین اقتصادی در ۱۴ معدن استان گلستان آورده شد، این بود که مشکلات اقتصادی زیادی در سالهای اخیر برای این معادن به وجود آمده است و مسئولان معدن هم علت اصلی این مشکلات را توجیهپذیر نبودن فعالیت اقتصادی کار میدانند. معدن زغالسنگ زمستان یورت آزادشهر هم از این قاعده مستثنا نبود و کارگرانش بهخوبی میدانستند که با وجود شرایط کاری سختی که دارند، باید در سایه خطرات ناشی از انباشته شدن گاز متان و انفجار و ریزش معدن هر روزشان را شب کنند. کارگران روزی که معدن بر سرشان آوار شد، هنوز بخشی از مطالبات سالهای قبلشان را دریافت نکرده بودند، چه برسد به اینکه دریافتیای از سال ۹۶ وارد زندگیشان شده باشد و اینجاست که این سوال پیش میآید که چرا قبل از آوار شدن این معدن کسی به دنبال احقاق حق این کارگران نبود؟
کارگر سختی کار را تحمل میکند، اما…
هیچکس نمیتواند انکار کند که کار معدن جزو پرخطرترین مشاغل دنیاست و حتی اگر تمام موارد ایمنی هم در آن رعایت شود، باز هم به دلیل ماهیت کار امکان زیادی برای به وجود آمدن حادثه وجود دارد. به همین دلیل اینگونه مشاغل سخت و زیانآور تلقی شده و کارگران آن امکان بازنشستگی زودتر از موعد را دارند. اما نکتهای که نباید فراموش کرد، این است که متاسفانه امکان فعالیت سندیکاهای کارگری با سختی روبهرو است. در حال حاضر ما از سندیکایی که بتواند اجازه فعالیت آزادانه داشته و پیگیر حقیقی مطالبات کارگران باشد، محرومیم. سعید ترابیان، فعال سندیکایی، در این رابطه به «چلچراغ» گفت: سندیکاها باید برای دفاع از حقوق کارگران تشکیل شوند. اما متاسفانه با شرایطی که حاکم است، از تشکیل سندیکاها جلوگیری میشود. در عین حال نهادهایی که برای این احقاق وجود دارند، معمولا نمایندهای دارند که در آخر نمیتواند موفق عمل کند، چراکه در بسیاری از موارد این نمایندگان حتی حقوقشان را از کارفرمایان میگیرند و قطعا نمیتوانند رودرروی آنان بایستند. کارگر سختی کار را تحمل میکند، اما در کنارش امنیت شغلی میخواهد و اینکه حداقل مسائل رفاهی را داشته باشد و باید کارفرما این موارد را رعایت کند.
کارگران آخر خط قرار دارند
ترابیان در ادامه با بیان اینکه در هر سیستم کارگران به نوعی آخر خط هستند و با زندگیشان بازی میکنند تا درنهایت یک لقمه نان حلال به خانه ببرند، ادامه داد: تشکیل سندیکا یک ضرورت برای دفاع از حقوق کارگران است و فقط و فقط این کارگران هستند که باید دست به دست هم بدهند و متحد باشند تا بتوانند حقوقشان را از کارفرمایان مطالبه کنند. نباید اجباری وجود داشته باشد و سندیکاهای کارگری با نمایندگانی که آزادانه توسط خود کارگران انتخاب میشوند، تشکیل شوند و پیگیر حقوق کارگران باشند.
فرصتی برای احقاق حق
ترابیان با اشاره به فضایی که بعد از حادثه معدن زمستان یورت برای کارگران این صنف به وجود آمده، افزود: این روزها در فضای مجازی کارگران این معدن را میبینیم که جسورانه و آزادیطلب اعتراض میکنند و به دنبال احقاق حق هستند. حتی اگر چند کارگر این جسارت را داشته باشند، باید متحد شوند و بهعنوان نماینده کارگران معدن با مسئولان مذاکره کنند. وقتی رئیسجمهور در این روزهای شلوغ انتخاباتی خودش را به آنجا رسانده یا مسئولان دائم برای بازدید به محل حادثه میروند، به این معناست که این کارگران فرصت دارند احقاق حق کنند.
ماراتن صدور بیانیه
این فعال سندیکایی در پایان به «چلچراغ» گفت: متاسفانه این حادثه دردناک رخ داده، اما حالا بستری برای کارگران معدن فراهم است تا حقوقشان را مطالبه کنند. آنها باید تعدادی نماینده دائمی انتخاب کنند و اصلیترین موضوع کارگری را که همان امنیت شغلی است، پیگیری کنند. کارگران باید موارد دیگری مانند دستمزد و دیگر موارد رفاهی را نیز که از آنها محروم هستند، مطالبهگری کنند. همه سندیکاها زیرمجموعه سندیکاهای جهانی هستند و بهراحتی میتوانند حقشان را از این طریق پیگیری کنند.
درهرحال این روزها همه ایران از معدنچیانی حرف میزنند که جانشان بهسادگی از دست رفته و بسیاری ماراتن صدور بیانیه برای همدردی با آنها راه انداختهاند. شاید این تلخی عجیب فرصتی باشد برای اینکه کارگران دست در دست یکدیگر به فکر راهاندازی یک سندیکا یا تقویت سندیکای موجود برای دفاع از حقوقشان باشند تا شاید وقتی دیگر که دوباره اسمشان بر سر زبانها افتاد، حداقل مطالبات عقبمانده دو ساله نداشته باشند، یا اینکه از حقوق اولیهای که حق طبیعی یک کارگر است، برخوردار شده باشند.
شماره ۷۰۶