صحرا کریمی، فیلمساز افغان، همزمان با اکران «حوا، مریم، عایشه»
از تجربههایش به «چلچراغ» میگوید
فاطمه رستمی
زنان و مبارزات آنها در راستای برابری و عدالتطلبی مسئلهای ریشهدار است و وجوه متمایز آن در سرزمینهای گرفتار، متعصب و اسیر در قوانین خشک عرفی و شرعی مثل افغانستان، عراق، ایران و… ملموستر است. صحرا کریمی زنی از افغانستان است که با تحصیلات خود در زمینه فیلمسازی تا درجه دکتری و تجربه کار در سینمای اروپا به نوعی دست به مبارزه زده و از قلب نابرابریها و محدودیتها به موفقیتهای بزرگی رسیده است و حالا فیلم «حوا، مریم، عایشه» به کارگردانی او در سینمای هنر و تجربه در حال اکران است؛ فیلمی که مثل سایر تجربههای کریمی نگاهی جدی به مسائل زنان دچار به فرهنگ جهان سوم دارد. در این شماره از مجله «چلچراغ» با او درباره دغدغهها و دنیای سینماییاش گفتوگو کردیم.
در اکثر فیلمها و تجربههای شما زن یکی از اصلیترین سوژههاست و خیلی وقتها قصه فیلمهای شما بر اساس زندگی زنها شکل میگیرد. فکر میکنید سینما چقدر برای بیان مشکلات زنان قابلیت دارد و شما تا چه اندازه میتوانید دغدغههایتان را بیان کنید؟
زنانگی و مسائل زنان به دور از هر گونه کلیشهزدگی از موضوعات مهمی است که من همواره به آن پرداختهام. وقتی در اروپا بودم، زن و مهاجرت برایم اهمیت داشت. وقتی به افغانستان آمدم، وضعیت، موقعیت و رابطه زنان در یک جامعه سنتی و مردسالار موضوع اصلی من بوده است. باور دارم سینما به عنوان یک مدیوم روایی قوی میتواند و قابلیت منحصربهفردی دارد تا آنچه را من میخواهم در قالب داستانهایم بگویم، انعکاس دهد. سینما تنها تفریح و تفنن نیست، بلکه انعکاس و در عین حال آینه تمامنمای جامعه است و قابلیت خارقالعادهای برای ایجاد گفتمان فرهنگی و اجتماعی را دارد.
در فیلم «حوا، مریم، عایشه» میبینیم که زنان این قصه درنهایت همه در مطب یک دکتر جمع میشوند و هر سه زن درگیر بچه در شکمشان هستند. این اشتراکات میخواهد چه چیزی به مخاطب منتقل کند؟
من به روستاها و شهرهای زیادی در افغانستان سفر کردهام؛ گوش سپردهام به درددل سنتی زن دورترین روستایی در دل یک کوه و همچنین به حرفهای زنی که با آخرین مدل اسمارت فون آشناست و با دنیای بیرون از افغانستان ارتباط دارد. فرقی نمیکند که شما زن ساده روستایی یا زنی از قشر متوسط شهری یا زنی مدرن و مستقل باشید؛ مادامی که زیر چتر جامعهای سنتی زندگی میکنید و دچار مشکلی مشترک هستید که جامعه سنتی تعریف و تفسیر خود را از آن دارد، درنهایت همه به یک سرنوشت دچار خواهید بود و این سنتها، جهل و باورهای عرفی اشتباه همه را به یک چشم میبیند. زنان فیلم من هر سه متفاوتاند، اما هرسه با مسئله بارداری و مادر شدن مواجهاند و این مسئله باعث میشود از نگاه جامعه سنتی نگاهی یکسان به آنها شود.
