«بررسی زلزله احتمالی پایتخت» در گفتوگوی «چلچراغ» با رئیس سازمان امداد و نجات
بهناز مقدسی
«اگر زلزله بیاید چه میشود؟» این سوالی است که این روزها ذهن بسیاری از مردم را فارغ از همدردی برای آتشنشانان و کشتهشدگان حادثه ساختمان پلاسکو درگیر کرده است. زمانبر بودن آواربرداری این ساختمان ۱۵ طبقه سوالهای زیادی را در ذهن مردم ایجاد کرده و در لابهلای بحثها و تبادلنظرها در فضای مجازی این پرسش بیشتر از همه مطرح میشود. مردم نگرانند که با این کوچههای تنگ و باریک که برخی از خیابانهایش کلکسیونی از ساختمانهای بلندمرتبه و فرسوده را دربرگرفته، اگر گسل زلزله سرزده به تهران بیاید، چه بلایی سر شهر، خانه، خانواده و جانشان خواهد آمد! سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر کشور بهعنوان یک نهاد مسئول در امر امدادرسانی بعد از وقوع حادثه شناخته میشود که میبایست در اثر وقوع زلزله احتمالی پایتخت وارد عمل شود و دست به امداد و نجات بزند. به همین بهانه «چلچراغ» با مرتضی سلیمی، رئیس سازمان امداد و نجات به گفتوگو نشست تا از استراتژی و برنامههای این نهاد برای زلزله احتمالی پایتخت اطلاعرسانی کند.
بعد از حادثه پلاسکو که آوارش به ساختمانهایی که در اثر زلزله احتمالی پایتخت فرو خواهند ریخت، بیشباهت نیست، اولین تصوری که از زلزله تهران در ذهن شما ایجاد میشود، چیست؟
از نظر لرزهخیزی تهران بسیار لرزهخیز است و در طول تاریخ ری و شمیرانات بارها در اثر زمینلرزه آسیبهای جدی دیده است. بررسیهای کارشناسی بهویژه بعد از مطالعات جایکا درخصوص زلزله تهران نشان میدهد که در اثر زلزله مخرب تهران بیش از یک میلیون ساختمان تخریب و آسیب خواهد دید و قریب به ۱.۵ میلیون کشته در اثر این زلزله بر جای میماند. البته سناریوهای مختلفی درخصوص آسیبهای ناشی از زلزله تهران پیشبینی شده است. ولی بههرحال آنچه مسلم است، اینکه در صورت وقوع زلزله در تهران علاوه بر مخاطره زلزله که خود آسیبهای زیادی دارد، با مخاطرات ثانویهای نیز روبهرو خواهیم بود که بهمراتب خطرات و آسیبهای بیشتری از زلزله خواهد داشت. همچنین بهتبع تلفات و خسارات ناشی از این آسیبها تابعی از زمان وقوع و نحوه امدادرسانی خواهد بود. در دوهزار سال گذشته در تهران، منطقه ری پنج، شش بار زلزله هفت ریشتری داشته و آخرین زلزلهای که در شرق تهران و در مارس ۱۸۳۰ میلادی رخ داده، بزرگیاش بیش از هفت ریشتر بوده. در محاسباتی که انجام شده، دوره ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال برای تکرار زلزلهها مشخص شد. از این زمان، ۱۵ سالش مانده است.
در تهران ۱۵ گسل شناسایی شدهاند که سه گسل پتانسیل زلزلهای بیش از هفت ریشتر را دارند و این مسئله بسیار خطرناک است؛ اگر این اتفاق بیفتد، وضعیت امدادرسانی را چگونه پیشبینی میکنید؟
بر اساس مصوبات دولت آمادگی جهت اسکان و تغذیه نزدیک به یک میلیون نفر آواره و امداد و نجات نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر مجروح و مصدوم و مشارکت در امداد هوایی با هوانیروز، و جذب و توزیع هدایا مردمی و بینالمللی از وظایف جمعیت هلال احمر در زلزله تهران است که البته در حال حاضر در خود جمعیت هلال احمر این تلاش برای رسیدن به حداقلهای بیانشده وجود دارد، اما رسیدن به حداقل این استانداردهای بیانشده مستلزم همکاری فراسازمانی و حمایتهای ویژه و خاص است.
