نگاهی به سریالهای تلویزیونی خوشساخت، اما کمتر دیدهشده این سالها
حامد رحمانی
تعطیلات فرصت خوبی برای رسیدن به کارهای نرسیده، ورق زدن کتابهای نخوانده و دیدن فیلمها و سریالهای ندیده است و چه بهتر اینکه در این فرصت پیشآمده به سراغ کتاب، فیلم یا سریالهایی برویم که با وجود اینکه کمتر نامشان را شنیدهایم، بسیار باارزش هستند، اما در حجم عظیم رسانههای گوناگون نامشان گم شده. در این گزارش قصد داریم از این سریالها بگوییم و درگیر سفری هیجانانگیز شویم که یک سوی آن خورههای کامپیوتری هستند که آرزوی استیو جابز شدن را در سر میپرورانند و در سوی دیگر پزشکی که با دانش میخواهد به جنگ دشمنانی اسطورهای برود. و از بهترین سریالهای اروپایی خواهیم گفت و خواهیم دید مرگ و زنده شدن یک کودک چه تاثیر غمناکی بر جامعه میگذارد و شاهد سقوط فرشتگان در آمریکا با حضور حضرت آل پاچینو خواهیم بود و با رفتگان همراه خواهیم شد و سرانجام به معرفی سنگینترین و عمیقترین درام تاریخ و بزرگترین نقاشی متحرکی خواهیم پرداخت که دنیا به خود دیده تا به این مفهوم برسیم که چقدر سریال خوب بوده و هست که ما از آنها همیشه بیخبر بودیم.
در سرزمین کدها
Silicon Valley
شبکه:HBO
ژانر کمدی
تعداد قسمت: ۳ فصل ۱۰ قسمته
وضعیت پخش: تمدیدشده برای فصل ۴. تاریخ پخش آوریل ۲۰۱۷
زمان مناسب برای دیدن: بعد یا بهطور مخفیانه در طول یک عیددیدنی خستهکننده
Silicon Valley را میتوان تکرار فرمول موفق بیگ بنگ تئوری دانست با این تفاوت که به جای آنکه با چهار فیزیکدان بهاصطلاح عجیب روبهرو باشیم، اینجا تعدادی خوره کامپیوتر داریم که در دره سیلیکون زندگی میکنند و هرکدام در آرزوی این هستند که برای خودشان استیو جابزی بشوند و این سریال داستان بهشدت جذاب و خندهدار استیو جابز شدن این افراد است و با توجه به اینکه توسط آدم حسابیترین شبکه کابلی دنیا در حال پخش است، در کنار خنداندن شما نقد ظریفی هم به شرکتهای عظیم کامپیوتری در آمریکا وارد میکند و از این میگوید که تبدیل کردن یک ایده عالی به حقیقت حتی در سرزمین آرزوها هم چقدر میتواند سخت و دشوار باشد.
یک مزیت دیگر آن هم این است که با دره سیلیکون بهعنوان قطب تکنولوژی دنیا خیلی خوب آشنا میشوید و حتی ممکن است بعد از دیدن قسمت یک کیف خودتان را ببندید و آماده سفر به دره سیلیکون شوید. البته اگر ترامپ اجازه بدهد.
و پوچیای که دنیای ما را خواهد بلعید
THE leftovers
شبکه: HBO
ژانر: درام
تعداد قسمت: ۲ فصل ۱۰ قسمته
وضعیت پخش: تمدید شده برای فصل ۳ که فصل نهایی است
زمان مناسب برای دیدن: هر وقت که خیلی در عید به شما خوش گذشت و نیاز به کمی ناامیدی داشتید.
فکر کنید در یک روز، در یک ساعت، در یک ثانیه، دو درصد جمعیت کره زمین ناپدید شود. شاید وقتی به انسانها به چشم عدد نگاه کنیم، چیز زیادی نباشد، اما برای مادری که لحظهای از ماشین پیاده شده و وقتی برگشته گهواره فرزند شش ماههاش را خالی دیده، یا برای مردی که همسرش در یک چشم به هم زدن از مقابلش ناپدید شده یا برای بچههایی که سر میز ناهار در انتظار پدر و مادر بودند و پدر و مادر هیچگاه به سر میز نیامدهاند، این دو درصد یا ۱۴۰ میلیون خیلی غمانگیزتر و دردناکتر از عددها باشند. و ۹۸ درصدی که باقی میمانند، تازه میفهمند که چه زندگی پوچی داشتند و این پوچی حماقت میسازد. آیین میسازد. باور میسازد و کاری میکند که دیگر نه زمین آن زمین قبل باشد و نه باقیماندهها همان آدمهای قبل و این داستان سریال تحسینشده leftovers است. سریالی که شاید بتوان آن را یکی از عجیبترین سریالهای چند سال اخیر تلویزیون دانست و ازنظر پیچیدگی و با توجه به تیم نویسندگان مشترک شباهت بسیار زیادی با «لاست» دارد.