چرا قصه فیلم «حوا، مریم، عایشه» را در افغانستان روایت کردید؟ آیا امکان نداشت این داستان در کشور دیگری اتفاق بیفتد؟ افغانستان چه ویژگیهایی داشت که آن را مناسب این قصه دانستید؟
افغانستان وطن من است و دغدغه زنان افغانستان برای من خیلی مهم است. من میخواستم و میخواهم راوی روایتهای زنان سرزمینم باشم؛ سرزمینی که زنان بسیاری اختیار حرف زدن ندارند و جامعه سنتی و چهارچوبهای تعریفشده اشتباه آنها را محدود کرده است.
اگر شما آنقدر قدرت داشتید که میتوانستید یکی از اصلیترین مشکلات زنان افغان را به طور کلی حل کنید، کدام خواسته زنان افغان را برآورده میکردید؟ فکر میکنید امروز بزرگترین خواسته یا مشکل زنان افغان چیست؟
جواب این سوال خیلی سخت است. چون زنان افغانستان در بخشهای بسیاری دچار محدودیت هستند، اما برای من مهم است که نگاه به زن و هویت زنانه در افغانستان از ریشه تغییر کند. احترام به زن احترامی واقعی به معنای کلمه باشد و زن افغانستان حق انتخاب سرنوشت خود را داشته باشد. آنقدر مشکلات و محدودیتها زیاد است که نمیشود به همین سادگی فقط نام برد.
با توجه به تجربه فیلمسازی در خارج از کشور خودتان و تحصیل و زندگی در اسلواکی، چه تفاوتهایی بین زندگی فیلمسازان زن افغان با اروپاییها و دیگر خارجیها دیدید؟
تفاوت بسیار است. نگاه سنتی به زنان خودش چالشهای بسیاری را روبهروی زنان قرار میدهد. در جامعهای که شغلهای کلاسیک و مقبول جامعه برای زن تعریفشده باشد، فیلمساز بودن و سینماگر شدن نوعی تابوشکنی بزرگ است.
فکر میکنید زنان فیلمساز افغان تا امروز در زمینه هنری تا چه اندازه پیشرفت کردهاند و خودشان در رسیدن به این پیشرفت چقدر موثر بودهاند و چه نقشی در برطرف کردن محدودیتها نسبت به گذشته داشتهاند؟
زنان افغانستان در این ١٨ سال مراحل بسیاری را طی کردهاند تا توانستهاند موجب به وجود آمدن تغییرات بسیاری شوند. پیمودن این ١٨ سال برای زنان ساده نبوده است. بسیاری تاوان دادند، اما در عرصه هنر پیشرفتها بسیار انفرادی بوده است و به همین دلیل تاثیرات هم خیلی کم. باید جنبش و حرکتی جمعی ایجاد شود که متاسفانه نشده است، اما زنان افغانستان زنان بااستعدادی هستند که اگر در بستر آموزشی درستی قرار بگیرند، دستاوردهای بسیاری خواهند داشت.
اگر مخاطب از شما بپرسد هدفتان از ساخت فیلمهایی با مضامین زنانه چیست، چه پاسخی میدهید؟
هدف من عبور از کلیشههای رایج در مورد زنان و همچنین روایت درست از وضعیت زنان سرزمینم است؛ نشان دادن لایه پنهان زنانگی زنان سرزمینم که میتواند خیلی جهانشمول باشد.
دوست دارید بعد از تماشای فیلم «حوا، مریم، عایشه» چه چیزی از این فیلم در ذهن مخاطبتان تهنشین شود؟
قصهای متفاوت از افغانستان و زنان افغانستان.
آیا شما همچنان نخستین و تنها زن در افغانستان هستید که مدرک دکترای سینما و فیلمسازی دارید؟ از اینکه چنین موفقیتی کسب کردهاید، چه احساسی دارید؟
بله، در مورد مدرک تحصیلیام درست گفتید. من از اینکه ۱۰ سال از عمرم را صرف کردم و در رشتهای درس خواندم و تخصص پیدا کردم که بسیاری فکر میکنند عمر تلف کردن است، حس خوبی دارم.