این روزها بحث حادثه پلاسکو در بین مردم و مسئولان داغ است، اما همه ما میدانیم که ایران حوادث دیگری ازجمله زلزله رودبار، بم و ورزقان، سیل گلستان و کن و بسیاری از بلایای طبیعی و غیرطبیعی را پشت سر گذاشته است. به نظر شما چه حادثه طبیعی و انسانسازی در کشور رخ داده که میتوان به آن بهعنوان یک تجربه تاریخی نگاه کرد و از آن در جهت ارتقای مدیریت بحران استفاده کرد؟
ببینید، هر بحرانی با وجود آثار منفی، آثار مثبتی نیز در پی دارد. به تعبیر مقام معظم رهبری میتوان از بلایا نردبانی برای عروج ساخت. سوابق بحرانهای مختلف نشان میدهد که پس از آن اتفاقات مثبتی نیز رخ داده؛ بهطور مثال پس از زلزله رودبار عزمی ملی برای تقویت ابنیهها، و پس از زلزله بم عزمی ملی برای نگاهی آکادمیک برای مدیریت بحران اتفاق افتاد، بهطوریکه شما در همین حادثه پلاسکو مشاهده کردید هماهنگیهای فراسازمانی واقعا ایدهآل بود. همه فرمانده میدان و عملیات را میشناختند، سخنگوی پاسخگو و ارتباط با رسانه مشخص بود، وظایف دستگاههای مسئول و پشتیبان مشخص بود و موازیکاری و تداخل وظایف نبود. این یک نکته مثبت بود. در بم تداخل وظیفهها و موازیکاریها بسیار بود.
در حال حاضر وضعیت آموزش تیمهای امداد و نجات چگونه است؟
با توجه به نوع حوادث و پیچیدگیهای آنان رویکرد جدیدی در جمعیت هلال احمر نسبت به آموزش تیمهای امداد و نجات ایجاد شده است. این رویکرد کاملا تخصصیمحور و مهارتمحور است. ۱۷ تیم عملیاتی برای جمعیت هلال احمر پیشبینی شده است که ۱۳ تیم مربوط به حوزه سازمان امداد و نجات است و امدادگران و نجاتگران جمعیت در این تیمها از این پس فعالیت خواهند کرد و آموزشهای ویژه و تخصصی خواهند دید. در این بین معاونت آموزش و پژوهش جمعیت نیز رویکرد جدیدی پیدا کرده و در زمینه کیفیت و محتواهای آموزشی بهروز برای این تیمها و آموزشهای آنان با سازمان امداد و نجات همکاری میکند. این نگاه موجب میشود در آیندهای نزدیک تیمهای تخصصی و آموزشدیدهای داشته باشیم که با توجه به نوع حوادث ورود کنند. این رویکرد بهطور جدی نزدیک به چند ماه است که در استانها و شعب جمعیت هلال احمر در حال انجام است.
در حال حاضر فعالیت «کارگروه زلزله تهران» چطور پیش میرود؟
این کارگروه در طول یک سال گذشته فعالیتهای مختلف داشته و یکی از دستاوردهای بزرگش نیز پیشبینی هفت سناریوی مختلف امدادرسانی در زلزله تهران بر اساس مطالعات جایکا و انتخاب بدترین وضعیت بوده است. تقریبا میتوان گفت تمام سازمانها و زیرمجموعههای جمعیت هلال احمر در حال حاضر نسبت به وظایف خود برای وقوع زلزله تهران و فرایندهای آمادگی آگاهی و اطلاعات لازم را دارند. ولی بههرحال زلزله تهران عزم ملی میخواهد و اجرای کامل برنامههای پیشبینیشده جمعیت نیازمند نگاه خاص و حمایتی بهخصوص از جانب دولت و مجلس است.
تهران هرساله با گسترش جمعیت روبهرو است و با گذشت زمان نیز یک سال به عمر فرسودگی ساختمانها و بافتهای فرسوده افزوده میشود. به نظر شما برای آینده و کاهش ریسک در مناطق آسیبپذیر و فرسوده تهران باید چه سازوکاری را در نظر گرفت؟
بافت فرسوده مهمترین عامل مرگومیر در زمان وقوع زلزله است. ساختمانهای نوساز هم گاهی اوقات با استانداردها فاصله دارند. با این اوضاع همچنان بر تراکم ساختمان و جمعیت در تهران افزوده میشود. ساخت برجها و مراکز تجاری عظیم در کوچههای تنگ و باریک تهران هم مشکل را دوچندان کرده است. یکی از مشکلات اساسی بعد از زلزله محدودیت رفتوآمد برای نیروهای امدادی خواهد بود. مخصوصا که در کوچههای ۱۵،۱۰ متری، ساختمانی ۱۵ طبقه ساخته میشود. روزبهروز جمعیت تهران زیاد میشود. حتی میتوان گفت هر دقیقه این جمعیت در حال افزایش است. حتی حاشیهنشینی و بافت فرسوده در تهران بسیار زیاد است. مقاوم شدن در برابر زلزله به انضباط شهری در ساختوساز و بودجهریزی و تقسیم امکانات نیاز دارد، جامعه ایمن و تابآور مستلزم اجرای برنامههای آموزشی و قوانین اجرایی سختگیرانه است. در ایجاد فرهنگ ایمنی در جامعه افراد، خانواده، سازمانها و ادارات و درنهایت دولتها مسئول هستند. افراد باید برای ایمنی خود اهمیت قائل باشند. اگر بپذیریم که حیات و سلامتی بالاترین نعمت الهی است، طبیعتا حفظ و مراقبت از این نعمت هم برای خود و هم برای دیگران باید امری ارزشمند و والا باشد. بیتوجهی به ایمنی و سلامتی درحقیقت نوعی ناسپاسی است. سرپرستان خانواده مسئول ایجاد ایمنی و سلامتی و حفظ آن برای اعضای خانواده هستند. سازمانها و مسئولان آنها مسئول ایمنی کارکنان خود بوده و لازم است توجه به آن را در کنار اهداف دیگر سازمان دنبال کنند. دولتها نیز به نوبه خود مسئول ایجاد ایمنی برای شهروندان خود هستند. این کار از طریق سرمایهگذاریهای لازم در ارتقای فرهنگ ایمنی میسر است.