درکل اگر میخواهید با دنیایی آشنا شوید که دیگر نمیداند به چه باید ایمان داشته باشد و شاهد زندگی کسانی باشید که حتی نمیدانند برای چه ماندند و عزیزانشان برای چه رفتند، leftovers بهترین پیشنهاد ممکن است.
آمیزهای از اسطوره و اپیدمیولوژی
The Strain
شبکه پخشکننده: FX
ژانر: ترسناک
تعداد قسمت:۳ فصل با ۱۰ قسمته
وضعیت پخش: تمدید شده برای فصل ۴
زمان مناسب برای دیدن: نیمهشب یا هر وقت که این همه تعطیلی شما را کسل کرد و به کمی ترس و هیجان نیاز داشتید.
اگر حوصله درامهای سنگین و پردیالوگ را ندارید، یکی از پیشنهادهای ما The Strain است که بر اساس گرافیک نوولی از گیلمرو دل توره و توسط خود او کارگردانی شده. (همان گیلمرو دل تورهای که در کن ۲۰۰۶ بعد از پخش «هزارتوی پن» ۲۰ دقیقه تشویق پیاپی بینندهها را به دست آورد.) Strain روایت مدرنی از داستان قدیمی خونآشامهاست که به شکل جدید و متفاوتی آمریکا را درگیر کرده و در این میان یک پزشک که در بهداشت جهانی مشغول است، تصمیم دارد دنیا را که حتی نمیتواند بپذیرد چیزی به نام خونآشام وجود دارد، نجات دهد. چیزی که باعث میشود این سریال از فیلمها و سریالهای همژانر خود متفاوت شود، این است که موضوع تکراری خونآشامها را با علم و اسطوره ترکیب کرده و هیولاهایی ساخته که از یک طرف به هیولاهای «هزارتوی پن» و «هل بوی» خود دل توره شباهت دارند و از طرف دیگر ما را به یاد خونآشامهای فیلم «بلید» میاندازند و همه اینها یک داستان بینقض و جذاب را به وجود آورده که قطعا بیننده را از همان اپیزود اول با خود همراه میکند.
دنیایی که حتی برای فرشتگان هم عجیب است
Angels in America
شبکه: HBO
ژانر: درام
تعداد قسمت: ۱ فصل ۶ قسمته
وضعیت پخش: به پایان رسیده
زمان مناسب برای دیدن: در اولین فرصت، حتی اگر اون اولین فرصت خود لحظه سال تحویل باشد.
اگر جزو آن دسته اندکی هستید که میخواهند از عید خودشان استفادههای دیگری بهجز فیلم و سریال دیدن بکنند، ما میتوانیم به شما مینیسریالها را پیشنهاد بدهیم که به صورت مختصر و مفید در کمتر از هشت اپیزود کل داستان را جمع میکنند. و از میان این مینیسریالها قصد داریم معروفترین و خفنترین را که اتفاقا در کشور ما گمنامترین هم هستند، به شما معرفی کنیم که Angels in America نام دارد و به دلیل یکسری ویژگی منحصربهفرد که دارد، باعث میشود ما بعد از دیدنش به این نتیجه برسیم که هیچ سریال یا مینیسریال شبیه به آن در تلویزیون وجود ندارد. اولین ویژگی درونمایه بهشدت درگیرکننده و البته تکاندهنده آن است. درواقع کمتر سریال و حتی فیلمی را میتوان پیدا کرد که بتواند اینقدر خوب بزرگترین مشکلات و اتفاقاتی را که جامعه آمریکا با آن درگیر بوده، یک جا جمع کند. ما در این سریال به صورت بسیار منسجم موضوعاتی مثل ایدز، اعتیاد، کمونیسم و فرقههای عجیب مذهبی مثل مومونها، و مهمتر از همه مرگ را به زیباترین شکل ممکن میبینیم.
ویژگی دوم هم تیم بینهایت قوی بازیگری است که به جرئت میتوان گفت در هیچ سریالی نمیتوان شبیه به آن را دید. از این تیم بینظیر میشود به آل پاچینو، مریل استریپ و اما تامسون اشاره کرد که هرکدام و بهخصوص آل پاچینو بهترین بازی ممکن را به نمایش میگذارد و تماشاگر را شگفتزده میکند. درکل این مینیسریال بهتنهایی کافی است تا ما به تلویزیون بهخاطر خلق چنین شاهکاری افتخار کنیم.
