راستیآزمایی وعدههای کارگزاران پناهندگی در گزارش نفوذی چلچراغ
پانیذ میلانی
رویای ناتمام«غرق شدن یک خانواده ایرانی در کانال مانش»، «پناهجویان ایرانی گرفتار در مصر به ایران بازگردانده شدند»، «قتل یک پناهجوی کرد در بلژیک»، «ممنوعیت صدور ویزا برای اتباع ایران، افغانستان و چند کشور دیگر» و…. اینها تیتر اخبار چند هفته گذشته بود که بیارتباط با مسئله پناهندگی و پناهجویان نیست. با شیوع ویروس کرونا و به دنبال آن تعطیلی و بسته شدن بسیاری از کسبوکارها، تعداد پناهجویان و کسانی که قصد دارند از این طریق از کشور خارج شوند، بیشتر شده است. بااینحال، اما چه چیزی آنها را وادار به خروج «غیرقانونی» از کشور و به جان خریدن ریسک غرق شدن، کشته شدن، غارت اموال، تجاوز و… میکند؟
مهاجرت در کمتر از ۱۰ روز
مهاجرت در کمتر از ۱۰ روز؛ شاید تا قبل از ورود به صفحهای که این تیتر را در بیوی خود قرار داده بود، فکر میکردم پناهندگی هزینه چندانی نمیخواهد، اما با ورود به این صفحه و دیدن قیمتها فهمیدم هزینه پناهندگی برخلاف اسم غلطاندازش، کم نیست.
این صفحه یکی از صفحاتی است که ادعا میکند خدمات مربوط به پناهندگی را انجام میدهد. این خدمات مربوط به کشور خاصی نیست و هر کشوری که فکرش را بکنید، در این لیست آورده شده؛ از هلند و نیوزلند تا لوکزامبورگ و لیختناشتاین. البته زمان مهاجرت به هر کدام متفاوت است. مثلا مدت زمان مهاجرت به هلند ۷۵ روز است، یعنی تقریبا سه ماه و ۱۵ روز، یعنی کمتر از زمانی که حتی برای یادگیری یک زبان خارجی نیاز است. هزینه سفر به هر کدام از این کشورها در یک جدول آورده شده. هزینه انجام خدمات پناهندگی برای کشور آلمان از سوی این موسسه نفری ۸ هزار یورو، نیوزلند ۱۸ هزار یورو، کانادا ۱۷ هزار یورو و… است. هزینه انجام خدمات این موسسه برای کشورهای اروپایی تقریبا معادل تمکنی است که سفارت آن کشورها برای ورود و مهاجرت قانونی در لیست مدارک مورد نیاز خود قرار دادهاند.
یکی دیگر از این صفحات نیز مسیر حرکت از ایران به ترکیه و بعد به ایتالیا را با کشتی و مسیر ترکیه به اروپا (احتمالا کشورهایی به غیر از ایتالیا) را با کامیون مشخص کرده و اخطار داده است که تنها پاسخگوی مسافران آماده هستند و لطفا اگر هنوز دودل هستید، بههیچعنوان پیام ندهید.
امتحان کتبی و شفاهی برای پناهندگی
همه اینگونه موسسات فعالیتهای مشابه ندارند. مثلا وقتی به یکی از موسساتی که ادعا میکند فعالیت در رابطه با قاچاقبری ندارد، پیام میدهم و درباره شرایط پناهندگی میپرسم، پیدیافی حاوی اطلاعات و شرایط و چندوچون پناهندگی برای من میفرستد و سپس از من میخواهد در گروه تلگرامی آنها عضو شوم. گروهی با ۱۲ هزار عضو که حرفهای عجیب و غریبی در آن ردوبدل میشود. مثلا یکی از اعضا گروه پیام داده است که به دنبال یک رفیق خوب است و از تنهایی خسته شده است و در آتن است و حاضر است نصف هزینه فردی را که قبول کند با او از ترکیه به آلمان برود، بدهد.
این گروه پر است از اکانتهایی بدون اسم و عکس، یا با اسامی عجیب و غریب. عضو دیگری از نحوه خروج غیرقانونی خودش صحبت میکند و میگوید که ۳۸ نفره سوار قایق بادی شدهاند. میگوید یک آدمفروش آلبانیایی بین آنها بوده که او گیر کرده و چهار نفر دیگر هم ترسیدهاند و سوار قایق نشدهاند و تعداد آنها از ۳۸ نفر، ۳۳ نفر شده است.
بعد دیگری میگوید «کشتی عربها» از ترکیه پناهندهها را به ایتالیا میبرد و فقط سههزار یورو میگیرد. یکی دیگر از اعضای گروه نیز درباره آبوهوای منطقهای که قصد پناهندگی به آنجا را دارد، میپرسد و سراغ لینکی را از اعضای گروه میگیرد که بتواند از طریق آن به قاچاقبر پیام دهد. یکی دیگر از اعضای گروه میپرسد: «نه، ترسی ندارم، تهش اینه یه فاتحه بخونی برامون، ترسم اینه قاچاقبر نبره.»