فرض کنیم زلزله تهران که سالهاست حرف از وقوع آن در بین کارشناسان محتمل است، رخ دهد؛ اگر پلها و بیمارستانها تخریب شوند و حتی مسیرهای دسترسی به محلهای آسیبدیده مسدود شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دو سناریو را در پیش گرفتهایم؛ در سناریوهای احتمالی مطمئنا تمام مناطق تهران دچار آسیب نخواهد شد و فعالیت هر گسل خسارات مربوط به منطقه خود را دارد، و جمعیت هلال احمر استان تهران نیز گسترده و توزیع مناسبی در سطح شعب و مناطق شهر تهران دارد. از سوی دیگر در سناریوی دیگری که کلا زیرساختهای تهران دچار آسیب شود، ما اصطلاحی بهعنوان استان معین داریم، یعنی استانهایی که نزدیک به تهرانند و در زمان زلزله تهران پشتیبان زلزله تهران به حساب میآیند که شامل استانهای رینگ اول و رینگ دوم میشوند. در بودجه جمعیت هلال احمر نیز سالانه بودجهای برای تقویت این استانهای معین برای آمادگی در برابر زلزله تهران دیده میشود که به نوعی پیشبینی برای شرایطی است که زیر ساخته تخریب شود.
اگر بخواهیم به یک جمعبندی نهایی برسیم، فارغ از همه این پیشبینیها مهمترین کاری که سازمانهای مسئول باید انجام دهند، چیست؟
زلزله تهران عزم ملی میخواهد. زیرا که مطمئنا زلزله در تهران آثار منفی برای تمام کشور خواهد داشت. بنابراین عزم همگانی میخواهد و رویکرد پیشگیری بر اساس پیشبینی در تمامی سطوح جامعه الزام امروز برای کاستن از تلفات و خسارات احتمالی خواهد بود. همچنین مردم نیز باید احساس نیاز کنند، چند آموزش ساده را فراگیرند و خود همگام با مسئولان برای داشتن جامعهای ایمن و تابآور تلاش کنند. در صورت حمایت دولت محترم، مجلس محترم و حمایت مادی و معنوی از جمعیت رسیدن به آمادگی کافی امکانپذیرتر خواهد بود. اما باید بر این نکته تاکید کنم که کمتر شهری با ویژگی شهر تهران در دنیا وجود دارد. این شهر از منظر ساختوساز، امکانات، جمعیت و… قابل قیاس با هیچ شهری در جهان نیست. از سوی دیگر اما باید بدانیم که از منظر داشتن امکانات و تجهیزات ما جایگاه بسیار خوبی داریم. هرچند که نسبت به تمام شهرهای دنیا پارامترهای متفاوتی داریم و درنتیجه پاسخگویی و آمادگی ما هم باید متفاوت باشد. ما از هر لحاظ علیالخصوص در بعد فرهنگی با سایر مناطق تفاوتهای فاحشی داریم. باید از هر منظر این آمادگی مورد بررسی قرار گیرد و نمیتوان تکبعدی به این مسئله پرداخت. در حال حاضر به اعتقاد شخصی من شورای عالی مدیریت بحران شاید از هیئت وزیران هم جایگاه بالاتری دارد و باید از قدرت این جایگاه استفاده کرد. اگر ترکیب اعضای این شورا را ببینیم، نواب، رئیس مجلس قوه قضاییه رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح و… در این ترکیب حضور دارند و ترکیب بسیار قوی است و این هماهنگی و همافزایی در صورت بروز اتفاق مهم است. همچنین پیشنهاد انتقال پایتخت نیز منطقی است و در برخی کشورها انجام شده است. مالزی این کار را انجام داده. در جنوب کوالالامپور پایتخت دیگری ساخته شد و چند میلیون از جمعیت را به آنجا منتقل کردند. الان که با شما صحبت میکنم، یکسوم کارهای پایتخت روسیه در سنپترزبورگ انجام میشود و بقیهاش در مسکو است. از سوی دیگر ارباب رسانه نیز مسئولیت خطیری دارند. بحث پاسخگویی به وقایع در تهران، هرچند وقت یکبار به بهانه وقوع سوانح مختلف ازجمله سقوط هواپیما، فعالیت گسلها، باد و توفان، آتشسوزی بزرگ، سیل و زلزله در سایر شهرها و استانها به تیتر اول رسانهها و اظهارنظرهای داغ مردم و مسئولان تبدیل شده و پس از گذشت مدتی به دست فراموشی سپرده میشود. این موضوع باید دغدغه اصلی رسانهها شود.
شماره ۶۹۵