Angels in America متفاوتترین تجربهای است که در تلویزیون میتوانید تجربه کنید و تجربهای که شبیه به هیچچیز دیگری در هیچیک از بخشهای سرگرمی نیست و مطمئن باشید با دیدن فقط همین سریال متفاوتترین عید تمام زندگی خود را تجربه خواهید کرد
درامی که از خود زندگی هم بیشتر شبیه به زندگی است
Rectify
شبکه: Sundance
ژانر: درام
تعداد اپیزود: ۴ فصل ۸ قسمته
وضعیت پخش: به پایان رسیده
بهترین زمان برای دیدن: دقیقا همین حالا بعد از خواندن متن پایین
اگر میخواهید در عالم سریال دیدن با زمین و زمان فرق کنید و چیزی را ببینید که در کنار گمنامی به یکی از بزرگترین سریالهای عالم تبدیل شده، تمام سریالهای قبلی را که گفتیم، فراموش کنید و فقط همین Rectify را ببینید و مطمئن باشید سود دنیا و آخرت را با هم بردید، زیرا Rectify با وجود گمنام بودنش در میان مردم کشور ما در عرض سه فصل تبدیل شده به بهترین درام تاریخ و حتی میانگین نمره متا آن از کل پنج فصل «برکینگ بد» بیشتر است.
داستان سریال هم درباره یک زندانی است که سالها پیش به جرم قتل به زندان افتاده و حالا به لطف پیشرفتهای پیشآمده با تست dna مشخص میشود که بیگناه است و بعد از سالها آزاد میشود و داستان سریال روایت زندگی پس از زندان این فرد است. Rectify بینقضترین چیزی است که تلویزیون به خود دیده؛ از بازی بازیگرها تا فیلمنامه همه و همه در بهترین و عالیترین نقطه خود قرار دارند و به جرئت میتوان گفت که Rectify فاخرترین چیزی است که تا امروز در سینمای آمریکا وجود داشته که البته از اولین سریال اورژینال شبکه ساندنس هم توقعی جز این نمیرود، زیرا ساندنس نام جشنواره فیلمهای مستقل آمریکاست و اگر نبود، سالها پیش سینما متوقف میشد و حالا هم با ساخت Rectify همانطور که سینما را نجات داده، به کمک تلویزیون هم آمده است.
بزرگترین قصه کشیدهشده
Fullmetal Alchemist: Brotherhood
شبکه پخشکننده: Animax
ژانر: فانتزی
تعداد قسمت: یک فصل ۶۴ قسمته
وضعیت پخش: به پایان رسیده
بهترین زمان برای دیدن: اولین یک هفته کاملا خالی زندگیتان. چون وقتی شروعش کنید، تا تمام نشده، رهایش نخواهید کرد.
این عید میتواند فرصت بسیار خوبی برای آشنایی با دنیای جذاب انیمهها باشد. دنیایی که بسیار بزرگ است، اما بخش زیادی از بینندگان تلویزیون با این تفکر که انیمه برای بچههاست، هیچوقت تجربهاش نمیکنند؛ درحالیکه بسیاری از این انیمهها مخصوص سنین بالا هستند و اصلا برای کودکان مناسب نیستند.
برای اینکه شما را با این دنیای عظیم و بیپایان آشنا کنیم، به سراغ بهترین انیمه تاریخ Fullmetal Alchemist: Brotherhood میرویم. توضیح دادن داستان این انیمه درست مثل این میماند که بخواهید برای یک نفر game of thrones را توضیح دهید، زیرا از نظر پیچیدگی و بزرگی دنیا هر دو واقعا وصفنشدنی هستند که هیچ واژگانی توان توضیح آنها را ندارد و اگر روزی game of thrones بخواهد انیمه بشود، قطعا شبیه به این خواهد شد. اما این دنیا فقط عظیم نیست و در آن ما شاهد جذابترین و منسجمترین داستانی هستیم که در تلویزیون میتواند روایت شود. درواقع همه چیز در جای درست قرار دارد و با وجود شخصیتهای بسیار زیاد هیچکدام اضافی نیستند، و یک موسیقی بسیار زیبا جذابیت داستان را دوچندان کرده. ما در این انیمه شاهد انسانهایی هستیم که هر کدام به دلیل متفاوتی در کنار هم جمع شدند، اما خواه یا ناخواه سرانجام همه آنها در راستای نجات جهان و جنگی علیه جنگ قرار میگیرند؛ جنگی که آنقدر عظیم است که فقط تخیل بیپایان نقاشیهای متحرک توان نشان دادن آن را دارد.
شماره ۷۰۰