گروه گمراهان
مشکل این گروه و کسانی که مثلا میخواهند به دیگران برای پناهندگی کمک کنند، فقط حرفهای عجیب و غریب گروه نیست، مشکل اصلی اطلاعات غلطی است که انگار بهعمد به اعضا داده میشود. مثلا یکی از اعضای گروه میپرسد مگر فرق قاچاقی رفتن با قانونی رفتن چقدر است؟ یکی از اعضا جواب میدهد یک میلیارد!
یکی دیگر از اعضا درباره نوعی مهاجرت به آلمان به اسم «آوسبیلدونگ» و نوعی دورههای کارآموزی در این کشور میپرسد. ادمین جواب میدهد: چنین دورههایی فقط برای کسانی که داخل آن کشور هستند، وجود دارد. من نمیدانم ربطش به شما (منظور کسانی است که خارج از این کشور هستند) چیست؟
دور از ذهن نیست که هر کسی که از قوانین جدید مهاجرتی (۲۰۲۰) یا روشهای مهاجرت کاری یا بورسیه و… مطلع نباشد، بهراحتی با این اطلاعات غلط و وعدهها به اشتباه بیفتد و مسیر زندگیاش تغییر کند.
شروع کلاسهای بازیگری
بعد از اینکه در گروه تلگرامی عضو میشوم، به ادمین پیام میدهم و از او میخواهم که شرایط پناهندگی را برایم توضیح دهد. او ابتدا از من میخواهد که وویس بفرستم. بعد از آن دوباره همان پیدیاف را برایم میفرستد و شرایط گرفتن کیس پناهندگی را توضیح میدهد. میگوید: «از ترکیه تا یونان ۲۸۰۰ یورو و از یونان تا مقصد هم ۴۰۰۰ یورو میشود.»
سپس میگوید: «ما باید برای شما سناریویی تنظیم کنیم. هر چقدر سناریو راحتتر باشد و پیچیدگی نداشته باشد، احتمال پذیرش آن توسط آفیسر بیشتر است. بعد از آن شما باید بهخوبی تمرین کنید تا بتوانید به آفیسر جوابهای باورپذیر بدهید. ما فیلمی برایتان میفرستیم و طبق آن فیلم باید موبهمو هر چیزی را که خواسته شده، انجام دهید و برای ما بفرستید.»
بعد از آن درباره هزینههای کیس توضیح میدهد: «هزینه کیس تضمینی با تمام مدارک ۲۵۰۰ دلار، کیس خبرنگار و وبلاگنویس با پنج مدرک ۲۲ میلیون، کیس با سه مدرک ۱۶ و کیس با دو مدرک ۱۲ میلیون تومان است.» منظور از مدارک، مدارک و سناریوهایی است که برای تنظیم سناریویی که گفته شد، برای شما آماده میکنند و طبیعی است که هر چقدر تعداد مدارک بیشتر باشد، احتمال درخواست پناهندگی بیشتر میشود. بعد از آن هم تاکید میکند که هر چقدر مقابل آفیسر آرامتر و بدون استرس باشید، احتمال اینکه درخواست پناهندگی شما قبول شود، بیشتر است.
اولین بار وقتی با شمای واقعی زندگی یک پناهجو آشنا شدم که فهمیدم یکی از نزدیکان که در ایران حسابدار بود، بعد از پناهندگی به آلمان، بهکلی از شغل خود دست کشیده. خودش اینطور متوجه شده که به دلیل پناهجو بودن، مدارک شغلی و تحصیلیاش در کشور مقصد مورد پذیرش قرار نگرفته. او توانسته از طریق کیس خبرنگار و وبلاگنویسی پناهندگی بگیرد، گرچه از قبل هیچ سابقه خبرنگاری نداشته است. میگوید شاید اگر برای مهاجرت فکرشده عمل میکرد و آنقدر عجله نمیکرد و راه دیگری جز پناهندگی را انتخاب میکرد، حداقل میتوانست از تلاشهایی که در ایران کرده بود، نتیجه بگیرد. همه اینها بهعلاوه مصیبتهایی است که او در راه یادگیری زبان کشیده است، آن هم وقتی بدون اینکه یک کلمه از زبان کشوری را که هیچ شناخت قبلی هم از آن ندارد، بداند، وارد آن کشور شده. او بعد از چند سال توانست خودش را به زندگی در کشوری که انتخاب کرده بود، وفق دهد؛ چند سالی که به قول خودش شاید اگر عاقلانه و آگاهانه وارد این کشور شده بود، میتوانست حداقل ادامه راه پیشرفتش هم بیشتر باشد، اما به خاطر مسیری که خودش اشتباه خطابش میکند، شرایط برایش آنطور که عاقلانهتر بود، رقم نخورده است. بااینحال، همین که از فرایند پرپیچوخم پناهندگی جان به در برده و از ته اقیانوس سر در نیاورده، خودش جای شکر دارد.