پیشدرآمدی بر هفتههای حساس سرخابیها در ایران و آسیا
پرده اول:
هفته بیستم را باید نقطه عطف لیگ شانزدهم بدانیم. بزنگاهی که به تلاقی قدمگاه مدعیان قهرمانی تبدیل شد. قول و قرار بر این است که سرخهای تهران و تبریز در این ایستگاه رودرروی هم صفآرایی کنند. پنجه در پنجه نهند. رجز بخوانند و زور و بازو را به رخ یکدیگر بکشند. بیگمان نبرد جذاب و هیجانانگیزی را شاهد خواهیم بود. سرشار از جنگهای تنبهتن و صحنههایی که بوی گل میدهند و فروپاشی دروازهها را فریاد میزنند. مردان جسور و بلندپرواز هر دو سوی آوردگاه، تاب و تحمل طعم تلخ و جانکاه شکست و مرثیهسرایی پس از آن را نخواهند داشت و بدین سان قصد تصاحب تام و تمام سه امتیاز حیات بخش این رزمگاه را دارند.
واقعیت این است که محصول دربی سرخهای پرطرفدار ایران از قهرمان لیگ رونمایی نمیکند و فاتح میدان را سزاوار بالای سر بردن جام شانزدهم نمیداند. هر دو تیم راه طویل و درازی در پیش دارند. باید سرعتگیرهای اعصاب خردکن و موانع آسیبرسان فراوانی را از پیش بردارند تا به رستگاری برسند. جام پرزرقوبرق را در آغوش گیرند و به حسن ختام مقبول طبع عاشقان سینهچاک برسند. لازم است اذعان کنیم همه این داستانسراییها قطعی و حتمی هستند، به شرطی که به قوانین نانوشته و بارها به اثبات رسیده فوتبال بیاعتنا باشیم و سایر بالانشینها را در محفل مدعیان صاحب سهم عمده قهرمانی نگنجانیم. هیچ شانسی برایشان قائل نشویم و قهرمان را فقط و فقط در خط پایان ماراتون نفسگیر پرسپولیس و تراکتورسازی جستوجو کنیم. با این وجود نتیجه این تقابل پرچالش، کمی تا قسمتی معادلات صدر جدول را دستخوش تغییر و تحول میکند، ولو موقت و قابل فروپاشی.
پرسپولیس محکم و پرقدرت پیش میرود و حریفان را یکی پس از دیگری در هم میکوبد. آنها در قم به پنجمین پیروزی پیاپی دست یافتند و نشان دادند به هیچ صراطی غیر از سکوی وسوسهانگیز قهرمانی مستقیم نیستند. شاگردان قبراق و چالاک برانکو به غلبه بر جدیترین رقیب میاندیشند. این اتفاق اگر به وقوع بپیوندد، مزایا و مواهب زیادی را برای آنها به ارمغان میآورد. نخست آنکه چیرگی بر تراکتورسازی از نظر روحی و روانی قوه محرکه وصفناپذیری را برای دیدارهای دشوار آینده میآفریند و پرسپولیسیها را با توپ پر به شهرآورد حیثیتی تهران میفرستد. وانگهی آنها با شش برد بهتنهایی رکورددار پیروزیهای متوالی در فصل جاری میشوند و با فاصله ۹ امتیازی از نزدیکترین تعقیبکننده، ضریب اطمینان و آسایش را به حد و مرز مطلوب و شیرینی میرسانند.
پرده دوم:
قصه به اینجا ختم نمیشود. سرخهای محبوب آذربایجان مفت و مسلم و دستوپابسته نظارهگر ظهور و بروز اهداف ترسیمی حریف پرآوازه نمینشینند. آنها قصد هجوم به قلمرو امن پرسپولیس را دارند. در تدارک تسخیر استادیوم آزادی هستند و میخواهند با غنیمت ارزشمند سه امتیازی به خانه بازگردند. هرچه به روزهای پایانی نزدیک میشویم، تیمها گستاخ و خسیستر میشوند و بهآسانی امتیاز از دست نمیدهند. اگر شاگردان قلعهنویی خلعت ملوکانه قهرمانی را تنها برازنده شانههای خود میدانند و از تکرار حوادث مصیبتساز فصول گذشته واهمه دارند، این گوی و این میدان. ستیز رودررو کارآمدترین فرصت برای کاستن از شکاف امتیازات موجود است. بینی و بینالله تقسیم امتیازات هم برای تراکتور کمارج و قربتر از برد نیست و رضایت خاطر را فراهم میکند. حریف، ضیافت بزرگ یکشنبه را در خانه تدارک میبیند. با پنج گل خورده صاحب صخره دفاعی خوفناک و مستحکمی است و در گلزنی نیز قابلیتهای قابل ستایش فراوانی دارد. لااقل با تساوی از کوره پرتشویش و هراس آزادی میگریزد و چشم به آغاز لیگ قهرمانان آسیا میدوزد. حضور توأمان در هر دو لیگ، پرفشار و فرسایشی خواهد بود. در این اثنا، آرام آرام از شدت و حدت قوای بدنی و انگیزشی بازیکنان ایرانی کاسته میشود و ضریب اشتباهات و هدررفت امتیازات به شکل محسوسی افزایش مییابد. مربی سرد و گرم چشیده تراکتور بیتاب رشدونمو آفت سرگشتگی آن روزهاست و فرار تند و تیز به سمت و سوی اولین قهرمانی در لیگ برتر را به شرایط مبهم و غیرقابل پیشبینی آن ایام حریف محول کرد.
پرده پایانی:
سرمربی آبیپوشان با تیم بیحاشیه نفت رزومه قابل دفاعی بر جای گذاشت. چرخ روزگار در نفت تهران بر وفق مراد میچرخید. منصوریان محصول حاضر و آماده برداشت را تحویل گرفت و به سرمنزل مقصود رساند. او عرقریزان شخمزنی و کاشت بذر تازه را تجربه نکرد. اوضاع استقلال چالش جدید و دشواری برای رویارویی و دستوپنجه نرم کردن است. تا دیدار برابر نفت آبادان حاصل مهلکه هولناک، تنها نمایشهای ناهمگون و شلختگی گسترده بود. عدم تمرکز و جابهجاییهای پیاپی ساختار تیمی را آشفته و آسیبپذیر کرد و ناهماهنگی و بیثباتی سرگیجهآور رشتهها را پنبه میکرد. طراوت تاکتیکی و حرکات ترکیبی نادر و کمیاب بود و فرمانده برخلاف وعدههای دلچسب شقالقمر نکرد و شاهد و تماشاگر قلع و قمع شدن امتیازات بینوا شد. کاسه صبر هواداران در آستانه سرریز شدن بود که منصوریان با هوشمندی تغییرات اجتنابناپذیر را ایجاد کرد و تمام توان را بهکار بست تا اندیشه و فلسفه مربیگریاش را در استقلال جا بیندازد و قابل فهم و عملیاتی کند. همان ایدههایی که در نفت تهران کارگشا بودند و در تیم نامدار و محبوب پایتخت به زمان و صبوری نیاز داشتند تا گرهگشا شوند. این تحول خودخواسته افاقه کرد و ورق را به بهترین شکل و در عالیترین زمان ممکن برگرداند. سرمربی با مرارت و زحمت فراوان پیش رفت. بابت فشارهای ویرانگر انتقادات بجا و تخریبهای نابخردانه سر خم نکرد. مایوس نشد و دسترنج گرانمایه را در خوزستان گرفت. استقلال در آبادان دگرگون شد و به روند رو به رشد تداوم بخشید. علی ایحال فراز و فرودها به سبب جوانی کماکان رخ مینماید. اما میتوان به آتیه پرماجرای این تیم خوشبین بود.
صدای قدمهای حریف سرسخت و قلدر قطری شنیده میشود. السد تا دندان مسلح با توپ پر میآید و خیال تعرض و دستدرازی دارد. قطریها مصمم هستند تا ثمر زر و سیم هنگفتشان را در استادیوم سرتاسر آبی آزادی ببینند و با دست پر به مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا راه یابند. درواقع این رزمگاه حدفاصل مرگ و زندگی است و او ملزم به عبور از این گردنه صعبالعبور است. منصوریان اگر میل سدشکنی دارد و چیرگی بر حریف نیرومند و گردنکلفت را در سر میپروراند، باید خودباوری به خواب رفته و آبگرفته را با تمام نیرو و توان، بیدار و هویدا کند. مباحث و کشمکشهای روحی و روانی نقش و جایگاه تعیینکنندهای در فوتبال ایران دارند. در شرایط حساس امروز نیز نباید از اولویت اصلی کنار روند و با تاثیر انکارناپذیر آن سرسری و سطحی برخورد شود. او اگر به دنبال گذر از ورطه خوفناک پیش رو میگردد، باید نشان دهد چند مرده حلاج است و با خردمندی مسائل مانعتراش را رتقوفتق کند و زیرکانه هواداران و پیشکسوتان را با خود همگام کند و با نیرویی مضاعف، با حریفان پرآوازه گلاویز شود.
شماره ۶۹۶